معرفی و دانلود کتاب به وقت شب
برای دانلود قانونی کتاب به وقت شب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به وقت شب
کتاب به وقت شب، نامزد جایزهی بوکر روسیه در سال 1992، نوشتهی لودمیلا پتروشفسکایا، یکی از چهرههای مهم در ادبیات روسیه، قصهی زنانی است از چند نسل مختلف که در سالهای ابتدایی بعد از سرنگونی شوروی سعی میکنند به لحاظ اقتصادی و عاطفی ثبات داشته باشند. لودمیلا پتروشفسکایا به لطف قلم روان و زبان طنز تلخی که دارد، این اثر را طوری به رشتهی تحریر درآورده که نمیتوان با شرایط و شخصیتها همذاتپنداری نکرد.
دربارهی کتاب به وقت شب
راوی قصهی کتاب به وقت شب (The Time: Night) شاعری مسن است به نام آنا که او نیز همانند زنان نسل پیش از خودش، پسری در حبس دارد. لودمیلا پتروشفسکایا (Ludmilla Petrushevskaya) نام این شخصیت را از روی آنا آخماتووا، شاعر برجستهی روس، انتخاب کرده است. ولی صرفاً نامشان مشابه یکدیگر است و آنا در کتاب به وقت شب به نحوی ضد آخماتووا است. او زنی است شلخته و دردمند بدون اینکه در زندگیاش راز و رمز و شکوه و زیبایی داشته باشد. درد و رنجی که تاب میآورد برای هرکسی قابلدرک است و متن شعرهایش سخت و پیچیده نیست. آنا با دختر دمدمیمزاجش، آلونا و تعداد زیادی از اعضای خانوادهی نمکنشناسش زندگی میکند و آنها را تحت حمایت خودش دارد. شرایط خانه نابسامان است: آلونا از دو ازدواج ناموفقش دارای دو فرزند میشود و دیگر به مادرش رسیدگی نمیکند؛ مادرِ خود آنا عقلش را از دست داده و روانی شده؛ و گاهی هم آندری پسر آنا، پایش به داستان باز میشود که گرچه در اردوگاههای کار اجباری خدمت نکرده ولی انسان رذل و حقناشناسی است.
لودمیلا پتروشفسکایا در کتاب به وقت شب با خلق چنین حال و هوایی، شرایط نابسامان روسیه را بهخوبی نشان میدهد: یک خانوادهی روس در شلوغترین حالت خود است و همه از سروکول یکدیگر بالا میروند و در کارهای هم دخالت میکنند. روایت آنا در طول داستان با قصههای عاشقانه و مملو از ناامیدی آلونا ادغام میشود؛ قصههایی در دفترچه خاطراتش که مادرش مخفیانه میخواند و طبق آنچه لودمیلا پتروشفسکایا از آنا تصویر کرده، او شخصیت نجیبی نیست. اما هستهی اصلی رمان کوتاه به وقت شب، عشق آنا به نوهاش، تیما است و اینجاست که اعتبار آنا در مقام یک شاعر بالا میرود و سر زبانها میافتد. لودمیلا پتروشفسکایا لحنی خودمانی و روایتی روان را در کتاب به وقت شب پیاده کرده است و به لطف رگههایی از طنز تلخ و شرایط فلاکتبار موفق شد تا اثری بینظیر را خلق کند.
لودمیلا پتروشفسکایا با مهارتی که در شخصیتپردازی و روایت دارد، اثری آفریده که کمک میکند تا زندگی و جامعه و انسانهای روسیه در آن زمان را بهتر و عمیقتر درک کنیم؛ اثری که پس از خواندنش مدتها فکرتان درگیرش خواهد بود و سخت از خاطرتان میرود. کتاب به وقت شب به ما یاد میدهد که در ناامیدترین حالت خود نیز نوری از امید خواهد تابید و میتوانیم با وجود تمام دشواریها و پستیوبلندیهای زندگی، به مسیرمان ادامه بدهیم و برای دستیافتن به خواستهها و آرزوهایمان بکوشیم. اکنون نیز میتوانید این کتاب را با ترجمهی الهام کامرانی که با همت نشر چشمه چاپ و منتشر شده است، در اختیار داشته باشید.
کتاب به وقت شب برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از دوستداران ادبیات روسیه هستید و به دنبال نویسندهای میگردید که او را با نویسندگانی مثل الکساندر سولژنیتسین مقایسه کنند، از این نویسنده و این کتاب غافل نشوید.
در بخشی از کتاب به وقت شب میخوانیم
شب است. پسرک کوچولو خوابیده است. من همچنان مواضع دفاعیام را در برابر آلونا نگه داشتهام، با اینکه او گاهوبیگاه زهری میریزد. هیچوقت فراموش نمیکنم که پارسال پیش از سال نو هیچ کجا دعوت نبودیم. برای همین من و تیموچکا تصمیم گرفتیم سال نو را در خانه جشن بگیریم. با هم به بازار کاجهای کریسمسی رفتیم و دستهای شاخهی پربرگ درست کردیم که برای تزئین استفاده میشد، درست مثل درخت کاج شده بود. بعد با کاغذهای رنگی مجلههای قدیمی پرچم و شکل حیوان درست کردیم. مشغول کار بودیم که آلونا از راه رسید؛ گویا برای تبریک آمده بود و گربهی آبی پلاستیکی بدریختی برای تیما آورده بود، هر چند تیما دلباختهاش شد و شبها آن را کنار خودش میخواباند. من به بچهی طفلکی اصلاً نگفتم که مادر تنیاش یک زن گستاخ بهتماممعناست. دو جعبهی تزئینات کاج را از خانهمان با خودش برد و برای ما فقط سه جعبه باقی گذاشت. زدم زیر گریه. باز جای شکرش باقی بود که فراموش کرد ریسهی چراغ را ببرد. برای سال نو، من و تیما دستهی شاخههای کاجمان را از بالا تا پایین با ریسههای چراغ تزئین کردیم. شانس آوردیم، چون زودتر شستم خبردار شده بود و خانهی شیشهای را جداگانه قایم کرده بودم، خانهای شیشهای که سقفش براق بود و دو دریچه هر دو طرفش داشت. تیما دوست دارد توی پنجرهها را نگاه کند، مثل تیلتیل و میتیلِ داستان پرندهی آبی. ریسهی چراغها را روشن کردم و خانهی کوچک شیشهای شروع به درخشیدن کرد. من و تیما، بهعلاوهی هیولای آبی پلاستیکی، دست در دست هم، چرخیدیم و رقصیدیم و من آرام اشکهایم را پاک کردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به وقت شب |
نویسنده | لودمیلا پتروشفسکایا |
مترجم | الهام کامرانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 150 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-0954-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |