معرفی و دانلود کتاب پایان یک نویسنده
برای دانلود قانونی کتاب پایان یک نویسنده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پایان یک نویسنده
فواد باید تصمیم بگیرد؛ عشقش به نویسندگی یا بهدست آوردن درآمدی معقول برای گذران زندگی؟ او میخواهد خود را از این منجلاب ذهنی که برایش چیزی حس حسرت و ناکامی ندارد، بیرون آورد، اما چطور؟ کتاب پایان یک نویسنده نوشتهی ناصر فرزین اثری اجتماعی و عاشقانه و روایتگر زندگی یک زوج جوان است که میخواهند برای زندگی و آیندهی خود تصمیم بگیرند، اما مشکلات بیشماری که بر سر راهشان قرار دارد، موانعی در روند حل بحرانهاست.
دربارهی کتاب پایان یک نویسنده
زندگی سخت است؛ فرقی ندارد نویسنده باشیم یا کارمند. آن چه یک زندگی زیبا را به معضلی غیرقابل حل تبدیل و روح و روان آدم را نابود میکند، بیپولی است؛ همان مشکلی که فواد و اغلب افراد حاضر در این داستان به آن دچارند. فواد و فرانک مدتی است که ازدواج کردهاند. ترجمه و نوشتنهای فواد و تدریس بازیگری توسط فرانک، بههیچوجه کفاف مخارج زندگیشان را نمیدهد. آنها حتی دغدغههای ذهنی نسبتاً متفاوتی دارند. فواد یک نویسنده درونگراست و ذهن او ناخودآگاه به فرهنگ و فلسفه و ناکامیهایی که عشقش به نویسندگی برایش حاصل آورده میاندیشد؛ اما فرانک زنی نسبتاً اجتماعی و بازیگر است.
او برخلاف فواد برونگراست و به تغییر زندگی و شانس بچهدار شدنشان فکر میکند. با همهی اینها، این زوج یکدیگر را دوست دارند و نمیتوانند به جدا شدن از همدیگر بیاندیشند. کتاب پایان یک نویسنده نوشتهی ناصر فرزین تأملات درونی فواد و ارتباطش با جهان بیرون را روایت میکند؛ جهانی که نمیگذارد او در عین پرداختن به کار موردعلاقه و نویسندگی، معاشش را تأمین و رفاه نسبی را برای خود و همسرش فراهم کند.
در رمان پایان یک نویسنده شخصیتهای گوناگونی حضور دارند که هر کدام نمایندهی قشری از اجتماع هستند. فواد خود نمایندهی افراد ایدهآلگراست که مسئولیتهای زندگی آنها را به ورطهی ناامیدی و خستگی کشانده و بهدنبال راه گریزی از این شرایط هستند. مادر فرانک زنی سنتی است که برای آیندهی فرزندش نگران است و نمیتواند شیوهی زندگی دختر و دامادش را بپذیرد. ناصر فرزین یکی از شخصیتهای این کتاب را به نمایندگی از افرادی که خوب شعار میدهند اما در عمل محافظهکار و ترسو هستند قرار داده و کوشیده تا بُعدهای مختلفی از شخصیتهای داستان را برای خواننده بهنمایش بگذارد.
ناصر فرزین بازگو کنندهی معضلاتی است که شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها را پدید آورده و افراد را به حل شدن در سیستمی با هدف سوددهی صرف، وادار میکند؛ سیستمی که فواد بههیچوجه دوست ندارد به یکی از چرخدهندههای آن تبدیل شود. او میخواهد استقلال و آرزوهایش را زنده نگهدارد اما این کار چندان آسان بهنظر نمیرسد.
کتاب پایان یک نویسنده در انتشارات آئیسا منتشر شده است.
کتاب پایان یک نویسنده برای چه کسانی مناسب است؟
رمان حاضر برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی و عاشقانه مناسب است.
در بخشی از کتاب پایان یک نویسنده میخوانیم
فواد با خوشحالی تبریک میگوید و خداحافظی میکند، آیهای از سورهی الرحمن که استاد زیاد به کار میگیرد. گام هایش سریع و ذهنش آشفته است. از دور کیا اسپورتیج سفید را میبیند. سرنوشت داستان به تصمیم خسرو بستگی دارد. اگر قانون کارما درست بوده باشد بالاخره جواب خوبی که درحق حمید آقا کرده بود امشب به دستش رسید. به قول عمو صادق نیت شرط موفقیت است. باید بدون چشم داشت به موقعیت مالی و اجتماعی خسرو به او نزدیک شود. در حد امکان میتواند با خیال پردازی مثبت خسرو را امیدوار کند. یکی از فلافلها را با ولع توی دهانش میگذارد و از تندیاش لذت میبرد، عرض خیابان را با استرس طی میکند. فرض این که خسرو این وقت شب به درخواست نویسنده جواب مثبت داده یعنی آدم زیاد خودخواهی نیست. پژوی سفیدی رد میشود و هر سه دختر مسافر آن برای خودشان میرقصند و میخوانند، فواد این تیکه را خوب میشنود: تقدیر بی تقصیر نیست!
دست راستش حالا دستگیرهی کیا اسپورتیج را لمس کرده؛ انگار این ماشین جان دارد. مثل آهن ربا جذب میکند. سوار میشود و خسرو هول زودتر سلام میکند.
- سلام آقای صابر! شب بخیر.
فواد به نیمرخ خسرو که نگاه میکند، تا هشتاد درصد با تصوراتش همخوانی دارد. درست مثل گذشته ها؛ هرچند ابراهیم تاکید کرده از فال بد حذر کند. دوران دانشجویی وقتی ترم اول جلسهی اول استاد وزیری را دید، حسی گفت تنها درسی که مردود میشود با همین استاد خواهد بود.
- سلام خسروخان. ممنونم که اومدید تا من امشب را با هزار سوال بی جواب سپری نکنم. نمیدونم راجع به من از منوچهر چیزی شنیدید؟
خسرو هنوز به فواد نگاه نکرده تا حرف مهمی زده باشد.
- من خیلی وقته دنبال ابراهیمم. من آدم معتقدی نیستم اما تا حدی انسانیت سرم میشه. خاتون حق من نبود. شاید واسه همین بچه دار نشدیم. مثل این که تو یه گل را از باغچه بکنی، بلافاصله پژمرده میشه.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پایان یک نویسنده |
نویسنده | ناصر فرزین |
ناشر چاپی | انتشارات آئیسا |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 554 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5247-78-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی، کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |