معرفی و دانلود کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

عکس جلد کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی
قیمت:
۱۶۲,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

در مورد دفاع مقدس و رخدادهایی که در خرمشهر رخ داد، نوشته‌های متنوعی وجود دارد؛ اما کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی را می‌توان یکی از تأثیرگذارترین و مهم‌ترین آثار در این زمینه دانست. وقتی جنگ شروع شد، سیده زهرا حسینی نوجوانی هفده‌ساله بود. او رویدادها و چیزهایی را تجربه کرد که عصاره‌ی این جنگ را نمایان می‌کنند. این کتاب که به اهتمام سیده اعظم حسینی تدوین شده، روایت‌گر خاطرات این زن از روزهایی‌ست که خرمشهر سقوط کرد و ویرانی همه‌جا را فراگرفت.

درباره‌ی کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

این کتاب در همان روزهایی که به‌تازگی منتشر شده بود، به فروشی غافلگیرکننده دست پیدا کرد. کتابی که امروز می‌توان از آن، به‌عنوان یکی از پرفروش‌ترین آثار حوزه‌ی دفاع مقدس یاد کرد. اهمیت و تأثیرگذاری این کتاب به‌حدی بوده که به چندین زبان زنده‌ی دنیا، ازجمله‌ انگلیسی ترجمه شده و در کشورهای مختلف به چاپ رسیده است. کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی (One Woman's War: Da)، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای ادبیات دفاع مقدس است. اثری که از نقطه‌دید زنی روایت می‌شود که وقتی جنگ رخ داد، تنها هفده سال داشت و چیزهایی را به چشم دید و تجربه کرد که تا ابد در حافظه‌اش حک شدند. خاطراتی که توأمان احساسات شخصی و تجربیات جمعی را بازگو می‌کنند و به فراخوانی تصاویر و لحظاتی می‌پردازند که برای یک نسل، آشنا و ملموس‌اند.

احتمالاً یکی از دلایلی که این کتاب به چنین شهرت و محبوبیتی در میان مردم و صاحب‌نظران دست پیدا کرده، به نگاه و رویکرد زنانه‌ی نویسنده به این رخدادهای خونین و ویرانگر بازمی‌گردد. کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، با شرح زندگی نویسنده و خانواده‌اش در شهر بصره آغاز می‌شود و بعد به دوران جنگ می‌رسد. روزهایی از تاریخ ایران که خرمشهر توسط نیروهای عراقی سقوط کرد. خاطراتی از جنگی که در طول هشت سال، در حافظه‌‌ی کسانی که آن را به چشم دیدند، تصاویری از شجاعت، شهادت و مرگ را به یادگار گذاشت. این خاطرات با نثر خواندنی و تحسین‌برانگیز سیده اعظم حسینی از زبان سیده زهرا حسینی، به بهترین شکل بازگویی شده‌اند. خاطرات نویسنده‌، بخش‌های گوناگونی از زندگی خود و جنگ هشت‌ساله را پوشش می‌دهد و در آخر با ازدواج وی پایان می‌یابد.

اما سیده زهرا حسینی کیست و چرا بهترین شخص برای روایت این خاطرات و رخدادهای مربوط به فصل خرمشهرِ دفاع مقدس است؟ وی در عراق و در شهر بصره، از پدر و مادری کرد، با اصالت ایرانی به دنیا آمد. زمانی که کودکی پنج‌ساله بود، به همراه خانواده‌اش ساکن خرمشهر شدند. مکانی که به تلاقی دو خانه و زادگاه سیده زهرا حسینی تبدیل شد. به همین دلیل هم او ارتباط و پیوندی عمیق با هر دو طرف جنگ داشت. متولد عراق، اما بزرگ‌شده‌ی ایران. تجربه‌ای دوگانه که به پیوندی تاریک میان دو خانه‌ی نویسنده‌ی ختم شد. به همین روی، نوشته‌ها و خاطرات وی از آن دوران، که در کتاب دا گردآوری شده‌اند، با نوعی واقع‌نمایی صادقانه همراه هستند. اثری که با صداقت کلام، میان مخاطبان اعتبار کسب می‌کند و با نثر خواندنی خود، احساسات و افکار خوانندگان را درگیر خود می‌کند.

یکی از ویژگی‌های جذاب کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، در این مورد مهم نهفته است که ما صرفاً خواننده‌ی مجموعه خاطرات یک شخص نیستیم. بلکه ما همچنین در حال خواندن و تجربه‌ی یک رمان پراحساس و تأثربرانگیز با محوریت رخدادهای تاریخ معاصر ایران هستیم. نویسنده به‌درستی و با ظرافت، به تلفیق میان واقعیت و عناصر داستانی پرداخته و نتیجه‌ی آن، به کتابی تبدیل شده است که علاوه‌بر ارائه‌ی مستنداتی از جنگ هشت‌ساله، یک درام احساسی را نیز در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. در واقع، می‌توان گفت که ما با نثری ژورنالیستی در راستای بازگویی وقایع طرف هستیم؛ اما وقتی نویسنده قرار است به احساسات، درونیات و تجربیات شخصی‌اش از آن لحظات بیشتر نزدیک شود، با یک نثر احساسی و دراماتیک طرف هستیم که خصیصه‌های درام‌نویسی نیز در آن مشاهده می‌شود.

همین ویژگی باعث می‌شود تا ما صرفاً نظاره‌گر یک تجربه‌ی شخصی نباشیم، بلکه به درون موقعیت‌های مورد اشاره در کتاب دا ورود کنیم و احساسات و تجربیات ذهنی خودمان را رقم بزنیم. چه از نسلی باشید که جنگ را تجربه کرده و چه در دوران پساجنگ متولد شده باشید، این کتاب قادر است شما را درون این موقعیت قرار دهد. با بهره بردن از نثری احساسی، درگیرکننده، رئالیستی و تأثربرانگیز و همچنین با تجسد بخشیدن به وضعیت جنگ، شما صرفاً مخاطب توصیفات یک شخص دیگر نخواهید بود؛ بلکه هم‌قدم و همراه با سیده زهرا حسینی، تمام چیزهایی که یک جنگ با آن‌ها معنا می‌شود را تجربه می‌کنید. چنین خصیصه‌ای به این مسئله بازمی‌گردد که سیده زهرا حسینی تا چه حد در به اشتراک گذاشتن تجربیاتش قوی عمل کرده و تصاویر مورد نظر را به احساسات جمعی تبدیل کرده است.

اما لازم به ذکر است که به هیچ عنوان چنین رویکردی در نثر نوشتار کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، موجب نمی‌شود تا از صحت و ارزش تاریخی توصیفات کاسته شود. بلکه چنین ویژگی‌ای سبب می‌شود تا حتی کسانی که در آن دوره به دنیا نیامده‌اند، اما علاقه‌ دارند از تجربیات آن دوران بدانند نیز، تمام توصیفات نویسنده را احساس کنند. این کتاب با نثری که دارد قادر است توجه تمام سلایق را به خود جلب کند. به همین روی، باید گفت کتاب دا، صرفاً برای مخاطبان ادبیات دفاع مقدس عرضه نشده و با اطمینان می‌توان از آن به‌عنوان یک رمان کامل یاد کرد. اثری که در طی آن، با فرازوفرودهایی که مخاطب در طول خواندن فصل‌ها تجربه می‌کند، احساسات و افکارش تماماً درگیر شیوه‌های روایت‌گری می‌شود. شیوه‌هایی که در نهایت به واقع‌نمایی صادقانه وفادار می‌مانند.

کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، از دید یک دختر هفده‌ساله جنگ را روایت می‌کند. کتاب به بخش‌هایی تقسیم می‌شود که هرکدام از آن‌ها، دوره‌ای از زیست نویسنده را دربرمی‌گیرند. داستان با روایت زندگی شخصی خود سیده زهرا حسینی و مهاجرت خانوادگی‌شان از بصره به ایران آغاز می‌شود. مهاجرت خانواده‌ی حسینی، طی سلسله‌ای از اتفاقات و تحت تأثیر مجموعه‌ای از اجبارهای مختلف رخ می‌دهد که ربطی به تصمیمات شخصی و خانوادگی آن‌ها نداشته است. این نکته که در آغاز کتاب شرح داده می‌شود، مخاطب را نسبت به سرگذشت نویسنده کنجکاو می‌کند. این بخش به‌طور کامل زندگی سیده زهرا حسینی در بصره را بازگو می‌کند. این فصل یادآور می‌شود که آن‌ها با تحمیل نیروهای عراقی، از بصره به خرمشهر نقل‌مکان کردند.

اما بخش اصلی کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، به فصل دوم مربوط می‌شود؛ بخشی که نویسنده به شرح و بازگویی تمام و کمال رخدادهای جنگ ایران و عراق می‌پردازد. سیده زهرا حسینی با جزئیات رویدادها، تجربه‌ی تمام لحظات آن سی‌وسه‌ روز دفاع خرمشهر را بازگو می‌کند که یکی از مهم‌ترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود و بارها توسط افراد مختلف توصیف و بازگویی شده است. ممکن است بارها این رویداد را شنیده باشید، اما در این کتاب از دید یک دختر هفده‌ساله‌ی ایرانی - عراقی در مورد آن می‌خوانید که به‌کل، تجربه‌ی متفاوتی از تمام آثار مشابه را رقم می‌زند. سیده اعظم حسینی در شرح این فصل، از قلمی ستایش‌برانگیز بهره می‌برد که قادر است مخاطبان را منقلب کند. این فصل از کتاب به دلیل تأثیرگذاری بالایی که دارد، در میان مخاطبان از شهرت بالایی برخوردار است.

توصیفات سیده زهرا حسینی از شروع جنگ تکان‌دهنده است. او تصاویر دل‌خراشی را ترسیم می‌کند و با استفاده از کلمات و پاراگراف‌های درگیرکننده، شرح‌ می‌دهد که پس از ورودش به مدرسه متوجه بمباران می‌شود و درست در همان‌جا، واقعیت جنگ و پیامدهایش را مرحله‌به‌مرحله و در طول چند ساعت، با چشمان و گوش‌هایش تجربه می‌کند. بی‌شک تجربه‌ی تصاویر دل‌خراشی چون ویرانی بیمارستان‌ها و مدرسه‌ها، می‌تواند برای هر نوجوان و کودکی یک تجربه‌ی ویرانگر باشد که تا ابد لکه‌های تاریک آن از ذهنش پاک نخواهد شد. خاطره‌گو و نویسنده‌ی خاطرات در فصل دوم کتاب دا، از این می‌گویند که چطور سیده زهرا حسینی با وجود سن کم خود، شاهد این وقایع بوده است. جزئیاتی که واقع‌نمایی ژورنالیستی و نثر احساسی و دراماتیک را توأمان به‌کار می‌گیرند.

بخش مهمی از خاطرات سیده زهرا حسینی از سقوط خرمشهر در کتاب دا، به مجروحیت وی بازمی‌گردد. او تمام این سی‌وسه‌ روز را روایت نمی‌کند؛ چون پس از صدمه‌ای که در یکی این روزها می‌بیند، از خرمشهر به جای دیگری منتقل می‌شود. اما سیده زهرا حسینی پیش از آنکه از شهر خارج شود، بارها به افراد مختلف و کسانی که به کمک نیاز داشتند، یاری رساند. فارغ از اینکه دختری نوجوان بود، با قلبی سرشار از عشق به انسانیت و هم‌نوعانش، به کمک مجروحان و کسانی که به‌نحوی در شوک بمباران بودند، پرداخت. توصیفات تأثیرگذار او از این موقعیت‌ها، سبب می‌شود تا با جدیت بیشتری خاطراتش را دنبال کنیم. همان‌طور که گفته شد، بارها سربازان جنگ و مردان به توصیف این لحظات پرداخته‌اند، اما این‌بار در این کتاب، شاهد بازگویی چنین صحنه‌هایی توسط یک زن هستید که تجربه‌ی عمیقاً متفاوتی را شکل می‌دهد.

در کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، صحنه‌هایی از دردناک‌ترین فجایع انسانی را بازخوانی می‌کنید. وقتی جنگ رخ داد، کودکان و نوزادان بیش از هر گروهی آسیب دیدند. سیده زهرا حسینی در مورد یکی از مهلک‌ترین و وحشتناک‌ترین وقایعی که می‌توان متصور شد، صحبت می‌کند. در مورد زنان بارداری که از ترس و وحشت بمباران‌ها و شلیک‌هایی که پشت‌سرهم از راه می‌رسید، جنین‌های خود را سقط می‌کردند. نویسنده از روزها و شب‌هایی می‌گوید که برای کودکان، نوزادان و جنین‌های سقط‌شده، قبرهای متعدد می‌کندند تا این جسدها را در جایی دفن کنند. وقتی در مورد این لحظات و موقعیت‌ها می‌خوانید، متوجه می‌شوید که خاطرات یک شخص از رویدادهای جنگ، می‌تواند از هر فیلم و کتابی که در ژانر وحشت نوشته شده، هولناک‌تر باشد.

یکی از دیگر لحظات دردناک کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، به مرگ پدر وی مربوط می‌شود. یعنی زمانی که «دا»، مادر سیده زهرا حسینی، خبر مرگ پدر را به گوش وی می‌رساند. نویسنده برای ما مخاطبان، از ساعاتی می‌گوید که با دستان خود جسد پدرش را به خاک می‌سپارد و این بدن بی‌جان را دفن می‌کند. او پس از این اتفاق، تصمیم بزرگ و جسورانه‌ای می‌گیرد؛ اسلحه‌ای می‌یابد و با قدم‌های محکم و مصمم به دل جبهه‌ی نبرد می‌زند. اما خیلی زود با شلیک تیرهای متعدد به سمتش، مجروح می‌شود. زهرا حسینی با بدنی زخمی محبور به ترک خرمشهر می‌شود. با وجود آنکه پس از مدتی تصمیم می‌گیرد به خرمشهر بازگردد، اما موفق نمی‌شود. به‌یاد آوردن این خاطرات و لحظات می‌تواند برای هر شخصی ویرانگر باشد، اما این زنن با فراخوانی‌هایش سعی کرده است به آرامش درونی دست یابد.

سیده زهرا حسینی در بخش‌های پایانی کتاب دا، به ماجرای آشنایی خود با همسرش نیز اشاره می‌کند. آشنایی و ازدواج با مردی به نام حبیب که شرط وصلت میان‌ آن‌ها، بازگشت دوباره‌ی سیده زهرا حسینی به جبهه بود. راوی در بخش‌های پایانی کتاب، در مورد آزادی و سربلندی خرمشهر نیز نوشته است. زمانی که پس از تحمل تمام دردها، رنج‌ها و روزهای تاریک، بار دیگر آسمان شهر خرمشهر می‌درخشد و مردمان آن با احساس آزادی و سربلندی، در آن جشن زندگی برپا می‌کنند. توصیفاتی که به آزادی خرمشهر می‌پردازد، برای میهن‌پرستان و کسانی که تعلق‌خاطر خاصی به آن روزها دارند، با زیبایی، لذت و خرسندی همراه خواهد بود. کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، بارها به تجدید چاپ رسیده و نسخه‌ای از آن که می‌خوانید، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

جوایز و افتخارات کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

  • برنده‌ی جایزه‌ی جلال آل احمد
  • برنده‌ی جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی دفاع مقدس در زمینه‌ی خاطرات دیگرنوشت
  • کتاب سال جمهوری اسلامی، در سال 1388
  • برنده‌ی جشنواره‌ی کتاب سال شهید غنی‌پور
  • شایسته‌ی تقدیر در نخستین دوره‌ی جشنواره لوح و قلم
  • ترجمه‌شده به زبان‌های مختلف دنیا مانند انگلیسی، اردو و ترکی استانبولی

نکوداشت‌های کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

  • پس از گفت‌وگویی که با راوی این کتاب، سیده زهرا حسینی، داشتم به درک تازه و دقیق‌تری از موضوع مربوطه رسیدم. همان‌طور که ایرانیان ادعا دارند، این یک جنگ مقدس و معنوی بوده است و همین مسئله، نقطه‌تمایز آن با دیگر نبردهای مشهور در دنیاست. (پل اسپراکمن)
  • کتاب دا، با روایت شگفت‌انگیزی که از جنگ ایران و عراق دارد، به یک اثر پرفروش تبدیل شده است. همچنین پل اسپراکمن به‌عنوان مترجم کتاب به زبان انگلیسی، با متن اصلی به‌خوبی آشناست و داستان خارق‌العاده‌ی این زن را بازگو می‌کند. (لتیشیا نانکت)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

  • در سال 1390، یک سریال تلویزیونی براساس روایت‌های این کتاب برای شبکه‌ی دو سیما ساخته شد. این مجموعه «قصه‌ی دا» نام داشت و در قالب انیمیشن نمایش داده شد. بسیاری از بازیگران و چهره‌های فرهنگی سینما و تلویزیون ایران، از جمله مهتاب کرامتی، شقایق فراهانی و نیوشا ضیغمی به‌عنوان گوینده در این پروژه حضور پیدا کردند.
  • در سال 1392، یک سریال رادیویی براساس کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی، ساخته شد. عنوان این برنامه‌ی رادیویی که توسط رادیو ایران تولید و عرضه شد، «خبر از آن روزها» بود.

کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب به کسانی که به ادبیات دفاع مقدس علاقه دارند یا کسانی که می‌خواهند رخدادهای آن روزهای تاریخ معاصر ایران را با نثری صادقانه، احساسی و واقع‌گرایانه تجربه کنند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این کتاب برای پژوهشگرانی که در مورد تاریخ معاصر ایران تحقیق می‌کنند، می‌تواند ثمربخش واقع شود.

در بخشی از کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی می‌خوانیم

اولش که او را دیدم، دلم برایش سوخت. ولی اصلاً به طرفش نرفتم. گفتم: «چرا شهید شدی؟» بعد باهاش حرف زدم. از خودش پرسیدم: «چرا موندی که به این روز بیفتی؟ می‌ذاشتی می‌رفتی!» بعد، دوباره بهش گفتم: «کجا می‌خواستی بری؟ هر جا می‌رفتی از دست اجل که نمی‌تونستی فرار کنی! خوبه که از این‌جا با شهادت رفتی و به اسم شهید دفن می‌شی.» بعد، یواش‌یواش، عصبانی شدم. توی وجودم فریاد زدم: «خدا لعنتت کنه صدام. خدا نابودت کنه. اصلاً چرا باید جنگ بشه؟ چرا من الان باید این‌جا باشم؟ تا کی باید تحمل کنم؟ تا کی باید این چیزا رو ببینم؟»

یک‌دفعه احساس کردم گوش‌ها و صورتم داغِ داغ شدند. پاهای همین جنازه را، که برای جابه‌جا کردنش گرفته بودم، رها کردم و با پرخاش و گریه گفتم: «من دیگه خسته شدم. من دیگه نمی‌آم تو این غسالخونه‌ی لعنتی. من دیگه پام رو این‌جا نمی‌ذارم.»

در را به هم کوبیدم و از غسالخانه بیرون زدم. زینب هم دنبالم آمد. دویدم تا بروم جایی خودم را گم و گور کنم. زینب رسید. دستم را گرفت و کشید. سعی کردم دستم را از بین دست‌هایش بیرون بکشم. نگذاشت. بغلم کرد و سرم را بوسید و همان‌طور که نوازشم می‌کرد، گفت: «حق داری. خسته شدی. همه‌مون خسته شدیم. همه‌مون بریدیم. هر کس جای تو بود بدتر از این می‌شد. ولی زهرا جان چی کار کنیم؟ می‌خوای دیگه این‌جا نیای؟ دست به کار نزنی؟» بعد از مکث کوتاهی ادامه داد: «من که می‌دونم تو طاقتت نمی‌گیره و دوباره برمی‌گردی. ولی خوبه چند روز این‌جا نیای.»

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات سوره مهر
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات812
زبانفارسی
شابک978-964-506-488-2
موضوع کتابکتاب‌های خاطرات دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

ابراهیم نورالدین
۱۳۹۹/۰۱/۱۷
با سلام و درود بر تمامی شهدای راه حق خصوصا شهدای پر افتخار کربلا و شهدای ۸ سال دفاع مقدس و درود به تمامی خانواده‌های معزز شهده و بازماندگان حماسه جاوید دفاع خرمشهر
روز دهم مهرماه ۲۲ نفر از مجاهدان سپاه آغاجاری
به فرماندهی جانباز فداکار مرحوم عبدالعظیم نساج در محور گمرک مستقر شدند و پس از طاقت فرسا
درگیری‌های و شدید با درایت مثال زدنی مرحوم نساج به سختی از محاصره خارج شدند. سپس آن شب جهت مختصر استراحتی در مدرسه دریابد رسایی مستقر شدند و با جنایت بعثی‌ها تعدای از آن‌ها در کنار مجاهدان خرمشری مظلومانه شهید و تعداد دیگری به شدت مجروح شدند. روایت روزهای سخت دفاع خرمشهر و آن حماسه جاوید و جنایت بعثی‌ها در بمباران مدرسه دریابد رسایی با خیانت منافقین را بارها شنیدم و با مطالعه کتاب دا و روایت دقیق خانم حسینی تصوراتم از آن فاجعه دردناک کاملتر شد.
روح شهدای پاک میهن شاد و یادشان گرامی.
Hemmat .N
۱۳۹۹/۰۱/۲۱
کتاب «دا» یکی از بینظیر‌ترین کتاب‌های با موضوع دفاع مقدس است. کتابی که بیشتر روایات و گفتمان‌های جنگ را به چالش می‌کشد. کتابی که روایتگر آن شیر زنی از دیار حماسه و خون است و روایت‌های او از جنگ، جگر بسیاری از دلاور مردان را نیز آب می‌کند.!! حضور سرکار خانم حسینی در جنگ، حماسه‌ای تلفیقی اما بیشتر و دیدنی است: شجاعت، رأفت، ایثار، مردانگی، خدمت، شکوه سطوت در کنش‌های رزمی او موج میزند. او مردانه زنی است که حماسه‌اش در کمال شجاعت، روح زنانه‌اش را از دست نمی‌دهد. روایت‌های زنانه‌ی او از دفاع مقدس به همان اندازه باشکوه است که حماسه‌های مردانه اش!بعضی روایت‌های او آنقدر حماسی‌اند که ممکن است برای برخی جوانان امروزی که زمان دفاع مقدس را تجربه نکرده اند، باورش سخت باشد. این روایت‌های حماسی و غیر قابل باور اما حقیقی است که او را به یک «اسطوره» تبدیل کرده‌اند.
Sahar Naz
۱۳۹۶/۰۸/۲۹
شبها این کتاب رو تا دیر وقت میخوندم بخاطر مشغله روزها وقت نداشتم اما وقتی شروع به خوندنش میکردم نمیفهمیدم ساعت چگونه‌کذشت یا اینکه بعضی اوقات غرق در کتاب وحشت میکردم بعضی اوقات اشک‌میریختم خیلی دلم میخواد لیلا و زهرا رو از نزدیک ببینم من جنوب زندگی میکنم بارها رفتم خرمشهر هنوز اثار ترکش‌ها و تیر‌ها روی دیوارها هست درود بر بانوان استوار و محکمی چون خواهران حسینی درود بر همه افرادی که از جونشون برای شهرشون و خاکشون مایه گذاشتن بسیار زیبا و خواندنی بود. تشکر از انتشارات سوره مهر و نرم افزار خوب شما
Alireza Shahpoori
۱۳۹۹/۱۲/۲۴
سلام اسلامی و درود ایرانی
فرهنگی که بیش از هزار سال با این آب و خاک گره خورده.
توکل به خدا و توسل به اهل بیت در کنار جنگیدن برای دفاع از خاک ایران برای من در این کتاب بسیار بسیار لذت بخش بود. هم به ایرانی بودنم افتخار کردم و هم به داشتن تکیه گاه‌هایی از جنس اهل بیت.
متاسفانه در این روزها کم و
نیستن هم وطن‌هایی که فقط میخوان ایرانی باشن
یا
فقط سعی میکنن مسلمون خوبی باشن
و این بین ما شکاف ایجاد کرده
دو دسته شدیم همدیگه رو متهم میکنیم. سرکار خانم زهرا در این کتاب برای ایران تا پای جان جنگیدن و در لحظاتی که نتونستن تحمل کنن به اهل بیت توسل کردن.
و در نهایت به نتیجه رسیدن
رضا ...
۱۳۹۹/۰۸/۰۶
