معرفی و دانلود کتاب زمستان در سوکچو
برای دانلود قانونی کتاب زمستان در سوکچو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زمستان در سوکچو
کتاب زمستان در سوکچو رمان کوتاهی است که با ظرافتی مثالزدنی به داستان دختری در شهر ساحلی سوکچوی کرهی جنوبی و آشنایی او با یان کراند نقاش فرانسوی میپردازد که به ایجاد ارتباطی عمیق میانجامد. الیزا سوآ دوسپن در این رمان تلاش کرده است تا به موضوعاتی مانند تفاوتهای فرهنگی و هویتی و مسئلهی زبان بهمثابهی ابزار برقراری ارتباط بپردازد.
دربارهی کتاب زمستان در سوکچو
کتاب زمستان در سوکچو (Hiver a Sokcho) راوی داستان دختری است که بهتازگی در مسافرخانهای در شهر ساحلی سوکچو مشغول به کار شده است. در هوای زمستانی و برفیای که فضایش کل داستان را دربرگرفته است، خبری از شلوغی معمول این شهر ساحلی نیست. اما اتفاقات از آنجایی شروع میشوند که یک نقاش فرانسوی به نام یان کراند برای ایدهگرفتن و بهتصویرکشیدن فرهنگ کرهای به مسافرخانه میآید و ارتباطش با سوها دریچهای میشود به قلب فرهنگ کره و ایجاد ارتباطی عمیق و شاعرانه؛ از یک سو یان در تلاش است که چشمانداز فردی خودش را از این شهر و ساکنانش به تصویر بکشد و از سوی دیگر راوی داستان در خلال معرفیکردن فرهنگ کره به یان، درکی متفاوت از هویت و زندگی خودش پیدا میکند.
الیزا سوآ دوسپن (Elisa Shua Dusapin) در اولین اثری که نگاشته، دید جدیدی به جهان عرضه کرده است؛ تصاویر پررنگ و زندهای که در توصیفهایش بهکار میگیرد، مخاطب را در قلب داستان قرار میدهد و روح او را با خود همراه میکند. شاید نیاوردن نام راوی، تعمدی باشد برای اینکه او را نمادی از کل فرهنگ کرهای و مظهر چیزهای کشفنشدهای بدانیم که پای این نقاش فرانسوی را به شهر باز کرده است. توصیفهای ظریف و دقیق او از طرحهایی که یان به تصویر میکشد، به تخیل مخاطب برای تصور کردن حال و هوای سوکچو اجازهی پرواز کردن میدهد.
خلاقیت نویسنده در دست گذاشتن بر روی عنصر غذا و انواع دستور پخت غذاهای کرهای بهعنوان آتشی در قلب این شهر زمستانی علاوهبر ارضای کنجکاوی مخاطبان غیرکرهای باعث میشود که عنصری که بیانگر زندگی است، در هارمونی زیبایی با فضای طوفانی و سرد این شهر بندری قرار بگیرد.
کتاب دیدآور این بار کتاب زمستان در سوکچو را به مجموعهی ادبیات داستانیاش افزوده است. وظیفهی ترجمهی این متن از زبان فرانسوی بر عهدهی هما خانعلی بوده است.
جوایز و افتخارات کتاب زمستان در سوکچو
- برندهی جایزهی رژین دِفورژ، 2017؛
- برندهی جایزهی SGDL، 2016؛
- برندهی جایزهی کتاب ملی در سال 2021 برای ترجمهی انگلیسی؛
- حضور در فهرست ده کتاب برتر ترجمهشده به انتخاب نشریهی گاردین.
