معرفی و دانلود کتاب راز یک خیانت
برای دانلود قانونی کتاب راز یک خیانت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب راز یک خیانت
کتاب راز یک خیانت نوشتهی فاطمه سادات موسوی، داستان دختری زیبا به نام صدف را به تصویر میکشد که در انتظار کامران مرد رویاهایش است تا از سفر بازگردد. صدف خوشبختی خود را تنها در کنار او میبیند اما کامران شیفتهی دختری به نام شورانگیز است.
رمان عاشقانهی راز یک خیانت با متن نامهی صدف به کامران آغاز میشود که با نام شورانگیز برای او مینویسد. صدف میخواهد این نامه را روز بعد برای کامران ارسال کند اما یلدا وارد میشود و به او خبر میدهد که دکتر کامران به ایران بازگشته است. صدف از خبر هم خوشحال و هم نگران میشود؛ چراکه شورانگیز حقیقی فوت کرده و کامران از این ماجرا بیخبر است. صدف که میترسد با افشای حقیقت، کامران را برای همیشه از دست بدهد، تصمیم میگیرد مدتی دیگر به این نامهنگاریها ادامه دهد اما همهچیز طبق نقشهی این دختر جوان پیش نمیرود و... .
در بخشی از کتاب راز یک خیانت میخوانیم:
صدف با سینی از چای وارد سالن شد و فنجان چای را مقابل او روی میز گذاشت و در برابرش بر روی مبل نشست. آقای کاویانی با داشتن موهایی جو گندمی پیرتر از سنش به نظر میرسید و این پیری زودرس نتیجهی فعالیت بیوقفه او در شرکت بود و او با اینکه سینا در انجام کارهای شرکت با او همکاری نکرده و بی میلی نشان داده بود و هیچ کاری را بهتر و دوست داشتنی تر از بیکاری نمیدانست اما باز هم با او تندی و بد خلقی نمیکرد و بر این عقیده بود که او هنوز اول راه است و بالاخره مسیر زندگیاش را خودش انتخاب میکند فقط دعا میکنم آن زمان که قصد دارد مسیر زندگیش را انتخاب کند در آن انتخاب سرنوشت ساز، نصیحتها و تجربههای زندگیم به کمک او بیاد و آقای کاویانی با تمام این اوصاف و تنهایی در انجام کار، شرکت او یکی از سودآورترین شرکتها و خود او یکی از موفقترین مهرهها در بیزنس بود و همهی سعی و تلاشهای روزمره او فقط برای رفاه و آسایش خانوادهاش بود تا در این صورت شاید بتواند یکروزی خاطرهی تلخ و غمگین دوران بچگی خود را که شاهد کتک و فحش و ناسزا و بدخلقی پدر و طلاق مادر و محروم از دستان گرم پدر که نتیجهی همهی این تلخیها فقر مالی و ناتوانی پدر بود را بتواند از خاطرش پاک و جبران کند.
آقای کاویانی چای را سر کشید و لبخند رضایت بر لب آورد و گفت: موفق باشی دخترم.
سالن را ترک کرد و مادر لبخندی بر لب آورد و بی مقدمه گفت: نبودی ببینی که کامران واسهی خودش چه مردی شده، یه جوان زیبا و مملویی از انرژی که من خیلی کم تو جوونای حالا میبینم. پزشک جوانی که باعث افتخار... .
صدف ادامهی صحبتهای مادر را نمیشنید چرا که فقط صدای طپش قلباش را میشنید و بر روی گونه تب دارش از عطش عشق مردی که تمام حسهای زیبا و مملو از عشق و دلدادگیهای نوجوانی و جوانیاش که در وجود او خلاصه میشد دستی کشید خوب میدانست که تا این زمان که نفس میکشد و در میان ازدحام انسانهای ناشناخته گام بر میدارد همه برای او فقط شما باقی خواهند ماند و تنها کامران بود که اگر فقط برای یک لحظه حاضر میشد برق چشمان پر تمنای صدف را احساس و درک کند او خودش و کامران را در حصاریی فولادی و سخت که از قطرات اشک عاشقان ساخته شده است به حبس ابد محکوم میکرد و به جسم بی جان خود با نگاه گرم کامران جانی تازه میبخشید و برای آغوش او تا لحظهی مرگ، نه اصلاً تا جایی که دوباره همهی انسانها زنده میشوند باز خواهد گذاشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب راز یک خیانت |
نویسنده | فاطمه سادات موسوی |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 544 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6113-13-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |