معرفی و دانلود کتاب از گور برخاسته
برای دانلود قانونی کتاب از گور برخاسته و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب از گور برخاسته
کتاب از گور برخاسته، داستان «نریمان» را روایت میکند که در دوران قاجار، در روستایی به همراه خانوادهاش زندگی میکند. اما با ناپدیدشدن نریمان، زندگی خانوادهی او به طور کلی تحتالشعاع قرار میگیرد و هیچکس نمیداند که چه بلایی سر نریمان آمده و باید کجا را به دنبال او بگردند. بهشاد جهاندارفر این رمان درام پرکشش را با مضامینی عاشقانه نوشته است.
دربارهی کتاب از گور برخاسته
داستان از جایی شروع میشود که نریمانِ نوجوان، خانه را برای خرید هدیهای بابت تولد مادرش ترک میکند. از روستا خارج میشود و به دکانی میرود که هدیههایی که در سر داشته را، هم از طرف خودش و هم از طرف خواهرش «نیکو» خریداری کند. این سفر کوتاه در آن روز برفی و مقصود از آن، رازی میان نیکو و نریمان است. اما با شدت گرفتن بارش برف، پیدا کردن راه برگشت به روستا برای نریمان سختتر میشود و به هر دوراهیای که میرسد، زمان زیادی را برای انتخاب مسیر درست صرف میکند. با هر مسیری که برای ادامه انتخاب میکند، به بازگشت به روستا امیدوارتر میشود، غافل از اینکه تمام این انتخابها او را از مقصد دورتر میکنند. از طرفی با هر دقیقهای که میگذرد، به نگرانی خانوادهاش اضافه میشود و نیکویِ کوچک هم با وجود نگرانی، در حفظ این راز مصممتر میشود تا بتوانند مادر را خوشحالتر و شگفتزدهتر کنند. اما نریمان برنمیگردد. این سفر کوتاهی که قرار بود تنها یک نصف روز زمان ببرد، سالها طول میکشد و نریمان برنمیگردد. رمان از گور برخاسته از بهشاد جهاندارفر، سرگذشت پرفراز و نشیب نریمان و آنچه در تمام سالهای بعد از رفتنش بر خانوادهی او میگذرد را روایت میکند.
پیرمردی که به تنهایی در جنگل زندگی میکند و قدرت شنوایی و توانایی تکلمش را هم از دست داده، تبدیل به فرشتهی نجات نریمان میشود و او را در حالی کنار رودخانه پیدا میکند که به نظر میرسد لحظات پایانی عمرش را سپری میکند. پیرمرد، نریمانِ از گور برخاسته را به خانهی خود میبرد و او را درمان و از او نگهداری میکند. نریمان هم که طی اتفاقی که برایش افتاده حافظهی خود را از دست داده و چیزی به خاطر نمیآورد، فکر میکند که خانواده و کس و کاری غیر از این پیرمرد را ندارد. این که پیرمرد قادر به شنیدن نیست، باعث میشود تا متوجه جمعیت عظیمی که روستا و اطراف آن را به دنبال نریمان میگردند، نشود و با خیال نالایق بودن خانوادهی پسرک و اینکه همین خانواده بودند که چنین بلایی را سر پسر بیچاره آوردهاند، این تنها مونس و همدم زندگیاش را برای خود حفظ میکند...
نریمان هویت جدیدی پیدا میکند. از آنجا که نه خود او، و نه پیرمرد نام واقعیاش را نمیدانند، از جایی به بعد او را «شهاب» میخوانند و شهاب با هویت جدیدش و در کنار پیرمرد تنهایی که او را به عنوان پدر خود پذیرفته، به زندگی ادامه میدهد. داستان شهاب و نریمان گمشده آنقدر ادامه پیدا میکند که همه فکر میکنند جانش را از دست داده و دیگر خبری از نریمان نیست. حالا که شهاب به جوان برومند و توانمندی تبدیل شده که سالها مشغول به کار در کنار پیرمرد بوده، همه به غیر از خانوادهاش، داستان نریمان را از یاد بردهاند و دیگر هیچکس منتظر برگشتن او نیست. از طرفی، میخوانیم که شهاب در سالهای جوانی، دچار عشقی میشود که برایش تازگی دارد و در پیچ و خمهای این مسیر همراه او هستیم. رمان از گور برخاسته، زندگی تمام سالهای دوری او از خانوادهاش و آنچه از سر میگذرانند را روایت میکند.
اما چه اتفاقاتی برای خانوادهی نریمان رخ میدهند؟ نیکو چه میشود؟ پدر و مادرش چه ماجراهایی را تجربه میکنند؟ قرار است شهاب تا ابد به همین شهاب بودنش ادامه دهد و هیچ چیزی از گذشته را به خاطر نیاورد؟ یا بالاخره نریمان حقیقی را میپذیرد؟ این فاصله و جدایی میان نریمان و خانوادهاش، تا کجا ادامه پیدا میکند؟ بهشاد جهاندارفر در رمان از گور برخاسته، که اواخر دورهی قاجار را برای زمان وقوع داستان انتخاب کرده و روایتی درام، با مضامینی عاشقانه را نوشته است، با بیانی پرکشش، راوی این فاصله و جداییست.
این اثر توسط انتشارات روزگار به چاپ رسیده است.
کتاب از گور برخاسته برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب را به تمام دوستداران رمانهای ایرانی، بهویژه رمانهای تاریخی و عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب از گور برخاسته میخوانیم
صبح روز بعد، اهالی پیران در میدان روستا، از کودک و نوجوان گرفته تا پیر و سالخورده برای هم دردی و کمک به خانوادهی بهامن گرد هم آمده بودند. چند برابر جمعیت شب گذشته، در گروههایی جداگانه به جستجو پرداختند. گروهی اَشدره، گروهی اسپیرو، گروهی بالاده، گروهی پایینده و چند گروه جنگل را برای یافتن نریمان و یا اثری از او انتخاب کردند. کاناز، گیسو و نوگل و چندتن از زنان روستا، در محوطهی خانهی خسرو، مسئولیت پخت و پز و پذیرایی از جستجوگران و خانوادههایشان را بر عهده گرفتند. عزم و ارادهی جمعی برای یافتن نریمان برپا شده بود. اما تقریباً هیچ کسی جز خانواده بهامن، امیدی به زنده پیدا کردن پسرک بیچاره نداشت. زیرا گم شدن در پیران، آن هم در این وقت سال و در این شرایط جوی، مساوی با مرگ بود و نمیشد چیزی جز آن را تصور نمود. چرا که به جز آن عوامل، وجود حیوانات وحشی و صعبالعبور بودن مسیرها و شیب تند منطقه، نتیجه را از قبل مشخص میکرد. اما هیچ یک از آنها دلش نمیآمد که این خانواده را با چنین واقعیتی رو در رو کند.
ساعتها گذشت و هیچ نشانهای از نریمان پیدا نشد. بنابراین برای جلوگیری از آسیب و خستگی، گروهی به خوردن ناهار و استراحت میپرداختند و سپس با گروهی دیگر جایگزین میشدند. این روند چند روز ادامه داشت و خسرو با کمترین خوراک و استراحت به کارش ادامه میداد. حال او مانده بود و سهراب. با اینکه چند روزی از توقف بارش برف میگذشت، هوا هر روز سردتر و استخوانشکنتر از روز گذشته میشد. تنها نکات مثبت آن شعاع دید گستردهتر و افزایش نیافتن ارتفاع برف بود. اما سوز و سرما در فردای یک روز برفی، به مراتب بیشتر از زمان بارش برف خواهد بود.
فهرست مطالب کتاب
سخن نویسنده
فرگرد اول: تولد عزا
فرگرد دوم: گمگشته
فرگرد سوم: ناپیدا
فرگرد چهارم: از گور برخاسته
فرگرد پنجم: بیانی نو
فرگرد ششم: خل علیل
فرگرد هفتم: پا در رکاب
فرگرد هشتم: مسافر
فرگرد نهم: تنهاترین تنها
فرگرد دهم: هویت
فرگرد یازدهم: ع.ش.ق
فرگرد دوازدهم: خاکستر
فرگرد سیزدهم: رقیب
فرگرد چهاردهم: بازگشت
فرگرد پانزدهم: دل مرده
فرگرد شانزدهم: بازگشت
فرگرد هفدهم: از بهار آغاز شد
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب از گور برخاسته |
نویسنده | بهشاد جهاندارفر |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 284 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-233-279-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |