معرفی و دانلود کتاب اندوه مونالیزا
برای دانلود قانونی کتاب اندوه مونالیزا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اندوه مونالیزا
شاهرخ گیوا در کتاب اندوه مونالیزا، داستان خانوادهای را به تصویر میکشد که در دورهی پهلوی زندگی میکنند و شهرداری قصد دارد منزل آنها را برای ساخت پل تخریب کند.
این خانواده که بیشتر اعضای آن در نمایش روحوضی مشغول به کار هستند، آرام آرام دچار مشکلاتی میشوند که باعث میشود نهایتاً از هم پاشیده شوند. اما این پایان داستان نیست زیرا بهرام که یکی از اعضای این خانواده قدیمی است، شروع به روایت داستان خود میکند. او در تلاش است تا در عرصهی سینما برای خود کاری پیدا کند اما او نیز در این راه با موانعی رو به رو میشود که شکست خورده و ناکام میماند.
این داستان که در یک بستر زمانی نسبتا گسترده یعنی از زمان پهلوی دوم تا اوایل انقلاب را دربرمیگیرد، علاوه بر روایت داستان این خانواده گوشه چشمی هم به حال و هوای سیاسی-اجتماعی مردم در این برههی زمانی دارد.
"مسیح، سین، فنجان قهوه و سیگار نیمسوخته" و مونالیزای منتشر"، دو رمان دیگر از شاهرخ گیوا هستند که کتاب دوم به عنوان بهترین رمان جایزهی مهرگان ادب انتخاب شده و در جایزهی "واو" هم مورد تقدیر قرار گرفت. به علاوه مونالیزای منتشر کاندید دریافت جایزهی منتقدین مطبوعات و گلشیری نیز بوده است.
برخی نظرات درباره کتاب اندوه مونالیزا:
- به نظر من این کتاب دارای اجزایی است که خیلی خوب به هم بافته شده است و آنقدر این تنیدگی درست و بجاست که نمیتوان از هم جداشان کرد. (رضیه انصاری)
- مهمترین عنصر داستانی گیوا چیدمان کاری اوست؛ چیزی که تنها شامل مکان نمیشود، بلکه مجموعه شرایط محیطی که تهران از دوران رضاشاه تا دوران مدرن امروز را روایت میکند، مد نظر من است. (کاوه فولادی نسب)
- در رمان شاهرخ گیوا، یک تکرار تاریخی را شاهدیم؛ هرچند من این کتاب را یک رمان تاریخی نمیدانم، بلکه فکر میکنم نویسنده آن سعی کرده است تاریخ را به نوعی رمانتیزه کرده و با نگاه یک رماننویس بیانش کند. (یوسف انصاری)
در بخشی از کتاب اندوه مونالیزا میخوانیم:
چه خصیصهی منحوسی دارد حافظهی آدمی! باید از همینها حرف بزنم؛ برای کسی بگویم. حتا برای سید علی روزنامهفروش که گوش خوبی هم نیست برای شنیدن؛ یا مادر و آسیه که خودشان هم شاهد بودهاند و زندگی کردهاند همهی اینها را. حالا مادر چیز زیادی به خاطر نمیآورد. فراموشی طوری حافظهاش را خورده که بعید است به خاطر بیاورد. اما باید به کسی گفت.
باید با جمله یا حتا ترکیبی دو کلمهای شروع کرد که در جانش تلنگری نهفته باشد. گذشتهها را میشود جزء به جزء احضار کرد. آن وقت است که اگر پلک روی هم بگذارم، وقتی روی کاناپه لمیدهام یا مثل حالا که پشت پنجره نشستهام، از پشت تاریکی، ناگهان گذشته حی و حاضر طلوع میکند جلوِ چشمم.
دیروزها میشود همین امروز. اصلاً همین حالا. هر چند اغلب گوشهای تاریک هست که تاریک میماند، اما آن را هم میشود فرا خواند از هزارتوی حافظه. مثلاً میشود بینابینِ حرف زدن مکث کوتاهی کرد، سیگاری گیراند و دقیقهای هم فقط سکوت کرد. بعد بالاخره آن گوشهی تاریک مانده، روشنایی میگیرد و برمیگردد به ذهن.
کی بود میگفت: خاطره سفره نیست که پهن کنی روی گلهای قالی و بگویی همین است نان و نمکش، هست و نیستش. خاطره ذره ذره به ذهن برمیگردد، هیچ وقت هم آن شکل کاملی را که آدم دوست دارد پیدا نمیکند. حق داشت این را بگوید و همین است. گذشتهها ذره ذره به ذهن برمیگردد. بعد میشود تصویر یا واقعهای کامل را به دست داد؛ کامل و کمنقص. آن وقت است که میشود دربارهی همه چیز حرف زد. حتا اگر نشود، میتوان آن گوشهی تاریک مانده را به قوای خیال ساخت؛ و باز هم گفت برای کسی.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اندوه مونالیزا |
نویسنده | شاهرخ گیوا |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 196 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-306-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |