زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های پروسپر مریمه

۲۸ سپتامبر ۱۸۰۳ تا ۲۳ سپتامبر ۱۸۷۰ - فرانسوی

پروسپر مریمه نویسنده‌ی فرانسوی جنبش رمانتیسیسم و یکی از پیشگامان نویسندگی رمان و داستان کوتاه بود و در قرن نوزدهم می‌زیست. او همچنین به‌عنوان باستان‌شناس و مورخ نیز شناخته می‌شود. مریمه علاوه بر اینکه آثار متعددی را از نویسندگان روس به فرانسوی ترجمه کرده، داستان‌ها و رمان‌های بسیاری را نیز به نگارش درآورده است. کتاب‌های «کارمن» و «کلمبا» از جمله بهترین آثار وی محسوب می‌شوند.

عکس پروسپر مریمه

زندگینامه پروسپر مریمه

پروسپر مریمه (Prosper Merimee) 28 سپتامبر سال 1803 در اوایل دوران سردمداری ناپلئون در پاریس متولد شد. مادرش آنا که در بیست‌ونه‌سالگی پروسپر را به‌دنیا آورد یک نقاش بود. پدرش لئونور نیز در اکول پلی‌تکنیک (École polytechnique) استاد طراحی بود و در چهارسالگیِ پسرش به سمت دبیری آکادمی نقاشی و مجسمه‌سازی منصوب شد.

پروسپر مریمه در سن هفت‌سالگی وارد مدرسه‌ی لیسه ناپلئون (Lycée Napoléon) شد. مدرسه‌ای که بعد از سقوط ناپلئون در سال 1815 لیسه هنری چهارم (Lycée Henri-IV) نام گرفت. از آن‌جایی که والدینش به خوبی به انگلیسی صحبت می‌کردند، پروسپر نیز در پانزده‌سالگی به زبان انگلیسی مسلط شد. او که در یادیگری زبان استعداد خاصی داشت خیلی زود زبان‌های یونانی و لاتین را نیز فراگرفت و به‌مرور موفق شد به اسپانیایی، روسی و صربی نیز تسلط یابد. پروسپر مریمه در دوران تحصیل علاقه‌ی بسیاری به تاریخ داشت و موضوعات مربوط به جادو و ماوراءالطبیعه برایش جذاب بود. موضوعی که بعدها در بهترین آثار پروسپر مریمه به عنصر مهمی بدل شد.

ورود پروسپر مریمه به عرصه‌ی نویسندگی

در سال 1820 پروسپر مریمه با دورخیز برای کسب سمت در دولت سلطنتی تحصیل در رشته‌ی حقوق را آغاز کرد و دو سال بعد موفق به دریافت مجوز وکالت شد. با این وجود اشتیاق اصلی او ادبیات بود. او در سال 1820 آثار اوسیان (Ossian) را که احتمالاً از شعرای کهن گی‌لیک (زبان بومی اسکاتلندی) بود به فرانسوی ترجمه کرد. او در اوایل دهه‌ی 1820 رفت‌وآمد بسیاری به سالن هنری ژولی رکامیه، از شخصیت‌های برجسته‌ی ادبی و سیاسی پاریس داشت و در آن‌جا با شاتوبریان و بسیاری از نویسندگان سرآمد فرانسه آشنا شد.

پروسپر مریمه در میانه‌ی بهار 1823 و تابستان 1824 به تشویق دوست صمیمی‌اش استاندال، رمان‌نویس برجسته‌ی فرانسوی، اولین آثار ادبی خود را تکمیل کرد که عبارت بود از یک نمایشنامه‌ی سیاسی و تاریخی به‌نام «کرامول (Cromwell)»، نمایش تک‌پرده‌ای «اسپانیایی در دانمارک (Les Espagnols en Dannark)» و مجموعه نمایشنامه‌های «تئاتر کلارل گازول (Théâtre de Clara Gazul)». او در مارس 1825 این آثار تازه را در سالن دلکلوز خواند و تئاتر کلارل گازول بیش از بقیه‌ی آثار، توجه‌ دوستانش را به خود جلب کرد. پس از آن این اثر با نام مستعار در مطبوعات به چاپ رسید. تئاتر کلارل گازول که بالزاک آن را «گامی تعیین‌کننده در انقلاب ادبی مدرن» توصیف کرد، خیلی زود نامش در فرانسه پیچید و گوته مقاله‌ای در ستایش آن منتشر کرد.

تثبیت جایگاه پروسپر مریمه در حرفه‌ی نویسندگی

در سال 1824 با درگذشت شاه لویی هجدهم، پادشاهی مستبدانه‌ی چارلز دهم آغاز شد و مریمه و دوستانش در مخالفت با شاه به گروه اپوزیسیون لیبرال رژیم پیوستند. در سی‌ام نوامبر سال 1825 پروسپر مریمه در تظاهرات دانشجویی‌ای که به رهبری ویکتور هوگوی جوان شکل گرفته بود شرکت کرد و همین اتفاق سرآغاز آشنایی این دو نویسنده شد. به تدریج مریمه به جنبش نئو رمانتیک به رهبری اوژن دولاکروایِ نقاش و نویسندگان و شاعرانی مثل هوگو، آلفرد دو موسه و اوژن سو پیوست.

در ژوئیه‌ی 1827 اثر جدیدی با نام «گوزلا (La Guzla)» از پروسپر مریمه با نامی مستعار به چاپ رسید. اثری که سرشار از اشعار عاشقانه بود و عناصر گوتیگ و شخصیت‌های فانتزی گرگینه‌ و خون‌آشام در آن به چشم می‌خورد. این اشعار در نشریات ادبی مختلف منتشر شد و در خارج از مرزهای فرانسه نیز موردتحسین منتقدین قرار گرفت. به این ترتیب پروسپر مریمه به یک شخصیت مهم ادبی بدل شد و از آن زمان به بعد دو نشریه‌ی معتبر ادبی فرانسه، Revue des deux Mondes و Revue de Paris به‌طور مستمر داستان‌ها، مقاله‌ها و آثار پروسپر مریمه را به انتشار می‌رساندند.

پس از گوزلا، مریمه سه کتاب در قالب رمان تحت عناوین «شورش دهقانان/ لا ژاکری (La Jacquerie)» (1828)، «خانواده‌ی کارواخال (La Famille Carvajal)» (1828) و «کرونیکل روزگار چارلز نهم (La Chronique du Temps de Charles IX)» نوشت. پس از آن در حالی که مشغول تحقیق در مورد بناهای تاریخی بود؛ مشهورترین و بهترین کتاب‌های خود را خلق و منتشر کرد؛ این آثار با نام‌های «زهره شهر ایل (La Vénus d'Ille)» (1837)، «کُلمبا» (1840) و «کارمن» (1845) به چاپ رسیدند.

پراسپر مریمه که تلاش داشت شهرت و جایگاه ادبی‌اش را استحکام ببخشد، خود را برای انتخابات آکادمی کتیبه‌ها، عالی‌ترین نهاد آکادمیک فرانسه کاندید کرد و سرانجام با تلاش‌های بسیار موفق شد در 14 مارس 1844 در هفدهمین دوره رأی بیاورد. پروسپر مریمه همچنین مورخ و باستان‌شناس کارکشته‌ای بود که به عنوان بازرس کل بناهای تاریخی نیز در فرانسه خدمت می‌کرد و آثار و نقدهای ادبی متعددی در این زمینه‌ها منتشر کرد. او در اثری به نام «یادداشت‌های سفر (Notes de voyages)» به شرح سفرهایش به یونان، اسپانیا، ترکیه و فرانسه در طی سال‌های 1835 تا 1840 پرداخت. پراسپر مریمه با نوشتن داستان «لوکیس» (1869) بار دیگر شیفتگی خود را به موضوعات فراطبیعی نشان داد.

انتشار آثار پروسپر مریمه پس از مرگ

پروسپر مریمه در 23 سپتامبر سال 1870 در شصت‌وشش‌سالگی در شهر کن درگذشت. با این وجود تعدادی از نوشته‌های او پس از مرگش به انتشار رسید. یکی از این آثار «اتاق‌خواب آبی (La Chambre bleue)» بود که در سال 1872 منتشر شد. او در سال 1831 با دختر جوانی به اسم جنی داکوین آشنا شد و به‌طور مادام‌العمر مکاتبه‌ می‌کرد که این نامه‌ها پس از مرگ او در سال 1874 در کتابی تحت عنوان «نامه‌هایی به یک ناشناس (Letters to an Unknown Girl)» به چاپ رسید. پروسپر مریمه در طی سال‌های 1859 تا 1870 برای سِر آنتونی پانیزی، کتابدار اصلی موزه‌ی بریتانیا که به نزدیک‌ترین دوستش در دوران پیری تبدیل شد، نامه‌های بسیاری می‌نوشت. این نامه‌ها که از آن‌ها به‌عنوان تاریخ امپراطوری دوم یاد می‌شود، بعد از مرگ مریمه در سال 1881 در کتابی با نام «نامه‌هایی به پانیزی (Lettres à M. Panizzi)» به انتشار رسید.

بهترین کتاب‌های پروسپر مریمه

کتاب کلمبا (Colomba): پروسپر مریمه این داستان را در پی سفری که به جزیره‌ی کرس داشت، نوشت. داستان زنی به اسم کلمبا که به خون‌خواهی قتل پدرش برمی‌خیزد و با انتقام‌جویی کورکورانه‌اش، پایان مبهوت‌کننده‌ای را برای داستان رقم می‌زند.

کتاب لوکیس و چند داستان دیگر (Lokis et autres contes): این مجموعه، پنج داستان از پروسپر مریمه را دربردارد که همگی در ژانر فانتزی نوشته شده‌اند. مریمه با بهره‌گیری از افسانه‌ها و باورهای مردم لیتوانی داستان‌های رازآلود و هیجان‌انگیزی خلق کرده است. (گفتنی است کتاب صوتی لوکیس و چند داستان دیگر که ذیل مجموعه‌ی گوشه‌ی ادبیات رادیو گوشه منتشر شده، در کتابراه موجود است.)

کتاب کارمن (Carmen): این رمان نیز یکی دیگر از آثار پروسپر مریمه است که با الهام از تجربیات و آموخته‌های حاصل از سفرهایش به رشته‌ی تحریر آمده. رمان کارمن روایتی از یک دختر کولی اسپانیایی است که دچار ماجرای عاشقانه‌ی ناگواری می‌شود.

سبک نگارش و دیدگاه‌های پروسپر مریمه

پروسپر مریمه از پیشگامان داستان کوتاه و رمان در ادبیات فرانسه به‌شمار می‌آید و به‌عنوان یکی از مبتکران در خلق داستان‌های تخیلی شناخته می‌شود. داستان‌های کوتاه پروسپر مریمه اغلب رازآلودند و به بهترین شکل روحیه‌ی غمگین او را آشکار می‌کنند. ادبیات اسپانیا و روسیه منابع الهام اصلی مریمه بودند. او اولین مترجم ادبیات روسی در فرانسه بود و پوشکین را یکی از مهم‌ترین استادان خود می‌دانست.

آثار پروسپر مریمه اغلب دارای شخصیت‌هایی خارق‌العاده‌اند که از نیرویی ماورایی و فراانسانی بهره‌مندند اما با این وجود توجه به اعجاب‌انگیز بودن داستان سبب نشده که پروسپر مریمه اولویت خود را که همان ترسیم روان‌شناختی شخصیت‌هاست فراموش کند. اگرچه نمی‌شود انکار کرد که تلاش او برای ترسیم دقیق جزییات، در جهت باورپذیری عناصر فراطبیعی تحسین‌برانگیز است. او داستان‌هایش را با گزینش وسواس‌گونه‌ی کلمات می‌نوشت؛ به‌طوری‌که سنت ‌بوو، شاعر و منتقد ادبی فرانسوی، در مورد پروسپر مریمه گفته است: «او درست به سمت واقعیت می‌رود، بلافاصله وارد عمل می‌شود، داستان‌هایش روشن، آگاهانه و زنده‌اند. شخصیت‌ها در دیالوگ‌هایشان حرف بیهوده‌ای نمی‌زنند و او به‌شکلی دقیق چگونگی و چرایی اقدام‌ها و اتفاقات را بیان می‌کند.»

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از آثار پروسپر مریمه

  • یکی از مهم‌ترین اقتباس‌های هنری از آثار پروسپر مریمه اپرایی است که ژرژ بیزه، آهنگساز شهیر فرانسوی، بر اساس داستان کارمن ساخت و بیش از پیش بر شهرت این اثر ادبی افزود.
  • رمان کارمن به شکل‌های متفاوتی در آثار هنری مختلفی مثل تئاتر، نمایش عروسکی، باله و سینما مورد اقتباس قرار گرفته‌؛ در این میان فیلم «کارمن» (1942) به کارگردانی کریستین ژاک، فیلم ایتالیایی «کارمن اهل تراسته‌وره (Carmen di Trastevere)» (1962) ساخته‌ی کارمینه گالونه و «عشق‌های کارمن» (1948) اثر گارکردان آمریکایی چارلز ویور از شناخته‌شده‌ترین آثار سینمایی اقتباس‌شده از این رمان‌ به‌شمار می‌آیند.
  • از لوکیس و زهره شهر ایل نیز برای ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی متعددی اقتباس شده است. از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به فیلم‌های «خرس» ساخته‌ی یانوش مایفسکی اشاره کرد.
1