معرفی و دانلود کتاب وقتی به من می‌رسی

معرفی کتاب وقتی به من می‌رسی

مرد خندان مثل هرروز جلوی در مدرسه ایستاده است. میرندا نمی‌تواند به چیزی جز نامه‌های مرموز، فکر کند. او می‌داند کسی که این نامه‌ها را می‌نویسد از آینده خبر دارد، اما مگر چنین چیزی ممکن است؟ کتاب وقتی به من می‌رسی نوشته‌ی ربکا استید ماجرایی تخیلی و معماگونه را روایت و ما را با فردی که سوار بر ماشین زمان از آینده به گذشته بازگشته تا روند اتفاقات را با کمک دختری نوجوان تغییر دهد، آشنا می‌کند.

درباره‌ی کتاب وقتی به من می‌رسی

یک روز دیگر و یک نامه‌ی ناشناس دیگر! میرندا که هنوز گیج و متعجب از ماجراهای عجیبی است که در حال رخ دادن است، نمی‌تواند خودش را از افکار وسواس‌گونه در مورد این نامه‌ها رها کند. نامه‌ها به‌طور عجیبی او را به‌خوبی می‌شناسند و همه‌چیز را پیش‌بینی می‌کنند. هر اتفاقی که قرار است در آینده نزدیک رخ دهد، پیش از وقوعش در این نامه‌ها بیان شده است. در ابتدا، میرندا نتواست باور کند که چنین چیزی ممکن است، اما بعد از یکی، دو اتفاق، متوجه شد که آنچه در نامه‌ها گفته شده، دقیقاً واقعیت پیدا می‌کند. حالا دیگر یقین کرده بود که نویسنده این نامه‌ها چیزی نمی‌گوید مگر حقیقت را. این نامه‌ها بیشتر درباره‌ی همان مرد بی‌خانمان مرموز هستند که هیچ‌کس از هویت واقعی‌اش خبر ندارد. هیچ‌کس نمی‌داند چرا این نامه‌ها فرستاده می‌شوند یا اصلاً هدف آن‌ها چیست.

اولین نامه، در کتابخانه‌ی مدرسه پیدا شد. تنها چیزی که روی آن نوشته شده بود، «M» بود. نویسنده از میرندا خواسته بود تا به کمک او بیاید و از نابودی‌اش جلوگیری کند. اما این درخواست آن‌قدرها هم ساده نیست. برای نجات فردی که حتی او را نمی‌شناسد، میرندا باید دست به تغییراتی بزرگ بزند و کارهایی خطرناک انجام دهد. داستان وقتی به من می‌رسی (When You Reach Me) مانند یک معمای پیچیده است که در بی‌زمانی معلق می‌ماند؛ جایی میان حال و آینده.

ربکا استید (Rebecca Stead) در کتاب "وقتی به من می‌رسی" ماشین زمان را مانند یک راز پنهان کرده و از ما می‌خواهد که خود آن را کشف کنیم. او هیچ‌وقت به‌طور مستقیم نمی‌گوید که کنترل‌کننده‌ی این ماشین زمان کیست؛ بلکه به‌طور غیرمستقیم و در خلال داستان اشاره‌هایی می‌کند که خواننده بتواند درک کند که ماشین زمان واقعاً وجود دارد. نویسنده با ایجاد فضایی پر از رمز و راز، به ما این امکان را می‌دهد که در هر فصل، شگفت‌زده شویم و به کشف تازه‌ای دست پیدا کنیم. در طول داستان، سؤالی بزرگ در ذهن میرندا و خواننده نقش می‌بندد: چرا نویسنده‌ی نامه‌ها، اگر از آینده خبر دارد، خود برای جلوگیری از حوادث اقدام نمی‌کند؟ چرا باید یک دختر نوجوان را برای این کار انتخاب کرده باشد؟ چه اتفاقی در گذشته‌ی او رخ داده که او را مجبور کرده با استفاده از ماشین زمان به گذشته (دهه 70 میلادی) بازگردد و از میرندا برای نجات خود کمک بخواهد؟

همچنین، مادر میرندا که فردی بسیار سخت‌گیر است و همیشه بر رفتارها و تصمیمات دخترش نظارت دقیق دارد، چالش‌های زیادی برای میرندا به وجود می‌آورد. این نظارت‌ها و کنترل‌ها، کمک کردن به فرد ناشناس را برای میرندا به کاری دشوار و پیچیده تبدیل می‌کند.

کتاب وقتی به من می‌رسی برای نوجوانان تحریر شده است و ما را با دغدغه‌ها و مشکلاتی که این گروه سنی با آن‌ها مواجه‌اند، روبه‌رو می‌کند. از سوی دیگر ربکا استید به ما نشان می‌دهد که انتخاب‌های آدم‌ها در دوران نوجوانانی تا چه‌اندازه می‌تواند بر زندگی آینده‌شان تأثیر بگذارد و سرنوشتشان را دگرگون کند. داستان وقتی به من می‌رسی ظاهراً تخیلی و ماجراجویانه است اما از پیچیدگی‌های روابط انسانی و اهمیت انتخاب پرده برمی‌دارد. این داستان به چالش‌های نوجوانان در مدرسه نیز توجه دارد و درباره‌ی تبعیض‌های نژادی، فقر و... سخن می‌گوید.

کتاب وقتی به من می‌رسی برای نوجوانان نوشته شده است و دغدغه‌ها و مشکلات خاص این گروه سنی را به‌خوبی درک می‌کند. ربکا استید در داستان خود، تأثیر انتخاب‌های انسان‌ها در دوران نوجوانی را نشان می‌دهد؛ انتخاب‌هایی که می‌توانند تأثیراتی عمیق و طولانی‌مدت بر زندگی آینده‌مان داشته باشند. داستان وقتی به من می‌رسی، که به‌ظاهر یک داستان علمی-تخیلی است، در حقیقت مفاهیمی عمیق‌تری از روابط انسانی و اهمیت انتخاب‌ها را بررسی می‌کند. علاوه بر این، کتاب به مشکلات اجتماعی و چالش‌های نوجوانان در مدرسه هم پرداخته است، از جمله تبعیض‌های نژادی و فقر.

داستان وقتی به من می‌رسی که توسط کیوان عبیدی آشتیانی به فارسی ترجمه شده، در انتشارات افق منتشر شده و توانسته جایگاه ویژه‌ای در دنیای ادبیات کودک و نوجوان پیدا کند.

جوایز و افتخارات کتاب وقتی به من می‌رسی

• از برترین کتاب‌های نوجوان سال 2009 نیویورک‌تایمز
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب کودک ماساچوست در سال 2012
• بهترین کتاب کودک کرکوس در سال 2009
• دارنده‌ی مدال نیوبری سال 2010
• نامزد دریافت جایزه کتاب کودکان واتراستونز (2011)

نکوداشت‌های کتاب وقتی به من می‌رسی

• این رمان چیزی فراتر از ماجرایی علمی-تخیلی است. ربکا استید کاوشی درخشان درباره‌ی زندگی، مرگ و زیبایی آن‌ها را شرح می‌دهد. (واشنگتن‌پست)
• معمای کتاب وقتی به من می‌رسی غیرمعمول و تأمل‌برانگیز است و خوانندگان گوناگونی را به خود جذب می‌کند. (Publishers Weekly)
• نویسنده به‌طرز رضایت‌بخش و آرامی از رازها پرده برمی‌دارد و افشاگری می‌کند؛ به‌طوری که خواننده وادار می‌شود داستان را دوباره بخواند. (The Horn Book Magazine)

کتاب وقتی به من می‌رسی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به‌ویژه برای نوجوانانی که به داستان‌های علمی-تخیلی علاقه دارند، جذاب است. همچنین کسانی که دوست دارند در دنیای پیچیده و شگفت‌انگیز روابط انسانی و اثرات انتخاب‌های فردی در زندگی به‌طور عمیق‌تر کاوش کنند، از این کتاب لذت خواهند برد. تصمیماتی که امروز می‌گیریم، می‌تواند مسیر زندگی‌مان را در آینده تغییر دهد، و این داستان در قالب یک معما، این ایده را به‌خوبی به خواننده منتقل می‌کند.

در بخشی از کتاب وقتی به من می‌رسی می‌خوانیم

زندگی در آپارتمان مان انگار بار اول بود که می‌دیدمش. متوجه خیلی چیزها شدم که انگار قبلاً نامرئی بودند سوراخ بودن کاناپه در دو نقطه و جای سوختگی آتش سیگار آقای نانزی روی آن پوسته‌های آویزان رنگ از سقف و لکه‌ی سیاهی که چکه کردن رادیاتور روی کف ایجاد کرده بود.

گفتم: «ببخش، الان برمی‌گردم.»

دست شویی رفتم و کف پوش‌های شش ضلعی‌اش را نگاه کردم، هیچ تصویری ندیدم مگر شکاف‌های بین کف پوش‌ها قوطی وازلین بیست ساله‌ی مامان را توی قفسه‌ی داروها قایم کردم که بعد از هزار بار رنگ خوردن دیگر درش بسته نمی‌شد. وقتی از دست شویی، برگشتم آنماری از توی اتاقم صدا زد: «اتاقت را دوست دارم. با احتیاط برگشتم و توی اتاقم را نگاه کردم که مبادا چشمم به چیز وحشتناکی بیفتد. خوشبختانه خیلی بد نبود پرده و فرش نداشتم ولی بقیه‌ی چیزها معمولی بودند اتاقی ساده با تخت‌خوابی که فقط یک بالش داشت توی اتاق رفتم و در را پشت سرم بستم.

وقتی مامان خانه آمد با هم آنماری را به خانه شان رساندیم. خوشبختانه آن موقع مرد خنده رو زیر صندوق پستش بود. انتظار داشتم موقعی که نگهبان خانه‌ی آنماری صدایم کرد دوشیزه میراندا، مامان تعجب کند ولی فقط لبخندی زد.

پدر آنماری از مامان خوشش آمد؛ بیشتر مردم دوستش دارند.

فهرست مطالب کتاب

چیزهایی که در جعبه نگه می‌داری
چیزهایی که گم می‌شوند
چیزهایی که قایم می‌کنی
چیزهایی که لگد می‌زنند
چیزهای درهم و برهم
چیزهایی که خراب می‌شوند
مقررات مامان برای زندگی در شهر نیویورک
چیزهایی که آرزوی شان را داری
چیزهایی که از چشمت پنهان می‌مانند
چیزهایی که بالا و پایین می‌برند.
چیزهایی که می‌سوزند
دایره‌ای پرنده‌ها
چیزهایی که مخفی نگه می‌داری
چیزهایی که بو می‌دهند
چیزهایی که فراموش نمی‌کنی
اولین پیغام
چیزهایی روی سراشیبی
چیزهایی سفید
پیغام دوم
چیزهایی که پس می‌زنی
چیزهایی که می‌شماری
چیزهای کثیف
چیزهای نامرتی
چیزهایی که می‌خواهی
چیزهای شور
چیزهایی که به آن‌ها تظاهر می‌کنی
چیزهایی که می‌شکنند
چیزهایی که باقی می‌گذاری
سومین پیغام
چیزهایی که معنایی ندارند
اولین مدرک
چیزهایی که ازشان دست می‌کشی
چیزهایی که مانع می‌شوند
چیزهای بسته بندی شده
چیزهایی که صورتی می‌شوند
چیزهایی که جدا می‌شوند
تعطیلات کریسمس
مدرک دوم
چیزهای توی یک آسانسور
چیزهایی که تشخیص می‌دهی
چیزهایی که مشتاق انجام دادن شان هستی
چیزهایی که وارونه می‌شوند
چیزهایی که شیرین هستند
آخرین پیغام
چیزهای سخت
چیزهای شفابخش
چیزهایی که برایت مهم هستند
چیزهایی که تنظیم می‌کنی
مسابقه‌ی 20/000 دلاری پیرامید
سرنخ جادویی
چیزهایی که باز می‌شوند
چیزهایی که باعث شگفتی می‌شوند
سال و میراندا، میراندا و سال