معرفی و دانلود کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

معرفی کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید نوشته‌ی هوانگ بوروم، در مورد زن جوانی است که زندگی و شغلش را رها می‌کند تا به رویای همیشگی‌اش، یعنی داشتن یک کتابفروشی تحقق بخشد! یونگ‌جو کتابفروشی‌اش را در جایی دنج در سئول افتتاح می‌کند اما به‌جز چند مشتری ناامید کسی به آنجا نمی‌آید. او و این افراد کم‌کم باهم صمیمی‌تر می‌شوند و در میان کتاب‌ها معنای زندگی را می‌یابند. این داستان از پرفروش‌ترین آثار سال کره به‌شمار می‌رود.

درباره‌ی کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

یونگ‌جو زن جوانی است که یک زندگی مرفه و شغلی با درآمد خوب دارد. اما از این شرایط راضی نیست. آرزوی همیشگی او داشتن یک کتابفروشی کوچک و دنج بوده. جایی که بتواند خود را در میان کتاب‌ها غرق کند. یک روز تصمیم می‌گیرد این آرزو را تحقق ببخشد. همسر و شغل و زندگی گذشته را کنار می‌گذارد و با پس‌اندازش، فروشگاهی کوچک در محله‌ای آرام در سئول باز می‌کند. باوجود ذوق و شوقی که دارد، کارش در روزهای اول چندان پررونق نیست. همکاران یونگ‌جو و مشتریان ثابت کتابفروشی او هم چند آدم ظاهراً ناامید و تنها هستند که انگار برای وقت گذراندن به آنجا می‌آیند. یونگ‌جو اما ناامید نیست. او با کمک دوستانش تازه‌اش تصمیم می‌گیرد در وضعیت فروشگاه تغییری ایجاد کند و بتواند آنجا را زنده نگه دارد!

رمان به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید (Welcome to the Hyunam-dong Bookshop) نوشته‌ی هوانگ بوروم (Hwang Bo-reum) یکی از پرفروش‌ترین آثار ادبی کره‌ی جنوبی است که در سطح بین‌المللی هم بسیار موفق بوده است. این کتاب در ستایش کتاب‌ها و قدرت بی‌همتای آن‌هاست. قهرمان قصه، زنی است که دوست دارد در دنیای کتاب زندگی کند و به خاطر همین به تمام دارایی‌هایش پشت پا می‌زند. گرچه وضعیت فروشگاهش مطابق خواسته‌اش پیش نمی‌رود ولی از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند تا آن را سر پا نگه دارد. یونگ‌جو ناامید نمی‌شود و در نهایت از خلال کتاب‌ها به معنای واقعی زندگی دست می‌یابد!

داستان کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید، نگاهی خوش‌بینانه و مثبت به دنیا داشته و نشان می‌دهد که زندگی با تمام سختی‌هایش ارزش زیستن دارد. شخصیت‌های اصلی قصه، از همکاران یونگ‌جو تا مشتریانش، همگی در یک‌چیز مشترک هستند: «گذشته‌ای که از آن فرار می‌کنند و نمی‌خواهند با آن مواجه شوند.» اما کتابفروشی یونگ‌جو آن‌ها را به هم نزدیک می‌کند و کنار هم نگه می‌دارد. هوانگ بوروم به همه‌ی شخصیت‌هایش این فرصت را می‌دهد تا دوباره شانسشان را امتحان کنند و بار دیگر خوشبختی حقیقی را بیابند. همین نگاه و فلسفه هم باعث محبوبیت و استقبال مخاطبان شده. بسیاری از خوانندگان فضای آرام و کم تنش داستان را ستایش کرده و گفته‌اند این اثر به آن‌ها کمک کرده احساس بهتری در مورد خود پیدا کنند.

رمان به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید، احتمالاً به خاطر موضوعی که دارد، مخاطب را به یاد کتاب‌های معروفی مثل کتابخانه‌ی نیمه‌شب می‌اندازد. اما هوانگ بوروم تلاش ندارد آن داستان‌ها را برای مخابانش تداعی کند. برای همین مسیر دیگری را پیش می‌گیرد. او در قصه‌اش فقط روی محتوای کتاب‌ها متمرکز نمی‌شود، بلکه به شغل کتابفروشی هم می‌پردازد و سختی‌های مدیریت آن را در دنیای تکنولوژیک و مدرن نشان می‌دهد. یونگ‌جو به‌عنوان یک فروشنده‌ی مستقل کار سختی در پیش دارد. بااینکه او عاشق کتاب‌هاست و دانش عمیقی در مورد آن‌ها دارد، ولی این مسئله برای حفظ فروشگاهش کافی نیست. او، با اینکه درون‌گراست باید راه‌های ارتباطی جدید را یاد بگیرد و از این مسیر نترسد. با این نگاه می‌توان کتاب را نوعی سفر خودشناسی دانست. یونگ‌جو و دیگر شخصیت‌ها با ورود به این فروشگاه مسیر جدیدی را در زندگی‌شان شروع می‌کنند که درنهایت باعث می‌شود بهتر خود را درک کرده و بتوانند بر مشکلاتشان غلبه کنند. نویسنده این تحول و بلوغ درونی و بیرونی آدم‌ها را با دنیای کتاب‌ها ترکیب می‌کند و به شکل جذابی به تصویر می‌کشد.

رمان به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید را الهام صیفی کار و آنیتا پارسا برای انتشارات دانش آفرین ترجمه کرده‌اند.

جوایز و افتخارات کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

• در لیست کتاب‌های پرفروش USA TODAY
• در لیست پرفروش‌های National Indie
• کتاب منتخب Indie Next

نکوداشت‌های کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

• کتابی آرام‌بخش در مورد کتاب‌ها. (Library Journal)
• یک نامه‌ی عاشقانه‌ی واقعی به خواننده... اثری شگفت‌انگیز! (Good Housekeeping)
• کتابی دلپذیر، تأمل‌برانگیز و دلگرم‌کننده... نمی‌توانید عاشقش نشوید! (Woman's Weekly)
• نویسنده به‌خوبی احساس گذراندن بعدازظهر در یک کتابفروشی دوست‌داشتنی را برای خواننده تداعی می‌کند. (پابلیشرز ویکلی)

کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ادبیات کره‌ی جنوبی علاقه دارید، این کتاب برای شماست. همین‌طور اگر به دنبال رمانی هستید که موضوع آن با کتاب در ارتباط است، می‌توانید این داستان را مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید می‌خوانیم

چندین سال بود که یونگ جو مادرش را ندیده بود، اما مبارزه با او در سرش به اندازه ی کافی خسته کننده بود. سرکوب امواج خشم درونش، تمام توانش را می‌طلبید. بی حس می شد و با بی حوصلگی در کتابفروشی می چرخید، غافل از اینکه مین جون هم بدجور به هم ریخته بود. یونگ جو که غرق در کشمکش های خودش بود، صرف نظر از اینکه همیشه چقدر آدم همدلی بود، نمی توانست مشکلات دیگران را ببیند، حتی اگر آن ها درست در مقابلش بودند.

او به خاطر کتابفروشی دوباره خودش را سرپا کرده بود. کارهایی که به تعویق انداخته بود و فکر می کرد برای انجام دادنشان هنوز وقت دارد، تبدیل به کارهایی فوری شدند که امروز باید انجامشان می داد. ساعت ده صبح، وارد مغازه شد و سفارشات انبار را چک کرد، کارهای حسابداری را که خیلی وقت بود پشت گوش انداخته بود، انجام داد، سفارش های کتاب را بسته بندی کرد تا با پیک ارسال شوند و معرفی هایی برای کتاب های جدید نوشت، در کنار همه‌ی این کارها گاهی هم نگاهی مضطربانه به کتابی می انداخت که باید برای انجمن کتاب این هفته می خواند و هنوز آن را نخوانده بود.

آن روز، پر از مشغله و بدون لحظه ای استراحت، سپری شد. از مهارت های حل مسئله اش به خوبی استفاده کرد، و تمامی وظایفی را که مشغولشان بود، به طور کارآمد و روشمندی به انجام رساند. اگر همکاران سابقش حالا او را می دیدند، احتمالاً سر به سرش می گذاشتند. «اوم! حقا که خود یونگ جوئی! جون به جونت کنن همینی!» اما هیچ کدام از آدم هایی که گذشته اش را کنارشان سپری کرده بود، حالا اینجا نبودند.

فهرست مطالب کتاب

ویژگی های یک کتابفروشی موفق چیست؟
مشکلی نیست که دست از گریه بکشی
قهوه ی روز چیست؟
داستان افرادی که راهشان را گرفتند و رفتند
لطفاً یک کتاب خوب به من پیشنهاد بدهید
بی طرف باش
زمانی برای سکوت، زمانی برای گفت وگو
گفت وگوهای کتابی به میزبانی کتابفروش
قهوه و بزها
دکمه هایی بدون جادکمه
مشتریان دائمی
هدیه دادن قلاب بافی ها
هرازگاهی، آدمی خوب
تمامی کتاب ها برابرند
تناسب و ناهماهنگی
شما چقدر شبیه به نوشته تان هستید؟
جمله ی نامناسب لحن خوب را ضعیف می کند
عصر یکشنبه ی آرامش بخش
افتضاح به نظر می رسی. چه مشکلی پیش آمده؟
ما چه دیدگاهی به کار داریم
پیدا کردن جای درستش
می خواستم بگویم نه
احساس پذیرفته شدن
توانایی مهار کردن خشم
آغاز سمینارهای نویسندگی
حمایتت خواهم کرد
انجمن کتابخوانی مادران
می توانم با کتابفروشی امرار معاش کنم؟
دوشنبه ها باریستا حاضر است
به شما کمک می کنم و نگاهی به آن می اندازم
با صداقت و خلوص نیت
برای تمرکز بر روی قهوه، هنگام درست کردنش
مردی که به دنبال یونگ جو آمد، که بود؟
رها کردن گذشته
گویی همه چیز خوب بود
بیایید یکدیگر را دوست بداریم
زندگی احاطه شده با آدم های خوب
امتحان احساسات
جایی که از من انسان بهتری می سازد
بیا در برلین یکدیگر را ملاقات کنیم
چه چیزی یک کتابفروشی را سر پا نگاه می دارد؟
یادداشت نویسنده
درباره ی نویسنده