معرفی و دانلود کتاب هرگز بزرگ نشو: داستان زندگی جکی چان

معرفی کتاب هرگز بزرگ نشو: داستان زندگی جکی چان

فکر می‌کنید در دنیا چند نفر وجود دارند که بتوانند بر زندگی افرادی که تا به حال آن‌ها را ندیده‌اند تأثیر بگذارند و مسیر زندگی چند نسل را دگرگون کنند؟ بدون شک یکی از این آدم‌ها جکی چان است. کتاب هرگز بزرگ نشو اثری از جکی چان و ژو مو داستان زندگی این هنرمند بزرگ و ماندگار را که سینمای اکشن با او به اوج رسید و پای افراد زیادی را به سمت ورزش‌های رزمی کشاند، روایت کرده است.

درباره‌ی کتاب هرگز بزرگ نشو

بعضی از لحظات هیچ‌گاه از بین نمی‌روند، گویی در کهکشان‌ها ثبت می‌شوند و نام خالق خود را فریاد می‌زنند. این پدیده‌ی ماندگار ممکن است موسیقی بتهوون، نقاشی ونگوگ یا سکانسی از فیلم داستان پلیس باشد! در عالم هنر و سینما زمان داور مطلق است و اوست که ثابت می‌کند سردی گذر زمان، نه‌تنها آتش یک فیلم خوب را خاموش نمی‌کند؛ بلکه آن را به ستاره‌ای روشنگر برای هنرمندان تبدیل می‌کند تا با روشنی آن، مسیر خود را بهتر و دقیق‌تر پیدا کنند. یکی از خالقان این ستاره‌های درخشان، بازیگر و کارگردانی محبوب است که ما او را با کارهای شگفت‌انگیزی مثل پریدن از روی سقف و خوابیدن بر بال هواپیما و نبرد با شیر و پلنگ به یاد می‌آوریم. او کسی نیست جز محبوب دل عاشقان سینمای اکشن: جکی چان (Jackie Chan).

کتاب هرگز بزرگ نشو (Never grow up) شما را به جایی می‌برد که این قهرمان رزمی‌کار، از بوکس گرفته تا کونگ‌فو و کاراته را در آنجا آموخته و طعم شکست و پیروزی را چشیده: خانه‌ی کودکی‌های جکی چان. ژو مو (Zhu, Mo)، یکی از دوستان نزدیک جکی چان، سرگذشت‌نامه‌ی این ستاره را با همکاری خود او در این کتاب به رشته‌ی تحریر درآورده است. کتاب با توصیف مراسم اسکار سال 2016 آغاز می‌شود؛ مراسمی که بزرگان سینما همچون تام هنکس از رفاقت و علاقه‌ی خود به این هنرمند رزمی‌کار می‌گویند و جایزه‌ی اسکار را حق او می‌دانند.

خواه، ناخواه کودکی ما امروز ما را ساخته است و نمی‌توانیم ساقه‌های شخصیتمان را از ریشه‌هایش که در خاک کودکی آب خورده و بالنده شده‌، جدا کنیم. جکی چان هم همچون سایر آدم‌ها از این قاعده مستثنی نیست و کودکی‌اش را عامل روی آوردنش به ورزش می‌داند. کسی که به جکی چان ورزش‌های رزمی را می‌آموزد پدرش است. جکی چان انسانی صادق و راستگو است و خود اقرار می‌کند که در نوجوانی هنرهای رزمی‌اش را برای کتک زدن بچه‌های محله به کار می‌برده و حریف تمرینی‌اش هم‌کلاسی‌هایش بودند.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید جکی چان زمانی که فقط هفت سال سن داشت، از کودکستان اخراج شد. بعد از اخراج، هیچ کودکستانی حاضر نمی‌شد کودکی بازیگوش با آن کارنامه‌ی انضباطی را ثبت‌نام کند، بنابراین خانواده‌ی جکی مجبور شدند او را به آکادمی تئاتر ببرند. پدر و مادر او نمی‌دانستند با این کار چه لطفی در حق فرزندشان و سینمای جهان می‌کنند، اما جکی چان از همان روز مسیر زندگی‌اش را انتخاب کرد و گفت: «می‌خواهم برای همیشه اینجا بمانم.»

کتاب هرگز بزرگ نشو از چگونگی ساخت پروژه‌ی سینمایی چندقسمتی داستان پلیس که عوامل فیلم از سال 1985 تا 2013 مشغول ساخت آن بودند، سخن به میان می‌آورد. در کمال تعجب جکی چان این مجموعه‌ی شاهکار و پربیننده را صرفاً با هدف «کم کردن روی یک کارگردان آمریکایی» آغاز کرد اما کارش از چیزی که تصور می‌کرد هم بسیار موفق‌تر شد و ژو مو ماجرای موفقیت‌های پیاپی او را روایت می‌کند.

جکی چان در کتاب هرگز بزرگ نشو نظرات و مشاهدات خود را از سینمای هالیوود بیان و انتقادات بسیاری را نیز به کارگردانان ژانر اکشن وارد می‌کند. او در دهه‌ی 80 و 90 میلادی از پول‌سازترین بازیگران فیلم‌های اکشن بود که تصویرش بر روی پوستر فیلم، تضمین‌کننده‌ی موفقیت تجاری کار محسوب می‌شد.

کتاب هرگز بزرگ نشو با ترجمه‌ی فارسی مریم اصغرپور، به کوشش انتشارات بله منتشر شده و در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.

نکوداشت‌های کتاب هرگز بزرگ نشو

• جکی چان یک استاد رزمی است که بیش از 200 مدال، یک اسکار و هزاران جایزه‌ی ورزشی و سینمایی دارد، اما چیزی که او در کتاب هرگز بزرگ نشو منعکس می‌کند، فروتنی و متنانت است. (مجله‌ی ساعت CBS)
• خاطرات جکی چان در این کتاب پر از استخوان شکسته و خون است. او بارها با مرگ رویاروی شده و آن‌ها را به‌طرز جذاب و خواندنی در کتاب هرگز بزرگ نشو بازگو کرده است. (هفته‌نامه‌ی سرگرمی)

کتاب هرگز بزرگ نشو برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای خوانندگان ورزش‌دوست و فیلم‌باز که می‌خواهند با زندگی یکی از معروف‌ترین بازیگران و کارگردان‌های جهان آشنا شوند، مناسب است.

در بخشی از کتاب هرگز بزرگ نشو: داستان زندگی جکی چان می‌خوانیم

دلیر و پر استقامت

وقتی بچه بودم می‌خواستم پلیس، بوکسور، شرخر، مأمور اِف‌بی‌آی یا مأمور مخفی بشوم.
وقتی کارگردان شدم فیلم‌نامه‌نویسی را استخدام کردم تا رویاهای کودکی‌ام را به شکل فیلم‌نامه بنویسد تا در دنیای واقعی یکی‌ یکی به آن‌ها برسم. در فیلم‌هایم پلیس، سرباز، جاسوس و همه‌ چیزهای دیگری شدم که زمانی آرزو داشتم و فقط نقش یکی از آرزوهایم را بازی نکرده‌ام. هنوز سعی می‌کنم در یک فیلم نقش آتش‌نشان را بازی کنم. تنها نقشی که نمی‌توانم بازی کنم نقش مرد خیلی جذاب و رهبر است. فیزیک بدنی من طوری نیست که زن‌ها برایم غش‌ و ضعف کنند و شکی نیست که من هم ‌چنین اعتمادبه‌نفسی در خودم سراغ ندارم. ذات و شخصیت من یک مرد معمولی است، مردی که خیلی مورد توجه خانم‌ها قرار نمی‌گیرد.

به‌عنوان یک بازیگر توانسته‌ام زندگی‌هایی را تجربه کنم که در هیچ حالت دیگری تجربه‌شان برایم ممکن نبود. می‌دانم خیلی خوش‌شانسم که این شغلم است. ولی صنعت سینما و سرگرمی مخصوصاً در هنگ‌کنگ روی دیگری هم دارد. نصیحت همیشگی پدرم به من این بود: «دوروبر قمار، مواد مخدر و گروه‌های مخفی نرو.»

در دهه‌های 70 و 80 دور ماندن از گروه‌های مخفی در هنگ‌کنگ و تایوان کار سختی بود چون خیلی فراوان بودند. این گروه‌ها همان کارهایی را انجام می‌دادند که سازمان‌های تبهکار در آمریکا انجام می‌دهند و بیشتر وقت‌ها خودشان را در دنیای سرگرمی و فیلم پنهان می‌کردند تا بتوانند با کلاه‌برداری وام بگیرند و با این استتار از خودشان محافظت کنند. ما هر چقدر هم که سعی می‌کردیم باز نمی‌توانستیم از این گروه‌ها دور بمانیم.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: قلقلی
فصل دوم: دوست‌پسر
فصل سوم: عمیق‌ترین و تنها حسرت من
فصل چهارم: یک دهه تاریکی
فصل پنجم: عشق اول
فصل ششم: شماره نُه
فصل هفتم: شکست‌های بزرگ من
فصل هشتم: به استرالیا خوش‌آمدی
فصل نهم: استرالیا، دور دوم
فصل دهم: تبدیل‌ شدن به اژدها
فصل یازدهم: موفقیت یک ‌شبه به ‌دست ‌آمده
فصل دوازدهم: روح بروس‌لی
فصل سیزدهم: به هالیوود خوش آمدی
فصل چهاردهم: دوره‌ خوش‌گذرانی
فصل پانزدهم: سقوط آزاد
فصل شانزدهم: دلیر و پر استقامت
فصل هفدهم: عشق زندگی
فصل هجدهم: اگر بمیرم چه می‌شود؟
فصل نوزدهم: حیوانات
فصل بیستم: پدر بودن (بخش اول)
فصل بیست و یک: یک برداشت دیگر
فصل بیست و دوم: در پیاده‌روی مشاهیر
فصل بیست و سوم: قدر پول را ندانستن و دور ریختن پول
فصل بیست و چهارم: هم‌بازی
فصل بیست و پنجم: پدر بودن (بخش دوم)
فصل بیست و ششم: جکی با سبک وینتیج
فصل بیست و هفتم: مغبون کلاهبرداری
فصل بیست و هشتم: بده
فصل بیست و نهم: پدر پسر کاراته‌باز
فصل سی‌ام: آواز خواندن
فصل سی و یکم: ستاره واقعی کونگ‌فو
فصل سی و دوم: سه پدر من
فصل سی و سوم: ثروت ملی
فصل سی و چهارم: چهار خانه در سنگاپور
فصل سی و پنجم: برای طرفدارانم
کلام آخر