معرفی و دانلود کتاب اولین آدم بد
برای دانلود قانونی کتاب اولین آدم بد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اولین آدم بد
میراندا جولای در کتاب اولین آدم بد داستان دختری به نام شریل گلیکمن را روایت میکند که تنها و آسیبخورده است. خاطرهای از گذشته شریل را میآزارد و همچنین دل به مردی سپرده که با او اختلاف سنی زیادی دارد. در این میان، ورود دختری به نام کیلی به خانهی او، زندگیاش را برای همیشه دگرگون میسازد. گفتنی است این اثر در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز بوده است.
دربارهی کتاب اولین آدم بد
اثری که پیش روی شماست، با نام اولین آدم بد (The First Bad Man) نوشتهی میراندا جولای (Miranda July) است. آنچه در ادامه مطالعه میکنید، خلاصهای از این رمان فراموشناشدنی است.
کتاب اولین آدم بد داستان شریل گلیکمن را روایت میکند. زنی آسیبپذیر و زخمخورده که تنها زندگی میکند و به گلوبوس هیستریکوس دچار است. به احساس وجود یک لقمه یا تودهای در گلو، گلوبوس هیستریکوس یا گلوبوس فارنگوس گفته میشود که با بلع آب دهان از بین نمیرود و همچنان پایدار میماند. بیمار مبتلا به گلوبوس هیچگونه مشکلی از نظر بلع غذا ندارد و معمولاً این حالت حین غذا خوردن فراموش شده و احساس نمیشود. احساس گلوبوس معمولاً در افرادی به وجود میآید که تحت فشار روحی و استرس هستند. شریل گلیکمن با احساس درد و ناراحتی در گلو به دکتر مراجعه میکند. پزشک متخصص به او میگوید که آنچه در گلویش احساس میکند، تودهی واقعی نیست و درمان معمولش هم از طریق رواندرمانی است. اما چه چیزی وجود دارد که شریل را به این درد دچار کرده و او را تا این اندازه میآزارد؟!
اوایل دههی هفتاد، خانوادهی باندی مدت کوتاهی با پدر و مادر شریل دوست بودند. آقا و خانم باندی و پسر کوچکشان، کوبلکو. کوبلکو پسربچهی کوچکی بود، خیلی کوچک. نهایت کمی بیش از یک سال داشت. در آن زمان شریل فقط نُه سال داشت و مشخص نبود که کوبلکو حکم چه کسی را برای او دارد. فرزند؟ شاید. طولی نکشید که پدر و مادر کوبلکو او را بُردند و شریل دیگر هیچگاه او را ندید. حالا سالها گذشته، اما شریل هنوز هم او را در قامتهای مختلف میبیند. دوباره و دوباره. گاهی او بچهای نورسیده است، گاهی در حال تاتی کردن.
از طرفی دیگر شریل دلباختهی فیلیپ است. مردی که ششمین دههی عمرش را سپری میکند و عضو هیئترئیسهی مؤسسهای است که شریل در آنجا کار میکند. شریل نمیداند که سرانجام احساسش به فیلیپ چه خواهد شد. تنها میداند که دلش میخواهد باقی عمرش را در کنار او زندگی کند!
زمانی که سوزان، یکی از رئیسهای شریل در محلکار، از او میپرسد که «آیا میتواند چند هفتهای از دخترش، کیلی نگهداری کند تا در اِل. اِی آپارتمان و شغلی پیدا کند؟» دنیای کوچک شریل در هم میشکند. کیلی اتاق پذیرایی را با آوردن وسایلش پاتوق میکند؛ لباسهایش، غذا و بطریهای لیتری نوشابهی پپسی رژیمی، همه دورش و در فاصلهای از کاناپه هستند که با دراز کردن دستش بتواند آنها را بردارد. بالش بزرگ گلگلی و کیسهخواب ارغوانیاش را هم روی کاناپه پهن کرده است. همان جا با تلفن حرف میزند، همان جا پیامک میدهد و بیشتر از هر کاری تلویزیون تماشا میکند. شریل فاصلهای با دیوانه شدن از دست او ندارد.
بااینوجود، میان شریل و کیلی اتفاقی میافتد؛ شعلهی عشقی جرقه میخورد؛ همهچیز دگرگون میشود و زندگی روی تازهی خودش را به شریل نشان میدهد. بد نیست بدانید اولین آدم بد نخستین رمان میراندا جولای است؛ اثری مسحورکننده، کمنظیر و خندهدار که بهراستی چیرهدستی نویسندهاش را در داستاننویسی به نمایش میگذارد.
اولین آدم بد نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. این اثر را حمید دشتی به زبان فارسی برگردانده و انتشارات نیماژ آن را روانهی بازار کتاب کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب اولین آدم بد
- کتاب برگزیدهی نشریهی گاردین (Guardian)
- حضور در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز
- حضور در فهرستِ One to Watch به انتخابِ Huffington Post
- نامزد جایزهی مرکز ادبیات داستانی برای رمان اول در سال 2015
نکوداشتهای کتاب اولین آدم بد
- کتاب اولین آدم بد فراتر از تصورات من بود. این کتاب با هرآنچه تابهحال خواندهام متفاوت است. خندهدار و هوشمندانه. این کتاب اثری است که به طرز دردناکی زنده است! (مرور کتاب نیویورک تایمز)
- حیرتانگیز است... کتاب اولین آدم بد شما را میخنداند و میگریاند. هرگز رمانی نخواندهام که تا این اندازه عمیق دربارهی جنسیتم، معنویتم و خودِ پنهانم سخن گفته باشد. میدانم که تنها نیستم. (LENA DUNHAM)
- کتابی که عاشقش هستم. بسیار غمانگیز، تأملبرانگیز، مشمئزکننده و درعینحال خندهدار. (Eva Wiseman ― Observer)
- قهرمان کتابِ فراموشنشدنی اولین آدم بد، یکی از اصیلترین، گیجکنندهترین و به طرز عجیبی دلسوزترین شخصیتهاست. کنار گذاشتن این کتاب تقریباً غیرممکن است. (DAVE EGGERS)
- پویا. (Scotsman)
- همهی استعداد میراندا جولای در کتاب اولین آدم بد گرد آمده است. این اثر، رمانی است که باید آن را بخوانید و خریداریاش کنید. آن هم در دو نسخه؛ یکی برای خودتان و یکی برای دوستتان. گمان نکنید که میتوانید کتاب اولین آدم بد را به دیگران امانت بدهید؛ چراکه هرگز دیگر آن را به شما پس نخواهند داد! (A. M. HOMES ― author of THIS BOOK WILL SAVE YOUR LIFE and MAY WE BE FORGIVEN)
- تعجبآور. میراندا جولای در کتاب اولین آدم بد بیش از هر نویسندهی دیگری در طول عمرش، در مورد نیاز آدمی به دوست داشته شدن و عشق ورزیدن میگوید. (Vanity Fair)
- اگر روزی در قدرت زبان و هوش دچار شک شوم، تنها کافی است چند خطی از اولین آدم بدِ میراندا جولای را بخوانم تا از نو ایمانم را باز یابم. (GEORGE SAUNDERS ― author of TENTH OF DECEMBER)
- عجیب، خندهدار و دلخراش. (Glamour)
- اولین رمان فیلمساز و هنرمند، میراندا جولای، شبیه به یکی از آن موجودات اساطیری عجیب است. (Michiko Kakutani ― New York Times)
- اولین آدم بد اثر میراندا جولای مانند کتابهای دیگر نیست. عجیبوغریب است، آن هم به درخشانترین شکل ممکن. از آن دسته عجیبوغریبهایی که وجودتان را سرشار از اشتیاق میکنند. دلتان میخواهد به همهی جهان از این کتاب بگویید و مخاطبانی پیدا کنید که بتوانید بیوقفه با آنها دربارهی رمان اولین آدم بد بحث کنید. (استایلیست)
کتاب اولین آدم بد برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به ادبیات آمریکا و دوستداران فرم ادبی رمان از مخاطبان اصلی کتاب اولین آدم بد هستند.
در بخشی از کتاب اولین آدم بد میخوانیم
به نوزاد توضیح دادم: از حالا به بعد، اسمت جکه؛ اما کوبلکو باندی همیشه اسم روحت باقی میمونه. نفس عمیقی کشیدم و خودم را ملزم کردم که اضافه کنم: اسم سومی هم خواهی داشت؛ اسمی که اِیمی و گری روت میذارن. ممکنه تراویس یا بِریدِن باشه، هنوز نمیدونیم چیه.
در دو سوی محفظه ایستادیم و هرکداممان از یکسو دستمان را داخل بردیم. او با دست راستش انگشت کیلی را فشار داد و با دست چپش انگشت مرا. فکر میکرد این انگشتها متعلق به یک نفر است؛ فردی که یک دست پیر و یک دست جوان دارد. ما بهمدت بیستوپنج یا سی دقیقه آن جا ایستادیم. کمردرد گرفته بودم و دستم خواب رفته بود. هرازگاهی من و کیلی از بالای محفظهی پلاستیکی به یکدیگر نگاه میکردیم و شکمم به عقب میرفت. کشیش بیمارستان آمد و برای نوزادان دعا خواند. به دوروبرم نگاهی انداختم تا مطمئن شوم این کارش مجاز است یا نه. بهتر نیست کلیسا را از ادارهی کشور جدا کنند؟ هیچکس اهمیت نمیداد. سرانجام او از مقابل جک عبور کرد و قبل از آنکه به نشانهی نفیکردن سرم را تکان دهم، کیلی به نشانهی تأیید سر تکان داد. دعایش بین هر سهی ما پیچید؛ صورتم مورمور شد و سرم با گیجی چرخید. احساس تقدس داشتم؛ انگار ازدواج کرده بودم.
وقتی شانهبهشانه به اتاق 209 برمیگشتیم، متوجه زنی شدم که با صدای تقتق کفشهایش جلوی ما راه میرفت. کری اِسپایوک بود. با زیرکی قدمهایمان را آهسته کردم و منتظر ماندم بهسمت چپ یا راست برود. البته که او این کار را نکرد، چراکه مقصدش اتاق ما بود. روز سوم بود. جلوتر کپسول آتشنشانی و پنجره بود. پنجره را انتخاب کردم. صحبتکردن ریسک داشت. برای همین، فقط به اشارهکردن بسنده کردم. مقابل پنجره به منظره اشاره کردم. کیلی از پنجره به محوطهی پارکینگ نگاهی انداخت. زوجی که یک بار یکدیگر را سرزنش کرده بودند، از مقابل، بهطرف ما آمدند و با لبخند سردرگمی ایستادند تا بفهمند ما به چه چیزی نگاه میکنیم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اولین آدم بد |
نویسنده | میراندا جولای |
مترجم | حمید دشتی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 320 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-586-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |