معرفی و دانلود کتاب دشت شقایقها
برای دانلود قانونی کتاب دشت شقایقها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دشت شقایقها
کتاب دشت شقایقها خاطرات محمدرضا بایرامی از دوران سربازیاش در زمان جنگ ایران و عراق است و به اتفاقاتی میپردازد که در ماههای ابتدایی ورود به پادگان با آنها مواجه شده. بایرامی که از کودکی به نوشتن علاقهی زیادی داشت و همیشه میخواست نویسنده باشد، از همان بدو اعزام به خدمت، تصمیم گرفت خاطرات روزانهاش را یادداشت کند و از حوادث، خوشیها، تلخیها و احساسات درونیاش در دوران جنگ بگوید.
دربارهی کتاب دشت شقایقها
جنگ ایران و عراق یکی از مهمترین پدیدههای تاریخ معاصر ایران است و تأثیر عمیقی بر فرهنگ و سیاست و اجتماعی کشور گذاشته. در طول این چند دهه آثار خیلی زیادی در ستایش، تبلیغ یا حتی نقد جنگ نوشته شدهاند که اکثرشان داستانی یا مستند بودند. اما کمتر اثری بوده که بهصورت خاطرهنگاری به این پدیده نگاه کرده باشد؛ یعنی نویسنده بدون دراماتیزه کردن یا دست بردن در حوادث، واقعیتی که با آن مواجه شده را مستقیماً نقل کند.
کتاب دشت شقایقها نوشتهی محمدرضا بایرامی از معدود آثار دفاع مقدس است که بهصورت خاطرهنگاری نوشته شده. بایرامی در سال 1366 به سربازی اعزام شده بود. او که از کودکی به نوشتن علاقه داشت و داستانهایی هم نوشته بود، از همان لحظهی اعزام یادداشتهای روزانهاش را آغاز کرد. این روزنگاریها تقریباً نه ماه طول کشید و تبدیل به دهها خاطره شد. اما حاصل کار بایرامی در حد خاطرات شخصی نمیماند، بلکه به اثری مستند در باب خدمت سربازی و جنگ تبدیل میشود.
در دههی 1360 و در کوران جنگ، بسیاری از سربازان وظیفه به جنگ اعزام میشدند. طبیعتاً برای عدهای این اتفاق ترسناکی بود، چون ممکن بود هرگز بازنگردند. اما برای محمدرضا بایرامی اینطور نبود. بایرامی بااینکه امکان معافیت داشت، ترجیح داد به سربازی برود. او حتی میتوانست امریهی یکی از نهادهای دولتی را بگیرد، اما برای تجربه کردن جنگ، این موضوع را نپذیرفت. چون تصور میکرد جبهه برای او که عاشق نوشتن و نویسندگی است دستمایهی بزرگی خواهد بود و به او ایدههای زیادی خواهد داد. اینچنین بود که در تابستان سال 1366 برای خدمت به پادگان نیروی زمینی ارتش رفت. کتاب دشت شقایقها دربردارندهی ماههای ابتدایی خدمت اوست. به همین خاطر بیشتر خاطرات او با نوعی هیجان، ترس، ابهام، سردرگمی و البته گاهی هم با خوشی همراه است. بایرامی در این روزنوشتها به مسائلی مثل روزهای آموزشی، گفتگوی سربازان با هم، انجام عملیات و دوران مرخصی میپردازد.
خیلی از خاطرات معمولاً پس از حادثه نوشته میشوند، بنابراین نوعی واپسنگری و نگاه به گذشته در آنها وجود دارد. اما محمدرضا بایرامی خاطرات کتاب دشت شقایقها را در همان روزهای سربازی و جنگ نوشته. به همین خاطر مخاطب در هنگام خواندن کتاب، وقایع آن را نه در گذشته، که در زمان حال درک میکند. گو اینکه در همین لحظه رخ داده. این شیوه به بایرامی کمک کرده تا احساسات مختلف و آنیاش را بروز دهد؛ او در این کتاب گاهی تلخ و ناامید است و گاهی امیدوار و خوشبین. لحظهای پیشمان به نظر میرسد و لحظهای دیگر از تصمیمش دفاع میکند. بااینکه بایرامی در زمان نوشتن این خاطرات 20 ساله بوده، اما بهخوبی و به شکل بیطرفانهای توانسته شرایط نظامی اطرافش را توصیف کند و از رشادتها، شجاعتها و خشونتهای دوران جنگ بگوید.
کتاب دشت شقایقها را انتشارات نیستان به چاپ رسانده است.
کتاب دشت شقایقها برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به علاقهمندان به ژانر جنگ و دفاع مقدس پیشنهاد میشود. همینطور دوستداران خاطرات و روزنوشت هم میتوانند این اثر را مطالعه کنند.
در بخشی از کتاب دشت شقایقها میخوانیم
چندتیری که در اطرافم به زمین مینشیند، خبر از آمدن نگهبان کمین میدهد. کانالی که از خاکریز به سوی کمین میآید عمق کمی دارد، کمتر از یک متر و در دید دشمن، مخصوصاً در ابتدای کانال، بعد از عبور از خاکریز و به خاطر سرازیری زمین.
ما هر شب کانال را میکنیم و پایین میرویم، معمولاً دو ساعتی و یا حداقل آنقدر که عراقیها، یا صدای خودمان را بشنوند یا صدای بیلهایمان را و بعد منور بزنند و پشت سرش خمپاره و تیر مستقیم و ما بزنیم و در برویم.
گوش شیطان کر، بعضی وقتها هم که حال کار کردن نداریم، الکی بیلهایمان را به هم میزنیم و سر و صدا میکنیم برای فهمانیدن دشمن و تعطیل شدن کار.
هیچکدام از بچهها دل خوشی از این کانال ندارند؛ نه از خودش و نه از کار کردن رویش. چرا که زمینش رملی است و هر چه خاک را بیرون میریزیم باز هم دیوارهها ریزش میکنند و کف کانال پر میشود، انگار نه انگار که اصلاً کار کردهای.
جایم را به نگهبان میدهم و صبر میکنم تا خوابیدنِ صدای تیراندازی. صدا که میخوابد، نشستهنشسته، از کانال بیرون میزنم و میپیچم پشت خاکریز.
موشی که بزرگیاش روز اول به تعجبم انداخت، در حال حفاری است و خاک است که پشت سرش اینطرف و آنطرف پرت میشود. دیگر به دیدنش عادت کردهام. همینجور بیهوا رگباری بهطرفش میبندم. اما هیچکدام از تیرها بهش نمیخورد و با این کار، تنها، صدای اعتراضی به گوش میرسد از سنگر همسایه و خوابآلود و عصبانی:
- چه خبرته اول صبح؟ چرا نمیگذاری بخوابیم؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دشت شقایقها |
نویسنده | محمدرضا بایرامی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 124 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-337-967-4 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |