معرفی و دانلود کتاب افسانه جزیره کبودان
برای دانلود قانونی کتاب افسانه جزیره کبودان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب افسانه جزیره کبودان
کتاب افسانه جزیره کبودان نوشته سمیه سیدیان، داستان یک بچه گوزن به نام خالخالی است که با مادر و دوستانش در جزیره کبودان زندگی میکنند. شاخهای خالخالی بر خلاف هم سن و سالان خود هنوز در نیامده است. زمانی که بالاخره شاخش جوانه میزند متوجه میشود با همه تفاوت دارد او به جای دو شاخ، یک شاخ آن هم با شکلی عجیب دارد.
درباره کتاب افسانه جزیره کبودان:
افسانه جزیره کبودان قصهای جذاب همراه با تصاویری هیجانانگیز است که در طبیعت آذربایجان و دریاچه ارومیه میگذرد. داستانها و افسانهها همیشه پناهگاهی برای انسان هستند که با روایتهایی جذاب از قهرمانان و کارهای خارقالعادهشان او را در عالم رویا غرق میکنند و در آخر دریچهای از امید به رویش میگشایند.
گوزنهای جزیره کبودان نزدیک دریاچه ارومیه زندگی میکنند اما مدتهاست که آب قناتهای اطراف پایین رفته و باعث شده نمکهای دریاچه زیادتر شود. این شرایط برای گوزنها مناسب نیست و باید به فکر چارهای باشند. خالخالی متوجه تفاوتش با بقیه است و مورد تمسخر سایر حیوانات قرار میگیرد اما به زودی باید کار بزرگ و مهمی انجام دهد که به تنهایی از پسش برنمیآید.
مطالعه کتاب افسانه جزیره کبودان مناسب چه کسانی است:
مطالعه کتاب افسانه جزیره کبودان به نوجوانان و کسانی که به داستانهای کوتاه، تخیلی و افسانهای علاقه دارند توصیه میشود.
در بخشی از کتاب افسانه جزیره کبودان میخوانیم:
پیر شاخدار گفت: «حواست کجاست خالخالی؟ از تو خواب و رؤیا بیا بیرون... باید آماده سفر بشی!»
خالخالی با شنیدن این حرف، تازه به دوروبَرش نگاه کرد، همه گوزنها رفته بودند سمتی. آناقره هنوز چشمهایش بسته بود و رنگ خالهای زردش کِرِمی بود. پیرِ شاخدار گفت: «خُب باید حواست رو جمع کنی... نباید توی این راه امیدت رو از دست بدی! راه دراز و طولانیه... اما هرچیزی بهایی داره... باید آماده باشی تا از تواناییهات استفاده کنی!»
خالخالی راه افتاد دنبال پیرِ شاخدار که میرفت سمت تپه ماسهای. توی دلش گفت: من که هیچ کاری بلد نیستم... هیچ کاری...
بلند گفت: «اما من هیچ کاری نمیتونم بکنم... من... من...»
پیرِ شاخدار اخم کرد. «به وقتش میتونی... تو هنوز خودت رو نمیشناسی... باید صبر کنی...»
خالخالی سرش را انداخت پایین. «اگه نتونم... اگه نتونم کاری بکنم... اگه مثل قرهآتا پاشا پنگال سیاهگوش، کارم رو تموم کنه؟؟ اونوقت... اونوقت همه اونها حرفشون درست درمیآد...»
نگاه کرد به قلدرها که یکگوشه دور از بقیه عصبانی سُم میکوبیدند. زمین و دندانهایشان را بههم نشان میدادند.
«نه... نه... من به درد این کار نمیخورم...»
خالخالی داشت میلرزید. پیرِ شاخدار گفت: «خودت رو جمعوجور کن... تو قراره قهرمان این گلّه باشی...»
فهرست مطالب کتاب
فصل اوّل: خالخالیِ تکشاخ
فصل دوم: قصّه قرهآتا پاشا
فصل سوم: تصمیم بزرگ
فصل چهارم: راههای پیشِ رو
فصل پنجم: پنگال سیاهگوش، از راه میرسد!
فصل ششم: یاران عجیبوغریب سفر
فصل هفتم: پیریکا، پریِ دریایی دریاچه
فصل هشتم: معمای پیریکا
فصل نهم: شیردال جزیره سیاهسنگ
فصل دهم: جزیره اشک
فصل یازدهم: دوستان جزیره
فصل دوازدهم: بازگشت به کبودان
فصل سیزدهم: قنات پُرآب
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب افسانه جزیره کبودان |
نویسنده | سمیه سیدیان |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 72 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-971544-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه نوجوان |