معرفی و دانلود کتاب پنج حکایت
برای دانلود قانونی کتاب پنج حکایت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پنج حکایت
کتاب پنج حکایت اثری از ویلیام شکسپیر است که توسط علی اصغر حکمت ترجمه و تلخیص شده است. اثری که میخوانید از ترجمهای متفاوت برخوردار است و نسبت به دیگر آثار شکسپیر که به فارسی برگشتهاند از خصایص ویژهای بهرهمند است. در واقع، این کتاب فقط جملات شکسپیر نیست، بلکه پاسخی هنرمندانه به این پرسش است که اگر قرار بود شکسپیر به زبان فارسی بنویسد چه میشد. در این اثر خوانندهی پنجتا از نمایشنامههای مشهور ویلیام شکسپیر به نثر فارسی کهن هستید.
دربارهی کتاب پنج حکایت
موریس بلانشو در کتاب «لذت خیانت» در باب مترجم گفته، «آری، مترجم انسان غریبی است، اوست که حس نوستالژی را احیا میکند». بهواقع، امر ترجمه میتواند فرایندی پیچیده، فلسفی و اخلاقی باشد. مترجمان خود به چند دسته تقسیم میشوند و رویکردهای متفاوتی در زمینهی برگردان از زبان مبدأ به زبان دوم را نمایان میکنند. ترجمه معمولاً یا وفادارانه است یا بهکل، متن مرجع را بهنفع زبان دوم تغییر میدهد. علی اصغر حکمت برای عرضهی کتاب پنج حکایت نوشتهی ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) تصمیم ویژهای گرفت: اثری که در دست دارید صرفاً برگردان جملات شکسپیر نیست، بلکه میتوان گفت اقتباسی از آثار اصلی صورت گرفته است. در این کتاب، شما با نثری طرف هستید که از فارسی کهن بهره میبرد، از سعدی و مولانا و شاعران بزرگ ایرانی الهام گرفته و در نهایت نسخهای تماماً ایرانیزه از حکایات شکسپیری به دست میدهد.
بیشک، خود تصمیم علی اصغر حکمت برای تلخیص و ترجمهی حکایات شکسپیر در چنین قالبی، میتواند بحثها و جدلهای تئوریک بیانتهایی را شکل دهد که بارها در حوزهی نقد ادبی توسط کسانی چون موریس بلانشو، جودیت باتلر و والتر بنیامین مطرح شدهاند. بهواقع، تصمیم علی اصغر حکمت را باید نوعی انتخاب جسورانه در راستای ارتقا، آزمون و پاسداری از نثر کهن فارسی توصیف کرد. باید گفت که وقتی این کتاب را میخوانید، نباید به آن به چشم متن شکسپیر نگاه کنید، بلکه باید بهمنزلهی اثری بخوانید که قرار است ظرفیتهای مثلگویی، حکایتنویسی و تطبیقپذیری زبان فارسی در ارتباط با زبانهای بینالمللی را نشان دهد. اثری که بیشک یک تجربهی ممتاز و غنی در عرصهی حکایتنویسی و زنده نگه داشتن سنت آن محسوب میشود.
البته اینگونه نیست که علی اصغر حکمت اولین کسی باشد که دست به چنین کاری میزند و درمورد قوانین اخلاقی کنش وی ابهاماتی وجود داشته باشد. همانطورکه خود علی اصغر حکمت در بخش مقدمه شرح میدهد، پیش از وی کسانی چون چارلز لم و مری لم نیز بهعنوان مترجمان انگلیسی متون ویلیام شکسپیر را خلاصهسازی کردند و در قالب نثری آسان فهم و روان در اختیار عموم قرار دادند. در واقع، این دست از کنشهای ادبی و فرهنگی بهمنزلهی احیا و مکالمه با آثار بزرگ کلاسیک انجام میشوند و ارزشی پژوهشی و زبانی نیز دارند. کتاب پنج حکمت یک ترجمه، تلخیص و اقتباس ارزنده از علی اصغر حکمت است که دیالوگی میان حکایتنویسان فارسی و ویلیام شکسپیر انگلیسی برقرار میسازد.
در کتاب پنج حکایت، علی اصغر حکمت آثار بزرگی چون «تاجر ونیزی»، «مکبث، پادشاه اسکاتلند»، «غمنامه اتللو یا مغربی ونیز»، «رومئو و ژولیت» و «غمنامه هاملت، شاهزاده دانمارک» را انتخاب و به زبان فارسی و نثری بومی برگردان کرده است. باید گفت که هنگام خواندن این کتاب نباید به علی اصغر حکمت صرفاً به دید یک مترجم نگاه کرد و بهواقع او در اینجا با بهرهای که از زبان فارسی و نثر شکسپیری برده، در مقام یک مؤلف و ادیب حقیقی رخنمایی کرده است. کتاب پنج حکمت برای تمام کسانیست که به دنبال مکالمات زبانی و تجربههای نوین در عرصهی ترجمه هستند. این کتاب توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
کتاب پنج حکایت برای چه کسانی مناسب است؟
این اثر به دوستداران آثار شکسپیر، نمایشنامه، مثلگویی و حکایات ادبی و به طرفداران شعر و نثر فارسی پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب پنج حکایت میخوانیم
در ساعت موعود لورانس راهب که از بخت بد مکتوب وى به رومئو نرسیده بود خود به تنهایى کلنگ و فانوسى برگرفت و براى استخلاص ژولیت به صحن کلیسا درآمد، در آنجا چراغى مشاهده نمود که از درون آرامگاه مىتابد، و در مدخل قبر دو شمشیر برهنه بر زمین افتاده، و خونى تازه فرو ریخته، او را از این منظره حیرت و رعبى دست داد، و چون به استعجال به درون آمد پیکر خونآلود کنت دوپارى و تن بىجان رومئو را مشاهده نمود، که در آن تیره مغاک هر یک به گوشهاى فرو افتاده بودند.
پیش از آن که به اسرار این منظره حیرتانگیز پى ببرد، و از آن وقایع آگاه شود، ژولیت را دید که اندک اندک به هوش آمده است، و چون او راهب را به نزد خود ایستاده دید دانست که در کجاست. درحال از حال رومئو پرسش نمود. در این اثنا صدایى از بیرون دخمه شنیده شد. راهب از هول و هراس دست ژولیت را گرفت و به وى امر کرد که بىدرنگ از آن دخمه بیرون آید، زیرا تقدیر برخلاف تدبیر شده است، و دست قضا رشته حوادث را برخلاف مصلحت و رضا درهم گسیخته.
چون ژولیت را چشم بر جسد بىجان رومئو افتاد، سخن راهب را نشنید و به سوى او رفت. صداهاى بیرون اندک اندک بلندتر مىشد، و راهب را یاراى تأمل و صبر نماند، از دخمه بیرون گریخت. ژولیت شوهر عزیز را تنى بىجان و کالبدى بىروان دید که در پاى سریر او افتاده است و در دست شیشهاى دارد. درحال دانست که امر از چه قرار است و یقین نمود که رومئو با زهرى کشنده خود را هلاک ساخته، ولى افسوس که در آن شیشه قطرهاى باقى نمانده بود که آن را نصیب کام عطشان خود سازد. آهى سرد از دل برآورد و بدن نیمگرم یار مهربان را در آغوش گرفت و از لبهاى او بوسه برداشت.
در این هنگام صداى قال و مقال در خارج قبر به خوبى شنیده مىشد، و مجال درنگ نبود. درحال با کمال شتاب خنجرى که در پیراهن نهان کرده بود از غلاف بیرون کشید و در سینه خود غلاف کرد. نفس آخرین برآورد و در آغوش محبوب جان سپرد.
گرماى تموز ژاله را برد/ باد آمد و برگ لاله را برد
او نیز گذشت از این گذرگاه/ وان کیست که نگذرد از این راه
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
احوال شکسپیر
تاجر ونیزى
مکبث، پادشاه اسکاتلند
غمنامه اتللو یا مغربى ونیز
رومئو و ژولیت
غمنامه هاملت، شاهزاده دانمارک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پنج حکایت |
نویسنده | ویلیام شکسپیر |
مترجم | علی اصغر حکمت |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 238 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-560-9 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه کلاسیک خارجی، کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی، کتابهای نمایشنامه کمدی خارجی |