معرفی و دانلود رایگان کتاب کارت بازی
برای دانلود قانونی کتاب کارت بازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کارت بازی
کتاب کارت بازی اثر سندی جیرگنز، داستان پسر کوچکی به نام جف است که به تازگی علاقه شدیدی به کارتهای بازی پیدا کرده است، جف هر روز از مادرش تقاضا میکند که او را به بازارچه ببرد تا تعدادی کارت بازی جدید بخرد.
در قسمتی از کتاب کارت بازی میخوانید:
مادر میدانست که "جف" تمامی پاداشهای 5 هفته اخیرش را با هدف خرید کارتهای بازی جدید جمع آوری کرده است ولی حالا ممکن است به هدفش نرسد.
"آرتور" برادر کوچکتر "جف" ناله کرد: مامان، من باید به توالت بروم.
آنها بدین ترتیب مجبور بودند که جایشان را در صف خرید کارتهای بازی از دست بدهند و این موضوع ناگزیر بسیار ناامید کننده مینمود.
مادر با خود اندیشید که "جف" چگونه با قهر و التماس هر روز از او میخواسته است که به بازارچه بروند لذا صورتش با یادآوری آنها درهم و گرفته شد.
"آرتور" این دفعه بلندتر صدا کرد: من باید به دستشویی بروم.
"جف" از اینکه مادر و برادرش را برای خریدن کارتهای بازی به همراه آورده است، بسیار احساس خودخواهی میکرد، بگونهای که عمل خود را نوعی دیوانگی میدانست امّا از طرفی او میبایست همین امروز کارتهای بازی را بدست آورد تا بتواند روز بعد در ملاقات هفتگی شنای عمومی با دوستانش بازی کند.
ناگهان او با دیدن برادرش که با سرعت بطرف دستشویی میدوید، تا حد غش کردن به خنده افتاد، مادرش هم شروع به خندیدن کرد و بزودی همهٔ آنهایی که در انتهای صف بودند، شروع به خندیدن کردند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کارت بازی |
نویسنده | سندی جیرگنز |
مترجم | اسماعیل پورکاظم |
ناشر چاپی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 8 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |
این داستان علاوه بر اینکه برای کودکان خیلی مفیده برای بزرگسالان خیلی خیلی مفیدتره. در این داستان جف علاقه شدیدی برای خریدن کارتهای بازی داشت و هر چقدر دنبالش میدوید و تلاش میکرد بهش نمیرسید. این یکی از نکات بسیار مهمی هست که در زندگی بزرگترها مشهوده. ولی وقتی بعد از تلاشهای بسیار که بازم منجر به شکست در خرید کارتهای بازی شد و تقریبا از خرید کارت جدید ناامید شد. مادرش در اقدامی بسیار راحتتر بدون هیچ مشکلی توانست آنها را بخرد.
پس نکته اول داستان: برای رسیدن به هر چیزی هر چقدر هم تلاش کنی کافی نیست آن در زمان خودش براحتی به دستت خواهد رسید.
بعد از خرید کارتها وقتی بچهها با شادی رفتند که با دوستانشان بازی کنند آنها آن جا نبودند و رفته بودند حالا کارتها دستشان هست ولی کسی برای بازی نیست. پس باید همه مهرهها برای خواستن چیزی در دست باشد تا از آن لذت برد.
نکته دیگر: در حین مرتب کردن کارتها جف کارتهای اضافی را که فکر میکرد لازمش ندارد به برادر کوچکترش داده هست و او یک کتاب درست کرده بود و آن را به کتاب چسبانده بود. بعد جف وقتی کتاب برادرش را مشاهده میکند میبیند آن کارتی که ارزش بسیاری در بردن بازی کارتها دارد الان در دست برادرش هست. خواست آن را بردارد ولی عذاب وجدان اجازه نداد و دوباره برش گردوند. که بعدا آن اتفاق جالب افتاد
این کتاب برای بزرگسالان خیلی خیلی مفیده. چون کلا زندگی بزرگترها را در قالب داستان کودکانه نویسنده به رشته تحریر در آورده است. اگر ما در زندگی این روال را به کار ببندیم خیلی موفق تر از این خواهیم شد که با افکار بزرگسالانه داریم ادامه میدهیم
من این کتاب را خیلی پسندیدم و به همه توصیه میکنم حتما مطالعه نمایند
با تشکر