معرفی و دانلود کتاب در چشم شیطان
برای دانلود قانونی کتاب در چشم شیطان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب در چشم شیطان
کتاب در چشم شیطان نوشتهی جونیچیرو تانیزاکی، به عقیدهی بسیاری از کتابخوانان حرفهای رمانی جناییست که سبک نگارش آن از زمانهی انتشار خود بسیار جلوتر بوده است. داستان با یک تماس تلفنی عجیب شروع میشود و در ادامه تمام جذابیت متن پیش رویتان در میزان شک و شبههای خواهد بود که نویسنده برای شما ایجاد میکند. آنقدر که تشخیص حقیقی یا غیرحقیقی بودن هر آنچه که در داستان رخ میدهد برایتان دشوار خواهد شد.
دربارهی کتاب در چشم شیطان
در چشم شیطان (Devils in Daylight) با تماس تلفنی عجیب سونومورا با تاکاهاشی آغاز میشود. دو دوست قدیمی؛ یکی نویسندهای که تمام شب را برای رسیدن به ضربالاجلی کار کرده و بیدار مانده است و دیگری فردی ثروتمند، بیکار و خودخواه که حتی زحمت پنهان کردن موروثی بودن بیماری روانی در خانوادهاش را نیز به خود نمیدهد. پشت تلفن، سونومورای ثروتمند که بهسختی میتواند هیجان خود را مهار کند، ادعا میکند که یک کد رمزگذاری مخفی از ادگار آلن پو را شکسته است. او به دوست نویسندهاش میگوید که حالا مکان و زمان دقیق یک قتل را میداند و اگر میخواهد در تماشای این صحنهی قتل همراهیاش کند، باید عجله کنند... تاکاهاشی البته تمایلی به باور او ندارد اما در هر صورت آنها به کشف مکانی مخفی میروند.
جونیچیرو تانیزاکی (Jun'ichirō Tanizaki) که از وی بهعنوان معمار ادبیات مدرن ژاپن و بزرگترین نویسندهی ژاپنی قرن بیستم نیز یاد میشود، در این رمان هیچکاکی، جنون و خیال را در هم آمیخته است. او سؤالی بزرگ برای خواننده ایجاد کرده؛ اینکه اساساً چه چیزی واقعی و چه چیزی غیرواقعی است. داستان پیش رو در واقع مجموعهای از بازیهاست که ذهن آدمی میتواند انجام دهد. میگویند تانیزاکی همیشه میل جنسی شخصیتهایش را روانکاوی میکند، اما در این رمان او نه تنها عمل قتل را به شیوهای اروتیک توصیف کرده، بلکه چاشنی کنجکاوی و سینما را نیز به داستان افزوده است. جنبهی سینمایی داستان جایی است که یکی از شخصیتهای اصلی، قتل را برای اولین بار در یک سالن سینما مشاهده میکند و خواننده شاید این برداشت را داشته باشد که «قاتلان» به معنای واقعی کلمه بازیگر هستند!
دو قهرمان ما به تماشای پردهی سینما مینشینند و اولین چیزی که میبینند زنی ریزنقش در نمای نزدیک است که باید از خانه بیرون برود. بنابراین جنایت، در اصطلاح سینمایی، با یک کلوزآپ آغاز میشود و سپس از طریق کادربندی، سونومورا و تاکاهاشی صحنهی اصلی را میبینند؛ همان جایی که دو آدم زیبا مرتکب قتل شدهاند. کتاب در چشم شیطان نوعی از رمان سینمایی هم خوانده شده و جای تعجب نیست که این رمان سینمایی استثنایی، پر از فریب و بازی با ذهن است. در واقع ماهیت آزاردهندهی آن، باعث جذابیتش شده است. تانیزاکی اثر کوتاهی خلق کرده که با بسیاری از آثار طولانیتر دیگر از نظر عمق برابری میکند.
کتاب در چشم شیطان را محمود گودرزی به فارسی ترجمه کرده و نشر خوب آن را منتشر و روانهی بازار کتاب کرده است.
نکوداشتهای کتاب در چشم شیطان
- اتمسفر این داستان، وابسته به عشق شهوانی و تنش است. شاهد شیاطینی زنده در روشنایی روز هستیم. اثری خارقالعاده از داستاننویس چیرهدست که مجموعهای از نوآوریها را با موضوعی غالب خلق کرده است؛ قدرت عشق در انرژی دادن و نابود کردن بهشکل همزمان. (Chicago Tribune)
- تانیزاکی یک معمای قتل و یک مطالعهی روانشناختی را با تکیه بر نشخوار فکری در مورد ماهیت داستان بسط میدهد. (Kirkus Reviews)
- بد نیست گاهی یادآوری کنیم که صدای فوقالعاده تازه و صمیمی جونیچیرو تانیزاکی در خلال سالها و فرهنگها همچنان به گوش ما میرسد. (Edmund Gordon, The Times Literary Supplement)
- یک متن بسیار جذاب... به احتمال زیاد مینشینید، همهاش را یکجا میبلعید و بعد از جای خود بلند میشوید. (Tony Malone)
- تانیزاکی یکی از مورد علاقههای من است. کتابهای او دربارهی عشق و اغلب جنبههای انحرافی عشق است. (Henry Miller)
کتاب در چشم شیطان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر طرفدار داستانهای جنایی پیچیده و سینمای هیچکاک هستید، خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میدهیم.
در بخشی از کتاب در چشم شیطان میخوانیم
در نگاه اول به نظر نمیرسد معنای خاصی داشته باشد، اما اگر بیشتر به آن فکر کنی معنایش برایت آشکار میشود. شب مرگ بودا مصادف است با روزِ بوتسومتسو، روز بدشگونی که طبق تقویم قدیمی هر ماه چهار پنج بار پیش میآید. ماه فعلی چندین روز بوتسومتسو دارد، اما ازآنجاکه آن زن پریروز نوشته بود تا چند روز دیگر، نزدیکترین روز بوتسومتسو درست همین امروز است. بعد این را داریم: هنگام مرگ دیانا. ازآنجاکه دیانا ایزدبانوی ماه است، یعنی درست زمانی که ماه افول میکند. خب، امروز ماه چه ساعتی مینشیند؟
امشب ساعت یک و سیودو دقیقۀ بامداد. این ساعتی است که در آن مرتکب جنایتشان میشوند. کشف نکتۀ بعدی پیچیدهتر است: در شمال نپتون فلسی هست. مشخص است که این کلمات به مکانی اشاره میکنند، اما کدام مکان؟
کلمۀ نپتون چیزی به ما نمیگوید و اگر این کلمه مربوط باشد به نوعی زبان خصوصی که فقط خودشان میفهمند، کارمان زار است. تصور من این بود که تفسیر این کلمه سختتر از دیانا یا بوتسومتسوی قبلی نیست. نپتون ایزد دریاست. سیارۀ نپتون هم هست. بنابراین به این نتیجه رسیدم که این کلمه به جایی کنار دریا، یا درهرصورت جایی نزدیک آب اشاره دارد. تصویر معبد سوییجین، خدای آب در آیین شینتو در موکوجیما بلافاصله به ذهنم رسید. آن جا را بلدی، مکانی بسیار خلوت است و جان میدهد برای جنایت. در شمال نپتون فلسی هست... لابد معنیاش این است که شمال معبد کوچک سوییجین یا احتمالاً معبدی دیگر واقع در بیشۀ کاجها، خانه یا عمارتی هست حامل تصویر فلس ماهی. بدیهی است، شمال معبد سوییجین نشانی دقیقی نیست، بنابراین باید فرض کنیم که میتوان راحت این علامت را دید. آنجاست که باید بهدست ما انجام شود. نیازی نیست زیاد بگردیم تا بفهمیم منظور از آن عمل، قتل است، چون must be committed حاوی فعل commit بیشک بهمعنی ‘ارتکاب قتل’ است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب در چشم شیطان |
نویسنده | جونیچیرو تانیزاکی |
مترجم | محمود گودرزی |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7543-87-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |