معرفی و دانلود کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟
برای دانلود قانونی کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟
افسانه نجمآبادی در کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟، نه مقاله در زمینه مسائل زنان گردآوری کرده و نقش زنان و تأثیرگذاری آنان را در خانواده و جامعه در طول سالیان متمادی از دهههای گذشته تاکنون مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
درباره کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟
مقالات این کتاب که در سالهای اخیر در نشریات گوناگون فارسی و انگلیسی به چاپ رسیده است به دو بخش تقسیم میشود. بخش اول، تاریخ را از زاویهای متفاوت ارزیابی میکند. زاویهای که زن در آن تنها نقشی غایب و حاشیهنشین ندارد بلکه حضوری فعال و پررنگ در جامعه دارد. نجمآبادی برای نوشتن این دسته از مقالهها از منابع تاریخی معاصر همچون جنبش مشروطه استفاده کرده و به کمک بررسی مدارک و اسنادی که به جا مانده، به بازخوانی نقش زنان پرداخته است.
در بخش دومِ مقالات، از روایتهایی دوستداشتنی و معروف مثل یوسف و زلیخا، بامداد خمار و هزارویک شب صحبت شده است. نویسنده در مورد این داستانها میگوید: موضوعاتی که در این آثار به رشته تحریر درآمدهاند، بیشتر از اینکه به تمایل زنان توجه نشان دهند، از حیله و مکر آنها سخن گفتهاند و این را میتوان نوعی خیالبافی کهن مردانه به شمار آورد.
او معتقد است که امروزه ما به بازنویسیها و خوانشهایی نیازمندیم که تصاویر نشان داده و ساخته شده از زنان را در این روایات دچار چالش کند، بازخوانیهایی که بتوان به کمکشان این دسته از داستانها را از مفهوم زنستیزی گنجانده شده در آنها نجات داد.
نویسنده در مقالات کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ (Is our name remembered) تلاش کرده هم در ادبیات و هم در تاریخ سرک بکشد و جای خالی زنان را در روایات تاریخی و داستانی بیابد. غیبت زنان در رویدادهای تاریخی و یا تصاویری که از آنان در ادبیات به وسیله مردان ایجاد شده، مسئلهای است که نجمآبادی قصد دارد آنها را موشکافی کند.
مقاله «فراسوی قاره آمریکا» که درآمدی از کتاب زنان سیبیلو و مردان بیریش است، به این نکته اشاره میکند که جنسیت مفهومی ساخته و بازنمایی شده محسوب میشود و در زمانهای گوناگون از مفهوم متفاوتی برخوردار بوده است. مقاله «چرا شد محو از یاد تو نامم»، چکیدهای از کتاب حکایت دختران قوچان و چگونگی بازخوانی متفاوت مشروطه را ارائه میدهد و تلاش میکند به نقد و تحلیل تاریخنگاریهای مرتبط با مردان و اندیشههای مهم بپردازد و بر ضرورت توجه به مفهوم جنسیت در تاریخنگاری تأکید میورزد.
مقاله «زنان ملت: زنان یا همسران ملت»، که شباهت بسیاری با مقاله دیگری تحت عنوان «دگرگونی زن و مرد در زبان مشروطیت» در همین کتاب دارد؛ تغییر و تحول زبانی مردانه را در گذر جنبشهای اجتماعی در تاریخ مورد واکاوی قرار میدهد و بیان میکند که چطور این تغییر در قسمتهای گوناگون مناسبات جنسیتی جامعه راه پیدا کرده است.
«بامداد خمار: رنج سکسوالیته و عشق در ایران مدرن» یکی از مقالههای خواندنی کتاب پیش رو است که در مورد رمان بامداد خمار صحبت میکند و نشان میدهد که محبوبیت این رمان وابستگی زیادی به مفاهیم آشکار و نهان کارشده در آن با وجوه متفاوت زندگی اجتماعی ایرانیان دارد.
مقالههای «لذت خواندن داستانهای مکر زنان برای خواننده فمینیست» و «نیکوترین داستان حکایت کیست، زلیخا یا یوسف؟» متون روایی کهن و اغلب مذهبیای هستند که چندین و چند بار در اشعار، داستانهای شفاهی، تصاویر و ... بازخوانی شدهاند. «اقتدار و عاملیت: بازنگری کنشگری زنان در دوره رضاشاه» آخرین مقاله کتاب حاضر است که نقش و سهم زنان در مسئله کشف حجاب در دوران رضاشاه را بررسی میکند و به این سؤال پاسخ میدهد که آیا این مضووع تنها از سوی حکومت و بدون رضایت و دخالت زنان بوده یا نه؟ و آنان نسبت به این مسئله چه جهتگیریای داشتهاند؟
کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به موضوع فمینیسم و نقش زنان در طول تاریخ علاقهمند هستید، این کتاب را از دست ندهید.