نکوداشتهای کتاب زمستان در سوکچو
- «در رمانی که دربارهی هویتی مختلظ و سوءتفاهم است، چیزی که بیش از همه دوست داشتم این بود که چطور با ظرافت، فرصتهای از دسترفته به کار گرفته میشد. کتابی که با نازکقلمی و ظرافت نوشته شده و مو بر تن من راست کرد.» (Literati Bookstore)
- «زمستان در سوکچو با صدایی ظریف و رازآلود، ماهرانه لطافت و تغییرپذیری حیات درونی یک انسان را فرا میخواند و اثری غنایی و بااحساس است.» (شارلین تئو، نویسنده)
- «یک شاهکار.» (Huffington Post)
اقتباس سینمایی از کتاب زمستان در سوکچو
- از کتاب زمستان در سوکچو فیلمی با همین نام در سال 2024 به کارگردانی کویا کامورا ساخته شده است. این فیلم در جشنوارهی بینالمللی فیلم تورنتو در سال 2024و همچنین درجشنواره بینالمللی فیلم سن سباستین 2024 نیز اکران شده است.
کتاب زمستان در سوکچو برای چه کسانی مناسب است؟
برای کسانی که علاقهمند به ادبیات و فرهنگ فرانسه و کرهی جنوبی هستند و از خواندن رمانهای کوتاه با فضایی روانشناختی-اجتماعی و پر از تصاویر شاعرانه لذت میبرند، زمستان در سوکچو تجربهای لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب زمستان در سوکچو میخوانیم
وقتی وارد آشپزخانه شدم دیدم شیشهی خلیج کثیف است، باید قبل از برگشتن پارک تمیزش میکردم. رادیو را روشن کردم. سخنرانی نخستوزیر ژاپن در مورد توافقنامهای تجاری با چین. ماهی فوگو را روی میز آشپزیام گذاشتم، حرکات مادرم را تجسم کردم. فوگوی من باید عالی از آب دربیاد.
این قسمتاش نه پولک داشت نه تیغ، ولی پوستی داشت که دست را خراش میداد. پاکش کردم، بالهایش را با قیچی کندم، یک چاقو برداشتم، سرش را زدم. غضروف کلفتتر از چیزی بود که فکر میکردم. چاقوی تیزتری برداشتم. تقتقِ محکم چاقو. پوستاش را برش دادم، چاقو را محکم به وسط سینهاش زدم، بعد تیغهاش را مثل یک خرمالوی رسیده فشار دادم، دل و رودهاش زد بیرون. تخمدان نداشت، نر بود. با یک قاشق کوچک خونش را خالی کردم، روده، قلب و شکماش را با دست بیرون کشیدم تا پاره نشوند. بهخاطر چربیهای غدد لنفاوی، لیز میخوردند. جگرش را با احتیاط خارج کردم، از قسمت کیسهی زهر برشش دادم. کوچک بود، با کالبدی صورتی. کف دستم را تکان دادم تا بلرزد. بعد پیچیدمش لای یک کیسهی دربسته و انداختماش داخل سطل آشغال.
حالا ماهی شبیه به بادکنکی بود که بادش خالی شده. دستهایم را شستم، ماهی را آبکشی کردم، خردش کردم. فیلهها ترد و سفید بودند. بعد با یک دستمال تمیز پاکشان کردم تا مطمئن شوم که دیگر خونی باقی نمانده باشند. شروع کردم به بریدنشان. با کوچکترین سایز چاقوهایم. نوکش بهآرامی تکان میخورد.
یک ساعت بعد کارم تمام شد.
کمی تربچه رنده کردم، ادویه، سرکهی برنج و سس سویا را آماده کردم، بعد یک ظرف سرامیکی بزرگ انتخاب کردم. با صدف منبتکاری شده، بازماندهای از جنگ. تکههای فوگو را توی ظرف چیدم. تکههایی نازک، شبیه پرهایی که بهزحمت از هوا سنگینتر بودند. مایهی صدف شفاف به نظر میرسید. دوست داشتم مادرم بود و میدید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زمستان در سوکچو |
نویسنده | الیزا سوآ دوسپن |
مترجم | هما خانعلی |
ناشر چاپی | انتشارات دیدآور |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 101 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-104-183-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |