معرفی و دانلود کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای

معرفی کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای

کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای، نوشته‌ی آذین سادات علیزاده رضویان، رمانی جذاب و رازآلود است درباره‌ی دختری که در کالج، بازیگری می‌خواند و آرزوی ستاره شدن دارد. جزیره‌ی فیروزه‌ای، جایی مرموز و ناشناخته است که به نظر می‌رسد همه‌ی بازیگران و فیلمسازان در آن مشغول به کارند. حالا، دختر جوان ما آگهی استخدامی از این جزیره دریافت می‌کند که زندگی‌اش را به کل تغییر می‌دهد.

درباره‌ی کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای

کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای که به قلم آذین سادات علیزاده رضویان نوشته شده، داستانی رازآلود و جنایی است که می‌تواند ساعاتی خوش و سرگرم‌کننده برایتان بسازد. ماجرا درباره‌ی دختری جوان است که ناخواسته، درگیر ماجرایی پر رمز و راز و جنایی می‌شود. یک قتل پیش آمده است. اما شخصیت اصلی ما، از اسرار پشت پرده‌ی جزیره‌ی فیروزه‌ای و مرد قد بلندی که هیچکس نامش را نمی‌داند، چه اطلاعاتی دارد؟ او فقط یک آگهی جذاب برای کار می‌بیند. وارد وبسایتی می‌شود و می‌فهمد باید برای تست بازیگری آماده شود. دختر در تست قبول می‌شود و برای کار وارد جزیره‌ی فیروزه‌ای می‌شود که هیچکس چیز زیادی از آن نمی‌داند. همه چیز مرموز است اما دختر، برای کار در این جزیره‌ی افسانه‌ای، مشتاق‌تر از آن است که متوجه مرموز بودن وقایع شود. اتفاقات یکی پس از دیگری او را به درون هزارتویی رازآلود و تردیدآمیز می‌رانند.

داستان راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای را انتشارات شاپرک سرخ به چاپ رسانده است.

کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های رازآلود فارسی خواندنی است.

در بخشی از کتاب راز مرد قدبلند جزیره فیروزه‌ای می‌خوانیم

چند ساعتی است که بر فراز اقیانوس برهوت آبی پرواز می‌کنیم. خلبان سسنا را روی هدایت خودکار گذاشته و به صفحه موبایلش خیره شده بود. دلم می‌خواهد خیال کنم در حال چک کردن لیست پرواز یا نقشه یا همچین چیزی است ولی تقریباً مطمئنم دارد کندی کراش بازی می‌کند. کنار صندلی یک کتاب است، قوانین جزیره فیروزه‌ای. خب در یک اقیانوس برهوت و کنار 3 نفر که هیچ تمایلی به حرف زدن ندارند، کتاب می‌تواند نعمت بزرگی باشد. بالاخره نقطه‌ای خشکی، این برهوت را می‌شکند. به جزیره نزدیک می‌شویم. دور تا دور جزیره را 12 ساختمان شیشه‌ای پوشانده‌اند، اما وسط جزیره دست نخورده مانده و با گل‌های ریز سفید و چمن سبز تزئین شده. خلبان بیسیمش را روشن می‌کند؛ از پرنده 116 به جزیره فیروزه‌ای، اجازه‌ی فرود می‌خواهیم. خب جزیره فیروزه‌ای به ما اجازه فرود می‌دهد و ما روی فرشی از گل‌های سفید و سبزی چمن به زمین می‌نشینیم. جزیره خیلی خیلی بزرگ‌تر از چیزی بود که از بالا دیده می‌شد و ما حدود 10 دقیقه راه رفتیم تا از فرش سبز به ساختمان‌ها برسیم. به کوچک‌ترین ساختمان می‌رسیم و وارد آن می‌شویم. ساختمان دو طبقه دارد و سردر آن نوشته شده استیشن پلیس و البته این دو کلمه را روی تابلویی به بزرگی طبقه دوم ساختمان به 18 زبان متفاوت نوشته‌اند. برایم عجیب است که استیشن پلیس هم مثل دیگر ساختمان‌ها شیشه‌ای است، شیشه خیلی شکننده است.

«می‌تونی تلفن همراهت را به جزیره بیاوری و تماس صوتی داشته باشی و پیامک بفرستی، اما اینترنت بی اینترنت. از نرم افزارهای فتوشاپی و یا هر مدل ادیتور عکس یا فیلم هم خبری نیست، بالاخره 342 تا از معروف‌ترین بازیگرهای دنیا اینجا زندگی می کنن و ما موظفیم که جلوی حواشی را بگیریم. هر فیلمی که ساخته می‌شود، به زبان‌های مختلف دوبله می‌شه و توسط یک حافظه همراه به سینماهای مختلف سرتاسر دنیا فرستاده می‌شه و آنها هم بودجه فیلم‌ها را تامین می‌کنند. در واقع سهممون از فروش گیشه و DVD ها رو برامون می‌فرستن.»