نثر و شیوه بیان کتاب عالی بود. اما به نظرم بعضی مواقع در کتاب جای ارزش و ضد ارزش عوض شده بود. دختر قهرمان کتاب شاید در بعضی مواقع در شناخت وظیفه ش اشتباه کرده باشه. خیره سری و حماقت و دهن دریدگی با شجاعت تفاوت داره. این دو تا یه مرز باریکی دارن.
ضمن این که آقای هوشنگ صمدی در مورد صحت بخشهایی از
کتاب ابراز تردید کردن.
البته من نمیگم خانم حسینی دچار کذب گویی شده ولی شاید در بعضی جاها اغراق صورت گرفته باشه.
در کل به طور قطع، قوت به ضعف کتاب میچربه.
توصیه میشه که همه، خصوصا دختران نوجوان این کتاب رو مطالعه کنن...
و من الله التوفیق
سیده مرضیه موسوی
۱۴۰۳/۰۱/۱۵
با سلام و صلوات به محضر تمامی شهدای ۸ سال دفاع مقدس.
کتاب "دا" کتابی است که اتفاقات زمان جنگ و رنجی که مردم خرمشهر و خوزستان در تقابل با دشمن بعثی متحمل شدند رو روایت میکند و با خوندن کتاب به عمق فاجعه پی میبریم، زنان و مردانی که فداکاری کردند تا یک وجب از خاک این سرزمین به دست دشمن نیفتد. خانم و
حسینی بزرگوار با زبان شیوایی این ایثارگری‌ها رو نقل میکنند از خاطراتشون میگن که ما حتی یک لحظه هم نمی‌تونیم خودمون رو جای ایشون بگذاریم، واقعا لحظات طاقت فرسایی رو پشت سر گذاشتند. ما افتخار میکنیم به وجود این شیرزنان، آرزوی سلامتی و تندرستی برای ایشان دارم.
ریحانه لطفی
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
سلام وقتتون بخیر من نابینا هستم و خیلی دنبال پی دی اف متنی این کتاب بودم تا بخونمش قبلا نسخه تصویریشو پیدا کرده بودم اما صفحه خوان گوشی فقط متون را میخواند متأسفانه... این کتابو در نرم افزار دیدم که موجودست خیلی خوشحال شدم دستتون درد نکنه اجرکم عند الله کتاب هم خیلی فوق العاده و جذاب بود ما واقعا و شرمنده اینقدر صبر استقامتشان هستیم یک انتقاد هم از ناشران کتب پی دی اف در فضای مجازی دارم لطفا از صفحات کتب عکس نندازید بعد اونو به فایل تبدیل! چون اونطور بچه های نابینا نمیتونن مطالعه کنن بلکه متن کتب را تایپ کنید باتشکر
Leila Tolooyee
۱۴۰۱/۱۲/۲۴
واقعا عالی بود، هم متاثر میشیم برای مظلومیت خرمشهر و مردمانش، هم افتخار میکنیم به شجاعت وتدبیر هموطنامون، خانم حسینی واقعا فضا و وقایع رودرست وبه جاتوصیف کرده، طوری که انگارخواننده خودش درصحنه حضورداره، واقعابه رشادت و شجاعت ایشون وخانواده ش بایدافرین گفت، وقایع خرمشهر و کار درعسالخونه بعدازدواج یه وماهشهروجریانات وزندگی درابادان خیلی باجزییات ودقیق بیان شدن، اینکه دخترنوجوان باچه تدبیروازخودگذشتگی اموررومدیریت میکنه، همه ش برای مادرش زندگییه، من که ازخواندنش بسیارلذت بردم. باتشکرازعوامل کتابراه
Ali Pal
۱۳۹۷/۱۰/۰۴
برای منی که 16 سالمه و جنگ رو ندیدم واقعا عالی بود. خیلی اشک ریختم. عکس‌های پایان کتاب هم عالیه... یعنی بهترین کتابی که خوندم. بهترین. می‌تونید همه‌ی وقایع جنگ رو لمس کردم و بعضی جا‌ها واقعا ترسیدم. واقعا جنگ ایارن و عراق فقط حمله و دفاع نبود، ارزش‌های انسانی در این جنگ پرورش یافتن... یعنی میشه گفت از مومن‌ترین و انسان‌ترین و جوانمردترین‌های قرن اخیر بیش ترشون میان شهدا و رزمندگان و جانبازان جنگ هستن. مبادا از دست بدین. حتما حتما بخونید. سپاس از کتاب راه
سید ساداتی
۱۳۹۶/۰۲/۰۴
از دیدگاه بنده جزو بهترینهای دفاع مقدس میباشد.
کتاب از زبان سیده زهرا حسینی دوران سخت و طاقت فرسای جنگ تحمیلی را به زیبایی هر چه تمام بیان میکند. او از تلاش خستگی ناپذیر خود و مردم خرمشهر میگوید کسانی که از جان خود گذشتن و برای خدمت به دیگران در شهر ماندند. وی از صحنه‌های تکان دهنده‌ای میگوید که و
تصورش برای خواننده رنج اندوه فراوانی بهمراه دارد حال آنکه دختری نوجوان در بطن این قضایا دلاورانه حضور داشته حتما بخوانید.
دلخون Z
۱۳۹۸/۱۱/۲۴
بنده فیلم غمگین زیاد دیده‌ام، اما این خاطرات از تصویرسازی فیلم‌ها غم انگیز تر است.
غیرت، مقاومت، توسل ب اهل بیت، عشق، سخت کوشی، شجاعت، شیرزن بودن،
محجوب بودن و در عین حال دست بسته نبودن بلکه تاثیرگذاربودن،
خستگی ناپذیری و صفات بسیاری در این خانم جمع شده است.
کتابی ک تماما گریه دار است اما انسان
برای ب پایان رسیدنش هم گریه‌اش می‌گیرد.
ان شاءالله عافیت و عاقبت به خیری و شهادت قسمت خانم سیده زهرا حسینی و نویسنده کتاب باشد.
Ma Mn
۱۴۰۱/۰۳/۱۵
با سلام و درود بیکران بر شیر زنان بی همتای سرزمینم بی شک مثل شما بانوان پاک و مخلص در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. شجاعت و فداکاری که خانم حسینی دارند رو هیچ کجا نشنیده بودم، بی شک شما بهترین الگوی دختران آینده ایران زمین هستید نمیدونم در وصف شما چ بگویم، لیکن وقتی رهبرتان خمینی کبیر بودند معلوم است و که سربازانشون چگونه افرادی خواهند بود.
متن کتاب خوب بود ذکر جزئیات یه جاهایی خوب بود اما خیلی جاها ذکر جزئیات حوصله بر بود از محور اصلی داستان دور میشد.
Zahra Faraj
۱۴۰۰/۰۱/۱۶
با کلمه به کلمه این کتاب ارتباط گرفتم و طوری بود که انگار خودم دارم زندگی میکنم تو اون لحظات
به قدری کتاب زیبا و تاثیر گذاری هستش که در عجبم چرا تاحالا اسم‌اش رو در مدرسه یا دانشگاه نشنیده بودم، چرا واقعا امثال این کتاب به نوجوانان و جوانان اونطور که باید و شاید معرفی نمیشه؟!
اگر میخوایم فضا جنگ
رو برای جوان‌ها ترسیم کنیم وبگیم که برای این انقلاب مردم چه کارها که نکردند، باید کتاب‌هایی مثل این رو تبلیغ کنیم
Lemon 🍋
۱۴۰۰/۰۷/۱۱
هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت از این زاویه به جنگ نگاه نکرده بودم واقعا منقلب شدم در لحظاتی واقعا شوکه شدم و نمیدونم چی بگم فقط هزاران بار حس احترامم به شهدا و رزمندگان و تمام کسانی که در اون سالها در جبهه و پشت جبهه تلاش کردن بیشتر شد. از همگی این عزیزان سپاسگزارم و همچنین شرمنده تمام رشادت‌هایی هستم که به طور شایسته درک نکرده بودم و این کتاب کمکم کرد تا به آگاهی بالاتری برسم. متشکرم
Hatam Hoseini
۱۳۹۶/۰۲/۰۷
سلام کتاب دا را دو بار خوانده‌ام در حین خواندن خود را در آن صحنه‌های مبارزه حس میکردم چه خوب است جاوانان ما این کتاب‌ها را مطالعه کنند واستقامت زنان شیردل ایرانی را بدانند که در هر زمان وهم اکنون آماده دفاع از میهن خود بوده اند، زهرا حسینی نمونه‌ای از یک زن ایرانی با غیرت است که در طول تاریخ همراه مردان ایرانی مردانه مبارزه و مقاومت کردند.
مشاهده همه نظرات 183

راهنمای مطالعه کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی

برای دریافت کتاب دا: خاطرات سیده زهرا حسینی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.