معرفی و دانلود کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق

معرفی کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق

ریچارد کارلسون و همسرش کریستین کارلسون، در کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق در نامه‌هایی عشق و احترام عمیق‌شان را به یکدیگر ابراز می‌کنند. ریچارد به مناسبت سالگرد ازدواج‌شان، نامه‌ای به کریستین می‌نویسد و در آن می‌گوید که اگر یک ساعت در زندگی فرصت داشت به او چه می‌گفت؟ چند سال بعد از مرگ ریچارد، کریستین با نامه‌ای پاسخ او را می‌دهد. این کتاب اثری در ستایش عشق و التیامی برای رنج فقدان است.

درباره‌ی کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق

ریچارد کارلسون (Richard Carlson) نویسنده و سخنران انگیزشی سرشناسی بود و دائماً در برنامه‌های تلویزیونی شرکت می‌کرد. کتاب‌های زیادی نوشت که مهم‌ترین آن‌ها کتاب «در زندگی سخت نگیرید» بود. این اثر میلیون‌ها جلد فروش داشت و دو سال در صدر لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز قرار گرفت. او این کتاب را با همسرش، کریستین کارلسون (Kristine Carlson) در سال 1997 نوشت. این دو به‌عنوان زوجی موفق و عاشق کاملاً معروف بودند. ریچارد در تمام سال‌های ازدواجش برای کریستین نامه‌های عاشقانه می‌نوشت و ستایشش می‌کرد. سال 2006 ریچارد ناگهان بر اثر آمبولی ریه فوت کرد و بسیاری را در بهت فرو برد. کریستین پس از فوت او، وقتی داشت نامه‌های عاشقانه‌شان را بازخوانی می‌کرد، متوجه نامه‌ای شد که همسرش به مناسبت هجدهمین سالگرد ازدواج‌شان به او نوشته بود. سه سال پیش از مرگش. او در این نامه سعی‌کرد به سؤالی که استیون لوین، نویسنده و راهنمای معنوی، مطرح کرده بود پاسخ دهد. لوین پرسیده بود: اگر یک ساعت در زندگی فرصت داشته باشید، در این فاصله به چه کسی زنگ می‌زنید؟ چه می‌گویید؟

کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق (An Hour to Live, an Hour to Love) از دو بخش تشکیل شده. در بخش اول نامه‌ی عاشقانه ریچارد به همسرش قرار داده شده. گرچه مرگ او ناگهانی بود و هیچ‌گاه فرصت نکرد در ساعت آخر به همسرش زنگ بزند، اما او در این نامه‌ی به‌یادگارمانده، هر آنچه که نیاز بود بگوید را به کریستین گفت. در بخش دوم، که عنوان ساعتی برای عشق دارد، جواب کریستین به اوست. ادای احترام به همسری که عاشقانه دوستش داشت و رابطه‌ای که آن را ایده‌آل می‌دانست. او کتاب را زمانی نوشت که در اوج سوگ و اندوه بود و به سختی می‌توانست با این فقدان کنار بیاید. ولی توانست از این تراژدی محض، داستانی عاشقانه بسازد و خود را کمی التیام بخشد.

کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق را مسیحا برزگر ترجمه و نشر ذهن‌آویز منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق

• ریچارد و کریس کارلسون به ما عشق ابدی داده‌اند و راز تقسیم کردن و زنده نگه داشتنش را گفته‌اند. (جو بیلی، نویسنده)
• ریچارد و کریستین کارلسون کتابی چنان حساس، زلال، مهربان و عمیقی نوشته‌اند که تمام تارهای قلب‌مان را به لرزه می‌اندازد. (جرالد جامپولسکی و دایان کرینسیون، مؤلفان کتاب یافتن راه خانه)
• عشقی که ریچارد با آن برای کریستین می‌نوشت، و عشقی که کریستین با آن پاسخش را می‌داد، برای همه‌ی ما درس است: در مورد زندگی، مرگ، و وجود روحی که از هر دوی آن‌ها فراتر می‌رود. (ماریان ویلیامسون، نویسنده)

کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به نامه‌های عاشقانه علاقه دارید، اگر می‌خواهید شیفتگی یک زوج را کاملاً لمس کنید، این کتاب به شما توصیه می‌شود.

با ریچارد کارلسون و کریستین کارلسون بیشتر آشنا شویم

ریچارد کارلسون (1961-2006) روان‌درمانگر و نویسنده‌ی آمریکایی است. کارلسون که در زمینه‌ی مدیریت استرس تخصص داشت، با نوشتن مجموعه کتاب‌های «در زندگی سخت نگیرید» به همراه همسرش، کریستین کارلسون، به شهرت زیادی دست پیدا کرد. این کتاب برای صد هفته در صدر لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز بود و به بیش از 20 زبان ترجمه شد. او سخنران انگیزشی مطرحی محسوب می‌شد و در نزدیک به دو هزار برنامه‌ی تلویزیونی دعوت شده بود. مجله‌ی پیپل او را یکی از جالب‌ترین مردان دنیا لقب داده. ریچارد کارلسون بیست کتاب نوشته که از میان آن‌ها می‌توان به «نگران نباش، پول دربیاور» و «فکر نکن، زندگی کن» اشاره کرد.

کریستین کارلسون (متولد 1963) نویسنده و سخنران است و پس از درگذشت همسرش، چندین کتاب در مورد اندوه و التیام فقدان نوشته. او در سال 2010 جایزه‌ی افتخاری دانشگاه جان اف. کندی را کسب کرده.

جملات برگزیده‌ی کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق

• زندگى، رشته‌اى از انتخاب‌هاست که بالقوه ما را به جاهایى گوناگون مى‌کشاند.
• زندگى را باید به گونه‌اى زیست که وقتى نگاهى به گذشته‌ها مى‌اندازیم، دیگر حسرت نخوریم.
• آنچه ما را خوشبخت و خرسند مى‌کند، همانى‌ست که دوست داریم در آخرین ساعت زندگى‌مان درباره‌اش حرف بزنیم.
• کلید یک زندگى خوب این است: اگر نمى‌خواهى در آخرین ساعت عمر خویش درباره‌ى چیزى حرف بزنى، بنابراین، آن را به موضوع عمده‌ى همه‌ى زندگیت تبدیل نکن.

در بخشی از کتاب ساعتی برای زندگی، ساعتی برای عشق می‌خوانیم

در آخرین ساعت زندگیم، امیدوارم فرصت کرده باشم که با دوستان و خویشان و دو فرزندم خداحافظى کرده باشم. اگر یک ساعت از عمرم باقى‌مانده باشد و بتوانم آن یک ساعت را فقط با یک نفر سپرى کنم، دوست دارم آن ساعت را در خانه و در کنار همسرم باشم؛ یک روز سرد پاییزى، کنار شومینه، درحالى‌که باران با ترانه بر بام خانه مى‌خورد. به او چه خواهم گفت؟ به گمانم این‌ها را به او خواهم گفت: «کریس، پیش از هر چیز دلم مى‌خواهد بدانى خیلى دوستت دارم، برایم بسیار عزیز هستى و پیوند با تو باارزش‌ترین هدیه‌ى هستى به من بوده است. پیش از این‌که با تو خداحافظى کنم، دوست دارم چیزهایى را برایت بگویم.

در ابتدا، باید بگویم که اگر موهبت زندگى با تو یک بارِ دیگر به من عطا شود، آن را با همه‌ى وجودم زندگى خواهم کرد. از تو سپاسگزارم که در زندگى آدمى بهانه‌گیر همچون من حضور داشتى. سپاسگزارم که مرا همین‌گونه که هستم پذیرفتى و کاستى‌هایم را به رُخم نکشیدى، دستم را میان دستانت گرفتى و در خوشى‌ها و ناخوشى‌هاى زندگى، مهرت را نثارم کردى. چه خوب بودى و هستى تو! همیشه تشویق‌اَم کردى که راهِ دلم را بروم و هر وقت راه دلم را گم مى‌کردم، تو بودى که آرام و شکیبا دستم را در دست دلم مى‌گذاشتى و مرا با دلم آشتى مى‌دادى. تو همواره یادآور مى‌شدى که دل‌آگاهانه زیستن و به راه قشنگ دل رفتن از همه‌ى موفقیت‌هاى زندگى ارزشمندتر است. تو جز شادمانى و دل‌آسودگىِ مرا نمى‌خواستى. من همواره مى‌دانستم که تو درست مى‌گویى.

فهرست مطالب کتاب

قدردانى و سپاس
مقدمه
ساعتى براى زندگى
ساعتى براى عشق