با افسانه نجمآبادی بیشتر آشنا شویم:
استاد دانشگاه هاروارد، نویسنده و پژوهشگر که نوه شیخ هادی نجمآبادی، روحانی مشروطهخواه است، در دی سال 1325 در تهران متولد شد. او در رشته مطالعات زنان، جنسیت و تاریخ به خصوص مطالعات تاریخی ایران در قرن 19 در دانشگاه هاروارد به تدریس میپردازد. حکایت دختران قوچان، زنان سیبیلو و مردان بیریش، زنهای چهار فصل و ... از جمله آثار او به شمار میروند.
در بخشی از کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ میخوانیم:
صحنۀ ملاقات دوبارۀ آن دو، که در آن جایگاه یوسف و زلیخا بهلحاظ قدرت و ثروت وارونه شده است، برای بسیاری از مفسران فرصتی فراهم آورده تا دربارۀ ماهیت عشق زلیخا به یوسف و قدرت پیامبرانۀ یوسف بهتفصیل قلم بزنند. زلیخا زمانی یوسف را ملاقات میکند که دیگر گدا و بینوا شده بود و یوسف ثروتمند و قدرتمند. آنها نه در میان دیوارهای کاخ، جایی که زلیخا بر آن تسلط دارد و میتواند بر درهای آن قفل بزند، بلکه بر سر راهی یکدیگر را میبینند، راهی که یوسف با ملتزمان و سربازانش از آن عبور میکند. زلیخا نابیناست و یوسف بینا. زلیخا فقیر، ناتوان و خوار گشته و وقتی میشنود که یوسف به شکار رفته است، میخواهد که او را سر راه یوسف ببرند. هنگامی که یوسف نزدیک میشود، زلیخا همچون مستمندان بر بلندی میایستد و میگوید: «بدانید که هرکه صبر کند و از خیانت بازایستد. اگر چه بنده بود پادشاه گردد و اگر پادشاهی بود که صبر نکند و از پس شهوت و هوا رود بنده گردد، و از پادشاهی بیفتد.»
چون یوسف آواز زلیخا شنید بیهوش شد از هیبت خدای تعالی. پس برخاست و اسب بازداشت و گفت: یا زلیخا! زلیخا، راست که آواز یوسف بشنید، او نیز بیهوش شد از شادی. آنگاه یوسف بگریست. چون زلیخا به هوش آمد یوسف گفت: «أین سماؤک و بهاؤک و سخاؤک؟ قالت ذهب فی غمّک. قال أین مالک؟ قالت افتدیت لمن جاء بخبرک. قال ماالّذی قوس ظهرک؟ قالت شدّة الحزن علی هجرانک.» یوسف گفت: اکنون چه خواهی؟ گفت: بینایی و نگریستن به روی تو. در این جهان. مرا جز دیدار تو آرزو نیست. یوسف را عجب آمد. گفت: ای عجبا هنوز محبت من در دل تو بدین جاست که بدین صفت گشتهای و هنوز مرا میخواهی؟ زلیخا گفت: اگر خواهی که از آتش دل من بدانی تازیانه به من ده. چنین گویند که یوسف تازیانهای داشت از خیزران، به دوال طایفی بافته. به زلیخا داد. زلیخا بستد و برابر دهن بداشت و آهی بکرد.
فهرست مطالب کتاب
سخن مترجم
مقالات ترجمه شده
فراسوی قارۀ آمریکا
چرا شد محو از یادِ تو نامم؟
زنان ملت: زنان یا همسرانِ ملت؟
بامداد خمار: رنج سکسوالیته و عشق در ایران مدرن
لذت خواندن داستانهای «مکر زنان» برای خوانندۀ فمینیست
«نیکوترین داستان» حکایت کیست، زلیخا یا یوسف؟
مقالات فارسی
نقش زن بر متن مشروطیت
دگرگونی «زن» و «مرد» در زبان مشروطیت
اقتدار و عاملیت: بازنگری کنشگری زنان در دورۀ رضا شاه
نمایۀ اشخاص
واژهنامۀ مطالعات جنسیت
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب چرا شد محو از یاد تو نامم؟ |
نویسنده | افسانه نجم آبادی |
مترجم | شیرین کریمی |
ناشر چاپی | نشر بیدگل |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 374 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6863-12-4 |
موضوع کتاب | کتابهای فمینیسم |