معرفی و دانلود کتاب هیچ چیز سیاه نیست

عکس جلد کتاب هیچ چیز سیاه نیست
قیمت:
۴۴,۴۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب هیچ چیز سیاه نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب هیچ چیز سیاه نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب هیچ چیز سیاه نیست

کتاب هیچ چیز سیاه نیست به قلم دیردرا مدن، داستانی زیبا درباره‌ی سه زن است که در لحظاتی سرنوشت‌ساز از زندگی خود در یک شهر مشترک یعنی دونگال قرار می‌گیرند. نوالای ثروتمند و موفق همه چیز دارد جز آرامشی که به شدت به آن نیازمند است. او به دونگال آمده است تا پیش کلر که نقاش است و مستقل زندگی می‌کند بماند. و سومین زن، آنا است همسایه‌ی کلر که آرزوی آشتی با دخترش را دارد. زندگی این سه زن به‌نوعی به یکدیگر مرتبط می‌شود و ماجرای این کتاب شکل می‌گیرد.

درباره‌ی کتاب هیچ‌چیز سیاه نیست

دیردرا مدن (Deirdre Madden) اهل تومبریج، شهرستان آنتریم در ایرلند شمالی است. او در کالج ترینیتی دوبلین و دانشگاه شرق آنگلیا تحصیل کرده و تا سال 1997 به یک نویسنده‌ی تمام‌وقت تبدیل شد. مدن سفرهای زیادی به سرتاسر اروپا داشته و مدت زمان طولانی را در فرانسه و ایتالیا گذرانده است، به همین جهت می‌توان ادعا کرد که این نویسنده آشنایی خوبی با فرهنگ مردمان مختلف در کشورهای اروپایی دارد. طرفداران این نویسنده‌ی توانا می‌دانند که او از طریق داستان‌های خود موضوعاتی چون دوستی، خانواده و ماهیت خلاقیت را بررسی می‌کند و از خلال وقایع عادی و روزمره به‌دنبال دستیابی به مفاهیم عمیق و ارزشمندی‌ست که انسان مدرن امروز با آن‌ها درگیر است.

زندگی در یک شهر کوچک بندری چقدر می‌تواند کسل‌کننده باشد؟ شهری که همیشه بوی ماهی می‌دهد و اولین واکنش هر بازدیدکننده یا مسافر جدیدی که به آنجا می‌آید، درهم‌کشیدن چهره از بوی بد ماهی‌ست. شهری که اغلب اوقات هوایش گرفته و بارانی است و اتفاق خاصی در آنجا نمی‌افتد. ساکنان چنین مکانی قطعاً زندگی رخوت‌بار و یکنواختی دارند و از اینکه فرد جدیدی به آنجا بیاید استقبال می‌کنند و خوشحال می‌شوند. کتاب هیچ‌چیز سیاه نیست (Nothing Is Black) با مضمون هنری قوی، داستان سه زن است؛ کلر، نواِلا و آنا. سه زنی که زندگی‌هایشان به‌شکلی غیرمستقیم و دور از انتظار به یکدیگر مربوط شده و حالا قرار است اتفاقاتی را از سر بگذرانند که پیش از آن تجربه‌شان نکرده‌اند. عنوان این کتاب:، «هیچ‌چیز سیاه نیست»، نقل قولی از نقاش هنرمند فریدا کالو است که در یادداشت‌های خود در مورد رنگ می‌گوید: «هیچ‌چیز سیاه نیست، واقعاً هیچ‌چیز».

معرفی و دانلود کتاب هیچ چیز سیاه نیست

اولین زن، کلر هنرمندی است که در دونگال، بخش دورافتاده‌ای از ایرلند تنها زندگی می‌کند. او وضع مالی خوبی ندارد و در حال حاضر در یک خانه‌ی سنگی خاکستری با سقف‌های چوبی رنگ‌شده، کف‌های شن‌کاری شده و یک استودیو برای کار کردن ساکن است. دومین زن، نواِلا، یکی از اعضای خانواده‌ی کلر است که برعکس او وضعیت بسیار خوبی دارد و با همسرش صاحب یک خانه‌ی زیبا هستند. آن‌ها همچنین رستورانی را که غذاهای اصیل ایرلندی سرو می‌کند، اداره می‌کنند. اینطور به نظر می‌رسد که نوالا در زندگی همه‌چیز دارد به جز آرامش. به همین دلیل برای رسیدن به فضای تنفس و با امید به بازیابی این آرامش، به دونگال می‌آید تا یک یا دو ماه با کلر بماند و در این مدت با همسایه‌ی کلر، آنا، یک زن هلندی دوست می‌شود که از موضوعی عمیقاً رنج می‌برد.

دیردرا مدن داستان کتاب هیچ چیز سیاه نیست را از روزی شروع می‌کند که کوین با کلر تماس گرفته و از او می‌خواهد که به استقبال نواِلا در ایستگاه اتوبوس برود. کوین تأکید می‌کند که او زودتر به ایستگاه برود چون نواِلا بدون حضور او در شهری غریب وحشت‌زده خواهد شد؛ اما کلر می‌داند که اتوبوس‌ها در آنجا همیشه تأخیر دارند و به همین جهت با آرامش اول به انجام برخی خریدهای معمولش می‌پردازد. او حتی وقت دارد که سیگاری روشن کند و مدتی را به فکر کردن بگذراند. سرانجام نواِلا می‌رسد درحالی‌که لباس‌هایی عجیب بر تن دارد و همین باعث خنده‌ی کلر می‌شود. و موضوع دیگری که زن نقاش را شگفت‌زده می‌کند این است که او چمدان‌ها و وسایل زیادی را با خود آورده، آنقدر که حتی اگر بخواهد تا پاییز هم نزد او بماند، باز هم اضافی‌ست! مگر نواِلا قصد دارد چند وقت پیش او بماند؟ و اما سومین زن یعنی آنا که همسایه‌ی کلر است و مدتی‌ست که در آرزوی آشتی و برقراری ارتباط مجدد با دختر خود است.

دیردرا مدن از خلال داستان این سه زن، مسائلی چون خانواده، دوستی، مادری، عشق و از دست دادن را بررسی کرده است. او همچنین ماهیت خلاقیت را بررسی می‌کند و به خواننده این فرصت را می‌دهد تا از دریچه‌ی چشم یک نقاش به جهان نگاه کند، برای مثال او جایی از داستان شرح می‌دهد که چگونه کلر به معشوق سابقش می‌گوید چرا تصاویر را به کلمات ترجیح می‌دهد. مدن این رمان زیبا و لطیف را در هفده بخش به رشته‌ی تحریر درآورده و در اختیار خوانندگان مشتاق خود قرار داده است.

انتشارات راه طلایی کتاب هیچ‌چیز سیاه نیست را با ترجمه‌ی فارسی نیلوفر خسروی بلالمی منتشر و روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

کتای هیچ‌چیز سیاه نیست برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های مدرن با درونمایه‌ی اجتماعی و روانشناسانه علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنید مطالعه‌ی کتاب دیردرا مدن را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب هیچ چیز سیاه نیست می‌خوانیم

همان‌طور که کلِر داشت بارانیِ کلفتش را می‌پوشید با خودش فکر کرد که امروز از کدام سمت برود. تصمیم گرفت از صخره‌ی پشت خانه بالا برود چون احساس می‌کرد در تنگنا قرار گرفته و بلندی‌های بالای دریا را به زمین‌های محدود اطراف خلیج ترجیح می‌داد. حدود نیم‌ساعت پیاده‌روی کرد تا به مسیر باریکِ رفت‌وآمد گوسفندها رسید، پس از آن سرپایینیِ تندی بود که مستقیم به دریا می‌رسید. زمین ناهموار بود و او داخل یک فرورفتگی خمیده که شبیه سرپناه بود نشست. صدای دریا و باد آرامش کرد.

ناگهان یاد مارکوس افتاد. از آخرین باری که یاد او افتاده بود خیلی گذشته بود و کلِر نمی‌دانست چرا باید ناگهان یاد او بیفتد و اصلاً چرا باید درست همان روزی را به یاد بیاورد که با هم در یک کافه در آلمان نشسته بودند و مارکوس داشت درباره‌ی سفرش به لهستان حرف می‌زد. کجای لهستان رفته بود؟ کراکوف یا لودز؟ نام شهر را به یاد نمی‌آورد. مارکوس برای شش ماه در دانشکده‌ی هنری یک دانشگاه کار کرده بود و به کلِر گفت که وقتِ نشان دادن محل زندگی‌اش معلوم شد که آن ساختمان قبلاً یکی از دفاتر اصلی نازی‌ها در طول جنگ بوده است. آنجا آدم‌ها را شکنجه کرده و کشته بودند. یک نفر به او گفته بود که اتاق‌های بازجویی در زیرزمین بوده و حالا آنجا را تبدیل کرده بودند به حمام دانشجویان. روی نمای ساختمان پلاکی مرمری نصب شده بود تا یادآور تمام کسانی باشد که نازی‌ها کشته بودند.

مارکوس گفت: «فقط نگاهی دوروبر ساختمون انداختم و زود فهمیدم که هرگز نمی‌تونم اونجا زندگی کنم. اصلاً نمی‌تونستم خودم رو راضی به زندگی در جایی بکنم که تمام اون اتفاق‌ها افتاده بود.» بنابراین اتاق دیگری در مرکز شهر اجاره کرده بود.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب هیچ چیز سیاه نیست
نویسنده
مترجمنیلوفر خسروی بلالمی
ناشر چاپیانتشارات راه طلایی
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات185
زبانفارسی
شابک978-622-5638-08-2
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان روانشناسی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب هیچ چیز سیاه نیست

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب هیچ چیز سیاه نیست

برای دریافت کتاب هیچ چیز سیاه نیست و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.