معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی تجلی
برای دانلود قانونی خلاصه کتاب صوتی تجلی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی خلاصه کتاب صوتی تجلی
خلاصه کتاب صوتی تجلی، اثری از صادق هدایت، نویسندهی پرآوازه و شناختهشدهی ایرانی است. داستان تجلی برای نخستین بار در سال 1321 در مجموعه داستان سگ ولگرد به انتشار رسید. هدایت در این داستان کوتاه راوی حکایتی عاشقانه است که در یک پانسیون ارمنیان اتفاق میافتد.
دربارهی خلاصه کتاب صوتی تجلی
صادق هدایت (Sadegh Hedayat) در کتاب صوتی تجلی، رشتهی افکار زنی به نام هاسمیک را در شبی از شبهای زندگیاش دنبال میکند. هاسمیک زن جوان متأهلی است که دل در گرو سورنِ نوازندهی ویولن دارد. هاسمیک هنوز شناختی از خود، دنیای اطرافش و عشق نداشته که او را به همسری مردی که هماکنون شوهرش است، درآوردند و حالا برای نخستینبار در حال چشیدنِ طعم واقعی عشق است. او و سورن دلباختهی یکدیگرند. سورن، نزد استاد ویولنیستی به نام واسیلیچ هنرجو است و نزد او، نواختنِ ساز را میآموزد. هاسمیک قرار ملاقاتی با سورن گذاشته است اما شوهرش اندکی قبل به او اطلاع داده که قرار است به مهمانی نزد برادرش بروند و به همین خاطر، هاسمیک میبایست به سورن اطلاع دهد که نمیتواند بر سر قرار حاضر باشد. او تمام روز را در جستوجوی ویولننواز جوان گذرانده اما هنوز اثری از او نیافته است و داستان، روایت این جستوجو و خودگوییهای هاسمیک است.
تجلی، واژهای که صادق هدایت آن را بهعنوان نام این داستان کوتاه برگزیده است، معنا و مفهومی استعاری دارد: ظهور و روشنایی. هاسمیک در تاریکی روزمرگیهای زندگی و بیعشقی گرفتار شده است و تنها راه نجات خود را از تیرگیِ کوچههای تنگ و تاریک زندگیاش، ظهور روشنای عشقِ سورن میداند. سورن در قامت قدیسی نازکطبع و لطیف است که با حرکتِ انگشتانِ هنرمند خود روی ویولن، به روح هاسمیک تعالی میبخشد. از طرفی، شخصیت استاد ویولننواز که در اوج تنگدستی و اندوه زندگی میکند، به ابزاری برای بیانِ نگرش هدایت به هنر و زندگی بدل شده است. جملاتی که هدایت برای توصیف واسیلیچ از آن بهره میبرد، در نوع خود جالبتوجه و جذاب است: نوازندهی چیرهدستی که تا آن هنگام که به نواختن مشغول است، با لغزش آرشهی جادویی خود بر ویولن، شنوندگانش را به سفری به دنیاهای ناشناخته و سحرآمیز دعوت میکند و نیمهخدایی روحانی و اساطیری است اما هنگامی که ویولن را در جعبهاش میگذارد و در جعبه را میبندد، همان آدمیزاد بینوای نگونبختی است که با تابوتِ سیاه ویولناش از خراباتی به خرابات دیگر میرود.
زبان صادق هدایت در کتاب صوتی تجلی زنانه نیست و انتخاب راوی زن، تغییری در روایت مردانهی او ایجاد نکرده است. شاید این بُعد مردانهی روانِ هاسمیک است که راوی ماجراست؛ همان بُعدی که از چنان جسارتی برخوردار است که دست به سنتشکنی در جامعهی سنتیِ آن روز زده و با وجود تأهل، خواهانِ تجربهی عشقی نامتعارف باشد. هاسمیک در ادامهی داستان چنان از خود خونسردی و تسلط به شرایط نشان میدهد که اندکی بهدور از واقعیت مینماید. در وصف شوهر هاسمیک در روایت تنها به ذکر چند جمله اکتفا میشود و حضور او در داستان همان اندازه کمرنگ است که در زندگیِ هاسمیک. سورن نیز درست به همان میزان، نقشی در روایت ندارد و گویی این اشباحی که هاسمیک را احاطه کردهاند، ساخته و پرداختهی ناکامیها و امیدواریهای ذهن او هستند و مواجههی واقعیِ روایت آن چیزی است که میان استاد نوازندهی ویولن و هاسمیک رخ میدهد.
خلاصه کتاب صوتی تجلی را به همت نشر صوتی نوین کتاب گویا و با صدای علیرضا ناصحی میشنوید.
دربارهی مجموعه روایت آواهای سوپرانو
آواهای سوپرانو عنوان مجموعهای از روایات و داستانهای کوتاه به گردآوری و تدوین نشر صوتی نوین کتاب گویاست. در این مجموعه، داستانهای کوتاهی از نویسندگان نامآشنای ادبیات ایران و جهان از جمله صادق هدایت، ابراهیم گلستان، ویرجینیا وولف، آنتون چخوف و ارنست همینگوی به انتشار رسیده است. زنان، گذران زندگی و مسائل آنان، مضمون مشترک این داستانهاست. دبیری این مجموعه را حسین مسعودی آشتیانی بر عهده دارد و از برجستهترین آثار منتشر شده از این مجموعه میتوان به داستانهای «شکارچی» اثر آنتون چخوف، «چنگال» اثر صادق هدایت و «مادهگرگ» اثر جووانی ورگا اشاره کرد.
خلاصه کتاب صوتی تجلی برای چه کسانی مناسب است؟
شنیدنِ خلاصه کتاب صوتی تجلی را به تمامی علاقهمندانِ ادبیات معاصر ایران و همینطور طرفداران داستانهای کوتاه واقعگرایانه و دوستدارانِ صادق هدایت پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از خلاصه کتاب صوتی تجلی میشنویم
پیش خودش اینطور دلیل آورد: ویولنیست باید سر ساعت هفت در کافه باشد پس سورن هم ناچار با او بیرون خواهد آمد. در این صورت، بهتر است که به خانه رفته آرایش خود را تکمیل بکنم و برگردم. هاسمیک به تعجیل به طرف خانه رفت. یکسر وارد اتاق خواب شد. چراغ را روشن کرد. جوراب ابریشمی پشتگُلی پوشید. ناخنهای دستش را جلا داد. عطر به سر و سینهاش زد. پودر به صورتش مالید و لب خود را سرخ کرد. در آینه که نگاه کرد، در اثر استعمال عطر هلیوتروپ، یک نوع سرگیجهی گوارا به او دست داد. یخهی پالتو را از روی کیف به خودش پیچید و کلاه را بهدقت سرش گذاشت. چند دقیقه از روبهرو و نیمرخ، خودش را در آینه برانداز کرد و با لبخند، راضی و خرسند، از در بیرون رفت. ولی مثل چیزی که مطلبی به خاطرش رسید، دوباره برگشت و به خدمتکار سپرد هر وقت شوهرش آمد به او بگوید که خانم به دیدن یکی از رفقای هممدرسهای خودش رفته است.
- ده دقیقه به هفت مانده؟!
هاسمیک دستپاچه خارج شد. در کوچهی پانسیون واسیلیچ که رسید، چراغ پنجره هنوز روشن بود و همینکه نزدیک رفت، صدای ویولن شنیده میشد. چندبار به طول کوچه آهسته قدم زد. هیکل هر گذرندهای را که میدید، از ترس برخورد با آشنا دلش میتپید و خودش را پشتِ تنهی درخت و یا در کوچهی تنگ و تاریکی که در آن نزدیکی بود، پنهان میکرد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | خلاصه کتاب صوتی تجلی |
نویسنده | صادق هدایت |
راوی | علیرضا ناصحی |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | خلاصه کتاب صوتی داستان و رمان ایرانی |