معرفی و دانلود کتاب هیچ چیز جاودانه نیست
برای دانلود قانونی کتاب هیچ چیز جاودانه نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هیچ چیز جاودانه نیست
سیدنی شلدون در کتاب هیچ چیز جاودانه نیست داستان پزشکان زنی را تعریف میکند که میخواهند به همه ثابت کنند زنان تواناییهای بسیاری دارند. یکی از آنها با یک شرطبندی جان خود را به خطر میاندازد، زنِ دیگر به پزشکی هیچ علاقهای ندارد و پای شخصیت سوم به دادگاه باز میشود. این کتاب را بخوانید تا با امیدها، آرزوها و رؤیاهای زنان پزشک آشنا شوید.
دربارهی کتاب هیچ چیز جاودانه نیست
کتاب هیچ چیز جاودانه نیست (Nothing Lasts Forever) با محاکمهی یک دکتر برای اتانازی (کشتن بیمار به خواست او و به کمک دستگاه هومرگ) بیمار شروع میشود. موضوعی که در سالهای 1994 بهاندازهی اکنون شناخته نشده بود. بعد از صحنهی دادگاه، داستان کتاب هیچ چیز جاودانه نیست به پنج سال قبل برمیگردد. سه زن جوان با نامهای کت هانتر، هانی تافت و پیج تیلور در بیمارستان امبارکادرو در سانفرانسیسکو کار میکنند. سه زنی که میخواهند قدرت خود را در میان انبوه پزشکان مرد ثابت کنند؛ زیرا در آن زمان تعداد کمی از زنان در حرفهی پزشکی فعالیت میکردند و مردان توانایی آنها را زیر سؤال میبردند. سیدنی شلدون (Sidney Sheldon) سه شخصیت را در کتاب معرفی میکند: کیت هانتر دختری سیاهپوست و بااعتمادبهنفس است که گذشتهای سخت دارد. هانی تافت دختری ساده است که در خانوادهای موفق و مشهور به دنیا آمده. پیج تیلور نیز دختری جذاب، باهوش و فداکار است که در میان دیگران محبوبیت زیادی دارد. این سه دوست با یکدیگر در یک آپارتمان زندگی میکنند و رفتهرفته رابطهای صمیمانه بین آنها شکل میگیرد.
کت هانتر در کودکی مورد تجاوز قرار گرفت و بعد از آن با خود عهد کرد که دیگر با هیچ مردی ارتباط نداشته باشد. اما فقط بهخاطر پنج هزار دلار با یکی دیگر از دکترها شرطی میبندد که سرنوشت او را برای همیشه تغییر میدهد. هانی تافت به اصرار خانوادهاش رشتهی پزشکی خوانده، با هزار ترفند توانسته از دانشکدهی پزشکی فارغالتحصیل شود و به بیمارستان شهر بیاید. پزشکان بهزودی متوجه میشوند که تواناییهای هانی کمتر از آن چیزی است که فکرش را میکردهاند. و همین موضوع بیمارستان را به خطر میاندازد.
سیدنی شلدون داستان پیج تیلور را در اوایل کتاب هیچ چیز جاودانه نیست بیان کرده. پیج تیلور پزشک جوانی است که برای کمتر زجر کشیدن بیمار، روش اتانازی را انتخاب میکند؛ اما همان بیمار وصیت میکند بعد از مرگش یک میلیون دلار به دکتر تیلور داده شود. این وصیت باعث میشود که او را به قتل بیمار متهم کنند و به جلسهی دادگاه بکشانند. شاهدان زیادی (اغلب مردان) شهادت میدهند که بیمار از پیج متنفر بوده و دکتر او را مجبور کرده که یک میلیون دلار به او بدهد. پیج در آستانهی اعدام قرار میگیرد؛ اما قبل از رأی دادگاه از خود میپرسد که چگونه به اینجا رسیده است؟!
طرح داستان جذاب و برانگیزاننده است و در خلال این رمان با اصطلاحات پزشکی مختلف نیز آشنا میشوید. سیدنی شلدون در این کتاب به جزئیات زندگی پزشکان و سختیهای این شغل میپردازد؛ مخصوصاً پزشکان زنی که سعی دارند در دنیایی مردسالارانه، خود را مطرح کنند. انتشارات لیوسا این رمان هیجانانگیز، جذاب و مدرن را با ترجمهی فریده مهدوی دامغانی روانهی بازار کرده است.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب هیچ چیز جاودانه نیست
در سال 1995 جک بندر فیلمی تلویزیونی بر اساس کتاب هیچ چیز جاودانه نیست ساخت که بروک شیلدز، ونسا ویلیامز، گرگوری هریسون و گیل اوگریدی در آن نقشآفرینی کردهاند.
کتاب هیچ چیز جاودانه نیست برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن رمانهای جنایی و پلیسی با درونمایهی عاشقانه علاقه دارید، کتاب هیچ چیز جاودانه نیست انتخاب خوبی برای شما خواهد بود.
با سیدنی شلدون بیشتر آشنا شویم
سیدنی شلدون نویسندهی آمریکایی متولد سال 1917 و درگذشته در سال 2007 است. آغاز حرفهی نویسندگی او با نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی بود. وی در سال 1948 برای نگارش فیلمنامهی «مرد مجرد و دختر جوان» جایزهی اسکار را از آن خود کرد. او بعد از ساخت سریالهای مختلف، رماننویسی را امتحان کرد و به یکی از پرفروشترین نویسندگان تاریخ تبدیل شد. سیدنی شلدون اغلب در رمانهای خود زنان مصممی را به تصویر میکشد که در دنیایی مردانه، خود را به اثبات میرسانند. با توجه به تجربهی او در نویسندگی برای سریالهای پرطرفدار، سیدنی کتابهایش را به شکلی مینویسد که خواننده بعد از به پایان رساندن یک فصل، به سراغ فصل بعد برود و کتاب را به زمین نگذارد. بعضی از کتابهای او عبارتند از: «استاد بازی»، «اگر فردا بیاید»، «چهرهی عریان»، «آنسوی نیمهشب» و «خاطرات نیمهشب».
در بخشی از کتاب هیچ چیز جاودانه نیست میخوانیم
عصر همان روز، جیسون کورتیس به دیدن پیج رفت.
«شما ملاقاتى دارید، دکتر تیلور.»
جیسون وارد سلول پیج شد: «پیج...»
پیج رویش را به سمت او چرخاند و درحالىکه مىکوشید اشک از دیدگانش جارى نشود، گفت: «اوضاع خیلى بد است، اینطور نیست؟»
جیسون بهزحمت لبخندى زد و گفت: «تو که مىدانى آن مرد چه گفت. تا زمانىکه ماجرا به پایان نرسد، هیچ چیز معلوم نیست.»
«جیسون، تو که خیال نمىکنى من جان کرانین را براى پولش کشتم، مگر نه؟ کارى که من کردم، فقط براى کمک به او بود.»
جیسون بهآرامى پاسخ داد: «من حرفت را باور مىکنم. دوستت دارم.»
او زن جوان را در بر گرفت و در دل گفت: اصلا نمىخواهم او را از دست بدهم. نمىتوانم. او بهترین اتفاقى است که در زندگى من افتاده.
سپس با صداى بلند گفت: «همه چیز درست مىشود. من به تو قول دادهام که تا ابد در کنار هم خواهیم ماند.»
پیج او را به خود فشرد و در دل گفت: هیچ چیز جاودانه نیست. هیچ چیز. آخر چرا اوضاع به این شکل شد؟ کجاى کار خراب از آب درآمد؟ آخر چرا همه چیز خراب شد؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هیچ چیز جاودانه نیست |
نویسنده | سیدنی شلدون |
مترجم | فریده مهدوی دامغانی |
ناشر چاپی | انتشارات لیوسا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 424 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-6020-340-232-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |