زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای اسماعیل فصیح
اسماعیل فصیح مترجم و داستاننویس ایرانی و صاحب آثاری نظیر «شراب خام» و «ثریا در اغما» است. فصیح از پرکارترین نویسندگان معاصر ایران است که از پسِ عمر حرفهای او، بیش از ۳۰ ترجمه، رمان، شعر و مجموعه داستان کوتاه و بلند به یادگار باقی مانده است.
زندگینامه اسماعیل فصیح
اسماعیل فصیح (Esmail Fassih) در دوم اسفندماه سال 1313 در محلهی درخونگاه در تهران به دنیا آمد. تنها 2 سال داشت که پدرش را از دست داد. اسماعیل فصیح مقاطع ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1323 مدرک دیپلم خود در رشتهی طبیعی را از دبیرستان رهنما در تهران دریافت کرد. پس از کسب مدرک دیپلم، از ایران خارج شد و ابتدا به ترکیه و فرانسه و در نهایت به آمریکا رفت. در آنجا مدرک کارشناسی خود را در رشتهی شیمی و از دانشگاه مونتانا دریافت کرد. اسماعیل فصیح پس از اتمام تحصیلات به سانفرانسیسکو نقل مکان کرد. در آنجا بود که با آنابل کمبل آشنا شد و با وی ازدواج کرد، اما خوشبختی او دوام چندانی نداشت و در یک روز، همسر و فرزند بهدنیانیامدهاش را از دست داد. پس از این رویداد، اسماعیل فصیح تصمیم گرفت یک بار دیگر به تحصیل روی بیاورد و این بار، به سراغ ادبیات رفت.
اسماعیل فصیح مدتی در دانشگاه مونتانا به تحصیل در رشتهی ادبیات انگلیسی پرداخت. همزمان با تحصیل در این دانشگاه بود که توانست با ارنست همینگوی دیدار و گفتوگوی کوتاهی داشته باشد. این گفتوگو علاقهی او به ادبیات را جدیتر و تصمیم او برای ادامهی مطالعات در این حوزه را متمرکزتر ساخت، تا جایی که به دانشگاه میشیگان رفت تا در مقطع کارشناسی ارشد در آن دانشگاه تحصیل کند. اما به دلایلی دانشگاه را رها کرد و به تهران بازگشت.
اسماعیل فصیح پس از بازگشت به ایران، چندماهی به عنوان مترجم در انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد. در سال 1342، با کمک صادق چوبک و معرفینامهی او، توانست کارمند شرکت ملی نفت ایران شود. او حدود 19 سال در این شرکت به فعالیت خود ادامه داد. اسماعیل فصیح در سال 1359 و با آغاز جنگ ایران و عراق، در 47سالگی و با سمَت استادیار زبان انگلیسی، بازنشسته شد. پس از آن بود که به تهران نقل مکان کرد و در کنار همکاریهای محدود خود با شرکت نفت، به نوشتن نیز روی آورد.
کار در شرکت نفتْ تنهایی و خلوتی برای اسماعیل فصیح فراهم کرد و موجب شد تا به نوشتن ترغیب شود. اولین اثر اسماعیل فصیح، «شراب خام»، با استقبال مخاطبان همراه شد و او را در تصمیم خود مبنی بر نویسندگی مصممتر کرد. از جمله آثار او که در این برههی زمانی نوشته شدهاند میتوان به «خاک آشنا»، «دل کور» و «دیدار در هند» اشاره کرد. اسماعیل فصیح پس از انقلاب اسلامی نیز به نوشتن ادامه داد. «لاله برافروخت»، «زمستان 62» و «ثریا در اغما» از آثار او در آن برهه از زندگیاش هستند.
اسماعیل فصیح به جز داستاننویسی، در ترجمه نیز دستی داشت. «وضعیت آخر»، «ماندن در وضعیت آخر»، «بازیها» و «خودشناسی به روش یونگ» از جمله آثار ترجمهشده و پرمخاطب اسماعیل فصیح به شمار میروند.
اسماعیل فصیح در 25 تیر 1388 به علت مشکلات عروق مغز در تهران درگذشت.
بهترین کتابهای اسماعیل فصیح
کتاب ثریا در اغما (Soraya in Coma): ثریا در اغما داستانی است که در بستر جنگ، حواشی و پیامدهای آن رخ میدهد. ثریا برادرزادهی جلال آریان، شخصیت محبوب اسماعیل فصیح، است. ثریا که ساکن پاریس بوده، در پی حادثهای به اغما رفته است. جلال ایران جنگزده را ترک میکند تا به پاریس و نزد ثریا برود. بیماری ثریا و دیدار با روشنفکران و ایرانیان خارج از کشور، جلال را دچار سردرگمی میکند، چرا که از یک سو، رها کردن برادرزادهی بیمارش برای او دشوار و دردناک است و از سوی دیگر، ترک وطنی که خود را متعهد به آن میداند دشوارتر. کشمکشهای درونی جلال و تصمیمی که در نهایت ناگزیر از گرفتن آن است محور اصلی این داستان به شمار میآید. ثریا در اغما بارها تجدید چاپ شده و به زبانهای عربی و انگلیسی نیز برگردان شده است.
کتاب زمستان 62: زمستان 62 که به زعم برخی منتقدان از برترین آثار ادبیات معاصر ایران به شمار میآید، روایت زندگی ایرانیان در جنگ است. جلال آریان که اکنون بازنشسته است، برای یافتن پسر مستخدمش که مفقود شده، عازم جنگ و جنوب میشود. در میانهی راه با دکتر فرجام ملاقات میکند. روایت این داستان متمرکز بر همسفری این دو نفر و گفتوگوی آنان و اتفاقاتی است که برای آنها میافتد.
کتاب دل کور: دل کور یکی از پرمخاطبترین آثار اسماعیل فصیح است. این کتاب که در سال 1352 منتشر شده، روایتی از زندگی خانوادهی جلال آریان است. جلال آریان هم مانند اسماعیل فصیح، در خانوادهای پرجمعیت در درخونگاه به دنیا آمده و زندگی کرده است. اتفاقاتی که برای این خانواده رخ داده و میدهد در بستری از مسائل تاریخی و اجتماعی بیان شده و احساسات انسانی اعم از اندوه و شادی و خشم و ترس و غم را به تصویر میکشد.
کتاب شراب خام: شراب خام اولین کتاب منتشرشده از اسماعیل فصیح است. او در این کتاب برای اولین بار، شخصیت جلال آریان را معرفی میکند. جلال آریان بهتازگی به ایران بازگشته است و در ادارهای کار میکند. زندگی او مطابق معمول گذشته، بدون هیچ اتفاق جدید و جالبی ادامه دارد: مراقبت از یوسف، برادر بیمارش، انجام کارهای اداره و معاشرت با همان دوستان همیشگی. تا اینکه درگیر پروندهای جنایی میشود و ناگزیر است به جنوب سفر کند تا پرده از راز آن بردارد.
کتاب نامهای به دنیا: قهرمان کتاب نامهای به دنیا زنی به نام آنجلاست. او همسری ایرانی داشته و مدتی کنار او در ایران زندگی کرده است. اما با شروع جنگ میخواهد از ایران خارج شود و نمیخواهد فرزندش را در شرایط جنگ رها کند و برای دور کردن فرزندش از خطر، هر کاری را به نظرش میآید انجام میدهد. قوانین نابرابر اجتماعی، کمبودهای قضایی و قانونگذاری، تنهایی و مشکلات متعدد دیگری که این زن با آنها مواجه میشود، بازتابی از دغدغههای نویسنده از امور مرتبط با زنان است.
اسماعیل فصیح از پرکارترین نویسندگان معاصر ایرانی است. برخی از آثار او نظیر کتاب الکترونیکی شراب خام و کتاب صوتی ثریا در اغما را میتوانید در کتابراه بیابید.
سبک نگارش و دیدگاههای اسماعیل فصیح
اسماعیل فصیح در نوشتن از بزرگانی نظیر محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی و احمد محمود تأثیر پذیرفته است. غالب آثار او زبانی ساده و روان دارند. او در بیشتر آثار خود، از دو فرم زبان محاوره و زبان معیار همزمان استفاده کرده است. اسماعیل فصیح از نخستین نویسندگان ایرانی است که شرح زندگی و حالات طبقهی متوسط را وارد رمان فارسی کرده است. واقعگرایی از ویژگیهای بارز نوشتههای اسماعیل فصیح است. تطابقی که میان روایات داستانی و رویدادهای واقعی ـ چه شخصی و چه در سطح کلان ـ به چشم میآیند، دلیلی بر این مدعا هستند.
آثار اسماعیل فصیح غالباً متأثر از رویدادهای واقعیاند. در حالی که شراب خام ایران در دههی 1330 را به تصویر میکشد، لاله برافروخت به انقلاب اسلامی، و ثریا در اغما و زمستان 62 به جنگ ایران و عراق میپردازند. اسماعیل فصیح از جمله اولین نویسندگانی است که به موضوع جنگ میان ایران و عراق پرداخته و آن را به شیوهی خود در قالب داستانی گنجانده است.
در اکثر داستانهای اسماعیل فصیح، شخصی به نام جلال آریان حضور دارد که بر اساس نظر مخاطبان و منتقدان، بیشترین شباهت را به فصیح دارد: هر دو آنان کارمند هستند و همسر و فرزند خود را از دست دادهاند؛ جلال شخصیتی است که در طول سالیان متمادی داستاننویسی اسماعیل فصیح، نقش قدرتمندتر و محوریتری را در آثار او به خود اختصاص داده است.