معرفی و دانلود کتاب جاده جنگ - جلد 8
برای دانلود قانونی کتاب جاده جنگ - جلد 8 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جاده جنگ - جلد 8
کتاب جاده جنگ - جلد 8 نوشتهی منصور انوری، از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روسها به کشور از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال کشور توسط متفقین آغاز میشود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اتمام میرسد.
«جاده جنگ» ماجرای سه دوست است که پس از یک دوری 10 ساله از یکدیگر، در روز ورود متفقین به ایران به نوعی همدیگر را مییابند و ماجراهایی را در چند خط داستانی رقم میزنند که بر بستری از تاریخ رخ میدهند. کتاب حدود نیم قرن از تاریخ معاصر ایران یعنی از ورود متفقین تا پایان دفاع مقدس را دربرمیگیرد و طی آن به رویدادهای مهم تاریخ کشور از جمله قیام 15 خرداد یا اتفاقات بحبوحه انقلاب مانند درگیریهای گروهکها میپردازد.
موضوعات رمان ده جلدی «جاده جنگ» بر اساس واقعیات تاریخی شکل گرفتهاند و گویای نیم قرن از حوادث تاریخ ایراناند. فضای اصلی این رمان هم کل کشور، به خصوص جاده شاهرود است که نقشی کلیدی در وقایع اصلی ابتدا و انتهای رمان دارد و به نوعی سمبلی از جنگ بیپایان است.
منصور انوری نویسندگی را از سال 1364، با داستان کوتاه «بی بی سی» آغاز کرد. پس از آن مجموعه داستان «مصافحه با ارواح» را نوشت. او تا کنون داستانها و رمانهای چند جلدی گوناگونی با موضوع دفاع مقدس، انقلاب و تاریخ ایران نوشته است. رمان ده جلدی «جاده جنگ» انوری برنده جوایز ادبی کتاب فصل، قلم زرین، کتاب سال و جلال آل احمد شده است.
شباهتهای ریزی میان «جاده جنگ» و رمان «برباد رفته» مارگارت میچل وجود دارد که به نظر میرسد انوری در نگارش این اثر گوشه چشمی هم به اثر ماندگار میچل داشته است.
در بخشی از کتاب جاده جنگ - جلد 8 میخوانیم:
ناگهان، بارشی از پر و بال قطعه قطعه شده خونالود، روی جیپ روسی فرو بارید. سروان، متوحشانه خود را کنار کشید و سر و گردنش را با دستهایش پوشاند. رضا، با انزجار، چند تکه خونالود را که روی بازو و شانهاش افتاده بود، با حرکت خشن دستهایش کنار ریخت و بهت زده به هنگامه غریبی که درگرفته بود، خیره شد.
پرندگانِ جان به در برده، ضجه زنان به دامنه جنوبی گذرگاه پناه بردند. از روی پرتگاه- که با عمق سرگیجه آورش در کنار جاده خاکی دهان گشوده بود - پریدند و به سوی دیواره مرتفع سنگلاخی شتافتند؛ اما پرنده سیاه با جیغ لرزانندهاش، با همان تاکتیک قبلی، – این بار با قوس باز باز- عرض گذرگاه را دور زد و به حالت اریب و با تغییر جهت بالها و شهپرها، راه گریز پرندگانِ به جنون وحشت دچار گشته، را سد کرد.
پرندههای بینوا، دیگر امیدی به نجات نداشتند. در راه بازگشت به سوی دامنهای که از آن گریخته بودند، از سرعتشان کاسته شده بود؛ و پرنده سیاه، گرمِ تهاجم و به اشتها آمده، با یورشی وحشیانه، از پشت سر به فوج از هم گسیخته یورش آورد و چنگالها و منقار خمیده سرخش را به کار انداخت. شهپرهایش، همچون تیغههای برنده موازی یکدیگر قرار گرفته، مانند ساطور عمل میکرد.
پرندهها، تکه تکه میشدند و اجزای بدنشان به اعماق پرتگاه فرو میریخت. تنها چند پرنده توانستند از پرتگاه عبور کنند. اما، آنها به سمت دامنه پرواز نکردند؛ بلکه با ذخیره آخرین قوای پروازی، به سمت جیپ پریدند و وحشت زده خود را به کابین روباز اتومبیل زدند، و روی پشتی صندلیها فرود آمدند.
سروان، حیرت زده فریاد کشید:
- خدای بزرگ!...
و دهانش باز و چشمانش خیره ماند. در حالی که زیر چشمی به بدن خونین پناهندههای وحشت زده مینگریست؛ با چشم دیگر، سیاهه پرنده غول پیکر را میدید که با بالهای گشوده و به یک سمت خمیده، پیش میآمد!... سروان، از جسارت پرنده مهاجم، متعجب و از بزرگی جثه آن – در حالی که نزدیکتر میشد، بزرگتر به نظر میرسید - و مهارت جنگیاش، ترسیده بود. باورش نمیشد که یک پرنده، حالا هر چه میخواهد باشد - و هر قدر بزرگ چثه باشد - جرأت کند و به دو نظامی مسلح حملهور شود!...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جاده جنگ - جلد 8 |
نویسنده | منصور انوری |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 642 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-0184-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان انقلابی |