معرفی و دانلود کتاب آواز جان مریم
برای دانلود قانونی کتاب آواز جان مریم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آواز جان مریم
کتاب آواز جان مریم اثری از علی حسینی است. این کتاب متشکل از هفت داستان کوتاه است که در درونمایهها و نگاهی که علی حسینی نسبت به وضعیت شخصیتهایش ترسیم میکند باهم اشتراک دارند. این داستانها در مورد مهاجران هستند، کسانی که گویی بیوطن شدهاند و حال نمیدانند چگونه به زندگیشان ادامه دهند. در هرکدام از این داستانها، شاهد روایتی خواندنی و تأملبرانگیز در باب فردیتها، مهاجرت، غربت و تنهایی هستید.
دربارهی کتاب آواز جان مریم
در سالهای اخیر، دغدغهی مهاجرت بیش از هر دورهی دیگری به بخشی از زیست جوانان ایرانی تبدیل شده است. مهاجرت، بهمثابهی یک مفهوم سیاسی، اجتماعی و تاریخی همیشه بخشی از دغدغههای جهانشمول عصر مدرنیسم بوده است. از آنجایی که مفاهیمی چون گسست، سرگشتگی هویتی، جدایی و تنهایی با مدرنیته معنی میشود، مهاجرت نیز یکی از تمهای محبوب در ادبیات و سینمای عصر معاصر است. کتاب آواز جان مریم نیز بهعنوان یک اثر فارسی کوشش دارد از دید خود به مسئلهی مهاجرت بپردازد و آن را در قالب داستان مورد بررسی خود قرار دهد. علی حسینی، نویسندهی هفت داستانی که در کتاب آواز جان مریم میخوانید، از شکستها، تلخی و تراژدیهای نهفته در زیست چند شخصیت ایرانی میگوید. شخصیتهایی که هرکدام سرنوشت متفاوتی برای خود رقم میزنند.
مهاجر بودن اساساً به چه معناست؟ هنگامی که شخص مهاجرت میکند، مهمان جایی میشود که کاملاً به آن تعلق ندارد؛ در زبان و مکانی که تماماً در آن سکنی ندارد به زیستن ادامه میدهد و باری از بیگانگی ابدی با خود حمل میکند. شخصی که مهاجر است همچون یک خانهبهدوش مینماید، فردی که گویی جایی برای ماندن ندارد. حس بیگانگی بخشی جدانشدنی از یک مهاجر است، خصیصهای از یک سبک زندگی که نمیتوان به راحتی از آن رهایی یافت. کتاب آواز جان مریم نوشتهی علی حسینی یک مجموعه داستان کوتاه است که هفت روایت زیبا و مؤجز از شخصیتهای تنها، غمگین و رنجدیده برای مخاطبان ترسیم میکند و به تقدیر تأثربرانگیز هرکدامشان میپردازد. شخصیتهایی که برای یافتن بارقهای از خوشبختی مجبور میشوند دست به کارهایی بزنند که پیشتر تصور نمیکردند.
یکی از ویژگیهای جذاب کتاب آواز جان مریم به ایجاد احساس همذاتپنداری میان مخاطبان و شخصیتها مربوط میشود. مخاطبان در طول خواندن این هفت داستان قادرند شخصیتهای ترسیمشده را باور کنند و به احساسات آنها اهمیت میدهند. مخاطبان خود را در موقعیت شخصیتها متصور میشوند و از اعمال هرگونه قضاوتی اجتناب میکنند. در واقع، علی حسینی در این کتاب قصدی برای قضاوت یا محاکمهی شخصیتهایش ندارد و کوشش میکند نگاهی خاکستری به تمام موقعیتها و فرجامی که در نهایت رخ میدهد اعمال کند. شخصیتهای کتاب آواز جان مریم میتوانند خود خوانندگان نیز باشد، از آنجایی که کاراکترهای موجود در این هفت داستان بسیار با یک شهروند معمولی ایرانی قرابت دارند و آدمهای خاصی نیستند. به همین روی، خواندن سرگذشت شخصیتهای این هفت داستان میتواند برای هر فارسیزبانی ویژه باشد.
اگر به دنبال داستانهایی هستید که به دغدغههای اجتماعی شهروندان ایرانی، بهخصوص جوانان طبقه متوسط، بپردازد، مجموعهی آواز جان مریم میتواند موردی عالی برای خواندن باشد. علی حسینی در این کتاب نشان میدهد که نویسندهی تحسینبرانگیزی است و از یک نثر گیرا و خواندنی برای پرداختن به درامهای انسانی خود بهره میبرد. باید گفت که داستانهای کتاب آواز جان مریم از اطنابهای روایی جذاب و همچنین پیچشهای دراماتیک هوشمندانهای برخوردارند و مخاطبان در طول خواندن این روایتهای کوتاه احساسات متضاد و گوناگونی را تجربه میکنند. این کتاب خواندنی توسط انتشارات هیلا منتشر شده است.
کتاب آواز جان مریم برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر به دوستداران داستانهای کوتاه اجتماعی، سیاسی، رئالیستی و طرفداران ادبیات فارسی توصیه میشود.
در بخشی از کتاب آواز جان مریم میخوانیم
علفزار خیس و لغزنده در باد و باران را تا به حال اینجور متلاطم ندیده بود. موهاى شلال و آب کشیدهاش در باد مىپیچید و به صورتش مىخورد. تا قدم جلو گذاشت، پایش توى سم چالهاى پر از آب سرید و با کندههاى زانو به زمین آمد. لحظهاى همان طور ماند. بعد به سختى بلند شد و راه افتاد.
موهاى خیس را مدام از جلو صورتش کنار مىزد و به خانه و اسطبل که انگار در باد و باران داشتند دورتر مىشدند نگاه مىکرد و پیش مىرفت. دوباره با زانو و کف دستها زمین خورد. تقلا کرد بلند شود. تا سر راست کرد، حضورى سفید را بین خانه و اسطبل دید؛ دور و مِهمانند. پشت دست را روى چشمانش کشید و نگاه کرد. باورش نشد. چند بار پلک زد تا بهتر ببیند. یکمرتبه فریاد زد: «ها خودشه. آن یالش، آن هم دمش.» دستهایش به روبرو باز شد: «کوه نور برگشتى؟ مىدانستم. مىدانستم برمىگردى.»
بدون چشم برداشتن از آن سفیدى سیال، بلند شد و به جلو خیز برداشت. با هر قدم تا مچ پایش در آب و گل فرو مىرفت، بدنش رو به بالا مىپرید و روى پاى معیوبش کج مىشد. راه گلآلود داشت تهمانده توانش را مىمکید. اما توجهى به راه و درد پا و کمر نداشت. ریزش باران را روى سر و تن حس نمىکرد. صداى رعد را هم که مدام از طرف کوه بلند مىشد، مىآمد و بالاى علفزار پخش مىشد، نمىشنید. نفس نفس مىزد و خمیده، خودش را به جلو مىکشاند. دوباره زمین خورد. تمام بدنش، پاها، دستها و سینهاش خیس و گلآلود شد. سر کنده زانوها به زمین نشست. آستین کتش را روى چشمها کشید و نگاه کرد. هنوز مىدیدش، سفید و متحرک. کف دستها را روى زمین گذاشت تا بلند شود. براى یک لحظه حس کرد، نمىتواند، نیرویى برایش نمانده است. تمام رمقش را جمع کرد، دست بر زانو گذاشت، کمر راست کرد و راه افتاد.
فهرست مطالب کتاب
این همه باران تا به کى؟
یک روز تنهایى
کوه نور
بادکنکهاى رنگین
تب طلا
شیشه عمر
کوبش دارکوب
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آواز جان مریم |
نویسنده | علی حسینی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۸۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-645-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |