معرفی و دانلود کتاب بت دوره‌ گرد

معرفی کتاب بت دوره‌ گرد

بت دوره‌ گرد نوشته‌ی مرجان بصیری، رمانی روانشناسانه است که خواننده را به لایه‌های درونی ذهن یک زن می‌برد. این زن به شکلی عجیب و ناخواسته با خاطراتی از زندگی افراد زنده و مرده‌ای در گذشته محاصره شده است. تجربه‌ای که باعث می‌شود اطرافیانش از او دوری کنند و خودش را هم به مرور به سمت خودویران‌گری سوق می‌دهد.

درباره‌ی کتاب بت دوره گرد

مرجان بصیری رمان بت دوره گرد را از زاویه‌ی دید زنی به اسم سهیلا روایت می‌کند که در حال شرح حالت روحی دوستش سها است. به عبارتی می‌توان گفت سها در محوریت داستان قرار دارد و تمامی وقایع حول او می‌گردد. داستان از جایی شروع می‌شود که سها بی‌آنکه متوجه باشد یا از خود اختیاری داشته باشد مورد هجوم خاطرات افراد مختلفی قرار می‌گیرد. افراد ناشناس و غریبه‌ای که ممکن است، مرده باشند.

او با وجود اینکه به بیماری روحی و روانی خاصی مبتلا نیست، در موقعیت‌هایی خاص به خلسه می‌رود و خاطرات مختلفی را از گذشته‌هایی دور به یاد می‌آورد. شرایطی که به مرور اوضاع زندگی را برای او و اطرافیانش سخت می‌کند و باعث می‌شود به سمت خودویرانگری پیش برود.

مرجان بصیری این رمان را در سه فصل «رؤیاها»، «یادآوری سها» و «کابوس‌ها» به نگارش درآورده است و بی‌آنکه از نماد یا استعاره‌ای بهره ببرد در تلاش است تا با زبانی روان و بدون استفاده از پیچیدگی‌های زبانی به شرح وضعیت منحصربه‌فرد قهرمان داستان بپردازد.

او با زاویه‌ی دید اول شخص، از نگاه دوست سها، زندگی این زن و وضعیت روحی‌اش را رصد می‌کند و آن را با مخاطب به شرح می‌گذارد. از سوی دیگر راوی به واکنش خانواده و اطرافیان نسبت به وضعیت عجیب سها نیز می‌پردازد و به این ترتیب جلوه‌های ویرانی درونی و بیرونی سها را به مخاطب نشان می‌دهد.

کتاب بت دوره گرد که اولین رمان مرجان بصیری است با داستانی متفاوت مخاطب را به میان وهم و واقعیت می‌برد تا تقلاهای یک انسان در نبردی بی‌پایان با ذهنش را به تصویر بکشد. ناگفته نماند که انتشارات ققنوس این رمان را به چاپ و انتشار رسانده است.

در نکوداشت کتاب بت دوره گرد

• مهم‌ترین نکته‌ی کتاب بت دوره گرد، شیوه‌ی نوشتن آن است. این رمان در قالب ادبیات خودویران‌گر روایت شده است که در ادبیات ما کمتر دیده می‌شود و به نوعی حلقه‌ی گمشده‌ی ادبیات داستانی معاصر است. (محسن فرجی، نویسنده و منتقد ادبی)
• در رمان بت دوره گرد جنون ستایش تقدیس شده و فراتر از معیارهای روان‌کاوی به چشم می‌خورد. (مجتبی گلستانی، نویسنده و منتقد ادبی)

کتاب بت دوره گرد برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به خواندن رمان‌های روانشناسانه علاقه دارید که به لایه‌های زیرین ذهن قهرمان داستان می‌رود، از خواندن این رمان لذت خواهید برد.

در بخشی از کتاب بت دوره‌ گرد می‌خوانیم

خانم ریاح‌پور از همسایه‌شان ویلچر پدرش را قرض گرفت و سها را نشاندیم رویش. آقاى ریاح‌پور کنار ماشین ایستاده بود. سها را نگاه کرد. چشم‌هاش به ناراحتى پایین افتاد و سنگ دم پایش را با نوک کفش پراند دورتر.

تا به خانه رمال برسیم، دو ساعت طول کشید. پخش ماشین خاموش بود و کسى حرفى نمى‌زد. آقاى ریاح‌پور ماشین را توى پس‌کوچه‌اى خلوت ایستاند. هر دو جلو رفتند و من پشت سر ویلچر سها را هل مى‌دادم. رمال در خانه‌اى سرایدارى ساکن بود و از آن‌جا که ایستاده بودیم مى‌دیدم توى حیاط‌خلوت نشسته و شخص روبروش قوز کرده و چهارچشمى منتظر بیرون آمدن حرف از دهانش است.

سها آرام بود و لبخند مى‌زد. زن جوان و عبوسى که بیرون از حیاط‌خلوت نشسته بود و داشت با شیشه به نوزادش شیر مى‌خوراند، اشاره کرد برویم داخل. چهار نفرى راه افتادیم. پیش از این‌که من و سها وارد شویم جیغ رمال به هوا رفت: «مردها نه. مردها بیرون.»

آقاى ریاح‌پور مثل سوسک از جا در رفت و پرید بیرون. خانم ریاح‌پور شانه‌هاش را خم کرد و تند و تند سر تکان داد: «اى واى شرمنده، ببخشید، نمى‌دونستیم. خسته نباشید. بیا دخترم. بیارش سهیلاجان.» زن رمال شلوار کردى گشاد قرمزرنگى به پا داشت و چادرى سیاه روى سر و باقى بدنش پیچانده بود. شانه‌هاى استخوانى‌اش مثل سرنیزه از زیر چادر پیدا بود و صورتش مثل پسربچه‌هاى چهارده پانزده ساله ریش و سبیلى تنک داشت.

خانم ریاح‌پور نشست و به من اشاره داد. ویلچر سها را کشاندم کنج حیاط‌خلوت چهار پنج مترى و میان او و مادرش نشستم.