معرفی و دانلود کتاب نفرین فراعنه

معرفی کتاب نفرین فراعنه

سفری شگفت‌انگیز به سرزمین فرعون‌های باستانی... کتاب نفرین فراعنه، نوشته‌ی الناز دادخواه، یک رمان خواندنی در ژانر فانتزی است. قهرمان این رمان زنی جوان به نام الیزاست که در پی حوادثی شبه‌جادویی، از عصر حاضر به سده‌ها قبل سفر می‌کند و در این بین، درگیر وقایعی عجیب و هولناک در سرزمین مصر باستان می‌گردد.

درباره کتاب نفرین فراعنه

ژانر فانتزی یکی از گونه‌های پرطرفدار ادبیات روایی در تمام دنیاست. نگاهی گذرا به فهرست پرفروش‌ترین عناوین داستانی در طی چند دهه‌ی اخیر، به روشنی این نکته را اثبات می‌کند که امروزه، داستان‌های فانتزی، حتی بیش از آثار عاشقانه، توجه و علاقه‌ی عموم علاقه‌مندان به ادبیات داستانی را در سراسر دنیا به خود جلب می‌کنند. (برای پی بردن به منظور ما، کافی‌ست به آمار فروش خیره‌کننده‌ی عناوین داستانی نویسندگانی چون جی. کی. رولینگ، جی. آر. آر. تالکین و جرج. آر. آر. مارتین نظری بیفکنید.) با این وصف، جای بسی افسوس و دریغ است که در ادبیات فارسی، تاکنون چندان که باید و شاید به ژانر فانتزی توجه نشده است. البته تقصیرِ این غفلت بیشتر متوجه نویسندگان ماست، تا خوانندگان‌مان. چه، فروش نسبتاً بالای ترجمه‌های فارسی داستان‌های فانتزیِ غربی در ایران، نشان می‌دهد که مخاطبین فارسی‌زبان ابداً نسبت به این گونه‌ی ادبی بی‌توجه و بی‌علاقه نیستند. باری، در چنین شرایطی‌ست که به ارزش کار نویسندگان فانتزی‌نویسی چون الناز دادخواه پی می‌بریم.

دادخواه در کتاب نفرین فراعنه که بی‌شک یکی از بهترین نمونه‌های ژانر فانتزی در ادبیات ایران به شمار می‌رود، داستانِ شگفت‌انگیز دختری به نام الیزا را روایت کرده است. الیزای بیست و هفت‌ساله باستان‌شناسِ موزه‌ی مشهور برلین است. علاقه‌ی پژوهشی او، بیش از هر چیز، معطوف به مصر و عصر باستانیِ حکومت فراعنه (فرعون‌ها) بر این سرزمین می‌شود. ماجرای هیجان‌انگیز الیزا، همزمان با سفر تحقیقاتی او به همراه گروهی از کاوشگران، به سرزمین مصر، آغاز می‌شود. مأموریت الیزا و تیمِ همراه او، جستن مقبره‌ی یکی از فراعنه‌ی مصر، موسوم به «نفر تی تی» است. این مأموریت پس از تلاش‌های شبانه‌روزی به موفقیت ختم می‌گردد. اما زمانی که الیزا مقبره‌ی باستانیِ این فرعون درگذشته را می‌یابد و با دقتی درخور یک باستان‌شناس قهار، به کاوش در آن می‌نشیند، مأموریت شخصی او تازه آغاز می‌شود. مایه‌ی فانتزی و خیالی کتاب نفرین فراعنه از اینجا به بعد است که ظهور و بروز می‌یابد. الیزا با کشف انگشتری که ظاهراً به یکی از فراعنه‌ی مصر تعلق داشته، موفق به برقراری ارتباط با روح این فرعون ازدنیارفته می‌شود. ارتباطی که او را به سده‌ها پیش، به عصر حکمرانی فراعنه بر مصر باستان برده و معماهایی شگفت و لاینحل را پیش پای او می‌نهد...

کتاب نفرین فراعنه، صرف نظر از پیرنگ پیچیده و جذابی که دارد، از حیث زبان و ضرب‌آهنگ نیز اثری قابل قبول و شایان توجه است. در یک کلام، در این اثر هر آنچه لازمه‌ی ساخته و پرداخته شدن یک داستان خواندنیِ فانتزی و ماجراجویانه است، یافت می‌شود؛ از ماجراهای پیشبینی‌ناپذیر و نفسگیر گرفته، تا دیالوگ‌های حماسی و تهییج‌کننده، و البته، پایانی شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده.

کتاب نفرین فراعنه به همت انتشارات آئی‌سا در دسترس مخاطبین علاقه‌مند قرار گرفته است.

کتاب نفرین فراعنه مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به رمان‌های فانتزی و دوست‌داران آثار هیجان‌انگیز و ماجراجویانه (اعم از بزرگسالان و نوجوانان) می‌توانند خود را مخاطب کتاب نفرین فراعنه، اثر جذاب و پرکشش الناز دادخواه، بدانند.

با الناز دادخواه بیشتر آشنا شویم

الناز دادخواه، نویسنده‌ی بااستعداد و جوان ایرانی، متولد سال 1371 است. عمده‌ی آثار به‌انتشاررسیده از این داستان‌نویس خلاق و جسور به ژانر فانتزی و علمی - تخیلی تعلق دارند. از میان این آثار می‌توان به عناوینی چون «نفرین فراعنه»، «رز سیاه»، «آن سوی سایه‌ها»، «درنده‌ی تاریکی»، «دختر هزارساله»، «کارناوال وحشت»، «عروس جزیره» و «گرگ‌زاده» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب نفرین فراعنه می‌خوانیم

ماشین راس ساعت دنبال­مون اومد و ما رو به هتل برگردوند. می‌­دونستم حفاری و پیدا کردن مقبره کاریه که نیاز به صبر و حوصله‌­ی زیادی داره و نمی‌­تونم باعجله و کم‌طاقتی به چیزی که می‌­خوام برسم باید ذره­‌ذره صبر می‌­کردم تا از زیر خاک بتونم به اون مقبره­‌ی ارزشمند دست پیدا کنم و این استراحت یک هفته­‌ای دقیقاً چیزی بود که ذهنم بهش نیاز داشت. زیر دوش آب که قرار گرفتم انگار تمام خستگی‌­ها از بدن دردناک و شنی‌ام رخت بست. چشم­‌هامو بستم و سرمو به کاشی خنک حموم تکیه دادم. اجازه دادم قطرات خنک آب وجودمو از تمام شن­‌ها و غبار و خستگی کویر بشوره و پاک کنه. وقتی از حموم بیرون اومدم واقعاً حس سبک‌­بالی داشتم و به قدری خسته بودم که حس می‌کردم اگه بخوابم تا سال‌­ها بیدار نخواهم شد. صبح روز بعد لوک تا فرودگاه همراهی­‌مون کرد تا مطمئن بشه به سلامت به مقصد می‌­رسیم. از برگشتن به خونه هیجان داشتم، از این که می‌­تونستم خانواده‌­مو ببینم و برای مادرم از چیزایی که پیدا کرده بودیم حرف بزنم. دلم می‌­خواست بهش بگم که به زودی به همه آرزوهام می‌­رسم و می‌­تونه تصویرمو رو تیتر اول روزنامه‌­ها ببینه.

قلبم برای رسیدن به خونه پر می‌­زد. از فرودگاه بلیت برگشتم و با ملانی چک کردم دقیقاً شش روز بعد ساعت ١٠ صبح پرواز داشتیم و قطعاً لوک نفر اولی بود که برای اسقبال میومد و امیدوار بودم خوش‌­خبر باشه. با ملانی خداحافظی کردم و تاکسی مستقیم به مقصد خونه گرفتم بد نبود اگه سورپرایزشون می‌کردم. چراغ‌­های خونه روشن بود و مشخص بود مامان خونه‌­س، اون قدر دلم براش تنگ شده بود که حد نداشت. دست­مو روی زنگ گذاشتم و به طور ممتد فشارش دادم. صدای عصبانی مامان حتی از این جا هم توو سرم زنگ می­‌زد. در که باز شد چهره‌­ی عصبی و درهمش مقابلم قرار گرفت. دهنش برای غر زدن باز مونده بود اما انگار با دیدن من پشت در حتی فراموش کرده بود که از چی عصبانی شده.