معرفی و دانلود کتاب کمدی با کشوهای رنگی
برای دانلود قانونی کتاب کمدی با کشوهای رنگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کمدی با کشوهای رنگی
کتاب کمدی با کشوهای رنگی اثر خواننده، بازیگر و نویسندهی زادهی اسپانیا و مقیم فرانسه، اولیویا روئیس است. او با الهام گرفتن از سرگذشت خاندان خود، رمانی زیبا دربارهی مهاجرت ناخواسته، عشق و پیوند به خانواده و سرزمین مادری نوشته است. داستان زنانی که رازهای خانوادگی را در کمدی با کشوهای رنگی نگه میدارند و آن را نسل به نسل منتقل میکنند.
دربارهی کتاب کمدی با کشوهای رنگی
در گذشته بسیاری از مادربزرگها صندوقچهای اسرارآمیز داشتند که همهی چیزهای باارزش خود را در آن پنهان میکردند و هیچکس حق نداشت به این گنجینهی گرانبها دستدرازی کند؛ مگر پس از مرگشان. راوی کتاب کمدی با کشوهای رنگی (La Commode aux Tiroirs de Couleurs)، بهتازگی مادربرزرگ خود را از دست داده است و حال وارث کمدی شده که در دوران کودکی، همیشه آرزو داشته آن را باز کند. او یادگاریهایی را در کمد مییابد که بازگوکنندهی تاریخچهی خانوادهی مادریاش هستند. یادگاریهایی مانند پلاک، کلید، بلیط قطار، دستمال آبی و... این کمد 10 کشو رنگی دارد و در هر کدام از کشوها یک یادگاری همراه با پاکت نامه قرار گرفته.
اولیویا روئیس (Olivia Ruiz) داستان کمدی با کشوهای رنگی را از جنگ داخلی اسپانیا شروع میکند. جنگ داخلی اسپانیا و پس از آن دورهی دیکتاتوری ژنرال فرانکو در اسپانیا، خانوادهای را مجبور به فرار از این کشور میکند. لئونور 16 ساله، ریتای 10 ساله و کارمن 6 ساله، بدون پدر و مادرشان به سفری دور و دراز میروند؛ به این امید که والدینشان بعد از پیروزی جمهوریخواهان، آنها را به سرزمین مادریشان بازگردانند. اما این اتفاق هیچوقت نمیافتد. آنها 550 کیلومتر پیاده میروند تا به فرانسه برسند.
نویسنده، روایت کتاب کمدی با کشوهای رنگی را در جنوب فرانسه ادامه میدهد. جایی که مهاجران از دیگر کشورها تحقیر میشوند و زندگی دشواری در پیش دارند. ریتا که مادربزرگ درگذشتهی راوی است، میخواهد خیلی زود به یک زن فرانسوی تبدیل شود و هویت پیشین خود را فراموش کند. او حتی نام خود را به ژوزفین بلان تغییر میدهد تا بیشتر شبیه زنان فرانسوی جلوه کند؛ اما دنیا با او سر ناسازگاری دارد. ریتا از پدر و مادر جمهوریخواه خود عصبانی است که آنها را رها کردهاند. از خواهر بزرگترش لئونور که ادای بزرگترها را درمیآورد منتفر است. او کمکم با شخصیتهای دیگری روبهرو میشود و هویت گمشدهی خود را بازمییابد. هویتی که میخواهد آن را به نوهاش بازشناساند.
کتاب کمدی با کشوهای رنگی ادای احترام به 450 هزار پناهنده در طول جنگ داخلی اسپانیاست. کسانی که قلب و رؤیاهای خود را در کوههای پیرنه به جا گذاشتند و از سرزمین مادری خود دل کندند. این رمان دربارهی 4 نسل از زنان آزادهای است که با ایستادگی در مقابل سرنوشت، آزادی را به نوادگان خود هدیه میدهند.
اولیویا روئیس در رمان کمدی با کشوهای رنگی تاریخچهی خانوادهاش را روایت میکند. او که بازیگر و خوانندهای معروف در کشور فرانسه است، در ابتدا قصد نداشت این رمان را منتشر کند؛ زیرا فکر میکرد پیشینهی هنریاش ممکن است بر حرفهی نویسندگی تأثیر بگذارد. اما بعد از منتشر شدن اثر خود، متوجه شد که افراد زیادی با شخصیت مادربزرگ او همذاتپنداری کردهاند و بیشتر دربارهی جنگ داخلی اسپانیا دانستهاند. البته باید به این نکته اشاره کرد که داستان کتاب کمدی با کشوهای رنگی واقعی نیست و اولیویا روئیس فقط از زندگی مادربزرگش الهام گرفته تا داستانی خیالی را به تصویر بکشد.
انتشارات ققنوس این رمان کوتاه و تأثیرگذار را با ترجمهی سعیده بوغیری روانهی بازار کرده است.
در نکوداشت کتاب کمدی با کشوهای رنگی
- رمانی باشکوه دربارهی تبعید. یک جواهر کوچک زیبا. (مجلهی پاریزین)
کتاب کمدی با کشوهای رنگی برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب کمدی با کشوهای رنگی برای کسانی است که میخواهند رنج پناهندگان و مهاجران به کشورهای دیگر را بهتر درک کنند.
در بخشی از کتاب کمدی با کشوهای رنگی میخوانیم
نگاه کن، روى پلاک من تمثال کریستوفر قدیس، حامى و نگهبان مسافران، حک شده. حکایت غریبى است، چون تبعید اولین سفر من به خارج از اسپانیا بود، و فرانسه آخرین مقصدم. انگار با زنى جهانگرد روبهرو هستى! هفته پیش از سفرمان، مادرم جیب کوچکى داخل زیرپوشهایمان دوخت: «تو ریتا، تو در حالى که پلاک را در گردن یا دور مچ دستت انداختهاى مىخوابى و هر روز صبح آن را توى جیب شلوارک آن روزت مىگذارى. اینطورى پلاک همیشه همراه توست و هیچکس نمىتواند آن را از تو بدزدد. بعد از پیروزى جمهورىخواهان دوباره مىتوانى بدون هیچ ترسى آن را به گردنت بیندازى.» بدون ترس از چى؟ فرصت نکردم این سؤال را از او بکنم. مادرم خوب مىدانست من از چیزى نمىترسم. این خصلت را از نیاکانم به ارث برده بودم. در ضمن، سوار قطارى به مقصد فرانسه شدن نامعقولتر از خزیدن میان بیشهها در دل شب نبود، آن هم براى اینکه بزرگترها مراسم مقاومت ترتیب بدهند. آن وقتها ما بچهها، به جاى اینکه در بازىهایمان نقش سرخپوست و کابوى را بازى کنیم، نقش فرانکو و جمهورىخواهان را بازى مىکردیم. همه مىخواستیم کمونیست، آنارشیست یا سوسیالیست شویم، چون همیشه آنها آخر کار برنده مىشدند. بله، جمهورىخواهان همانها بودند، همه آنهایى که در جناح چپ، متحد با هم، در تفاهمى کاملاً نسبى به سمت هدفى واحد علیه فرانکو حرکت مىکردند.
پدر و مادرم همانقدر همدیگر را دوست داشتند که حزب و جناح و مملکتشان را. آنها زبان مردم آن سرزمین، هنر زندگى کردن در آن سرزمین و آداب و رسوم آن را مىخواستند، اما بیش از اینها روحیه مبارزهجو و رادیکالیسم آنها، که به جنون پهلو مىزد، و نیز شجاعتشان را دوست داشتند. هیچکس نمىتوانست وجود آنها را از این خصلتها خالى کند. مادرم همیشه مىگفت ما ارباب سرنوشت خود هستیم و این جمله شده بود ترجیعبند همه صحبتهایش.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
1: پلاک غسل تعمید
2: کلید
3: دفتر شعر
4: گواهى تولد
5: کیسه بذرها
6: دستمال آبى
7: بلیت قطار
8: فشارسنج
9: پاکت
مؤخره
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کمدی با کشوهای رنگی |
نویسنده | اولیویا روئیس |
مترجم | سعیده بوغیری |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 143 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-04-0462-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |