معرفی و دانلود کتاب میلرزم و ماکوندو
برای دانلود قانونی کتاب میلرزم و ماکوندو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب میلرزم و ماکوندو
کتاب میلرزم و ماکوندو، اثر ژوئل پومرا، آینهای است که واقعیتها را آشکار میکند، این نمایشنامه بر اساس دو داستان از گابریل گارسیا مارکز نوشته شده است. میلرزم و ماکوندا نمایشنامهای مبتنی بر اندیشه و تفکر با فاصلهگیری مناسب از احساس است.
در مکانی که میتواند سالن تئاتر باشد، جاییکه جدیت و سهلانگاری، وقار و نیشخند برای یک شب هم که شده دیگر با هم تضاد ندارند، چند نمونهی بشری، تحت هدایت یک مجری که عجیبتر از آنهاست، زندگی خود را تعریف میکنند و در جستوجوی حقیقتی هستند. این مکان که اساسی جز بهنمایش گذاشتن همهچیز ندارد، همچون آینهای است.
عنوان عجیب و غریب میلرزم برای نمایشنامهی ژوئل پومرا، زمانی عجیبتر بهنظر میرسد که مجری (یکی از شخصیتهای نمایش) بیان میکند نام این شب کوتاهی که در آن هستیم «میلرزم» است و جالبتر اینکه این عنوان بهصورت اتفاقی انتخاب شده است. مجری به تماشاچیان نوید میدهد که امشب از شادی خواهیم لرزید و از خنده گریه خواهیم کرد. لرزیدن از شادی و گریه کردن از روی خنده، ترکیبهای متضادی هستند که در بدو نمایش مفاهیم پرکنتراست و سیاهوسفید نمایش را برملا میکنند.
راز دیگری که مجری در ابتدای نمایش بهعنوان موتور محرک و انگیزهی کشش و جذابیت از آن پرده برمیدارد، مردن خود او در انتهای نمایش است. کسی که نمایش با او آغاز شده است، خودش خبر میدهد که در پایان خواهد مرد و ما کنجکاو میشویم که بدانیم او چگونه میمیرد....
در اینجا پومرا، نمایشنامه میلرزم و ماکوندو، را با یک نمایش روایی و از گونه نمایشهای فاصلهگذاریشده، آغاز میکند تا بهدور از احساسات موجود در نمایشهای متداول و دراماتیک، یک اثر تفکربرانگیز و روشنگرانه را آغاز کرده باشد. بخش عمدهای از نمایشنامه با گفتار یا بهعبارتی دیالوگ مجری با تماشاچیان به پیش میرود. همین موضوع باعث شده است که میلرزم به یک شو یا مراسم خاص و یا حتی نوعی سیرک بدل شود. سیرکی که بهجای شادی و سرگرمی و تفریح، بیشتر نگرانی را تقویت میکند. نگرانی از آیندهی مبهم بشر. آیندهای که در دست مدیران است و گویا آنها هیچ برنامهای برای آن تدوین نکردهاند. آنچه در این اثر دراماتیک مطرح میشود، موضوعات یک کاراکتر یا شخصیت خاصی نیست بلکه بیشتر نگرانیهای بشر طرح میشود.
پومرا آفت جامعهی صنعتی را که همان اختلافات طبقاتی و سرمایهداری شدن جامعهی غربی است، بهتصویر میکشد. جامعهای که در آن عدهای بسیار محدود و اندک برخوردار و متمول هستند و گروه بیشمار و بسیاری فقیر و بیچیز. سرمایهی اصلی این جامعه در دست افراد خاصی است و دیگران جیرهخوار و صدقه بگیر آنها هستند. صدقهای که به آنها داده میشود تا برای درجازدن در زندگی نکبتبار و فقرشان روحیه داشته باشند. آدمهای این جامعه هیچکدام در جای خود قرار نگرفتهاند و کسی برای کاری که میکند ساخته نشده. زنی که در کارخانه کار میکند، با اینکه در حادثهای عضوی از بدنش را از دست میدهد، ولی همچنان به سر کار میآید تا اینکه شغلش را از دست ندهد. دغدغهی اشتغال در جامعهی کنونی بر دیگر آثار نویسنده نیز سایه افکنده است.
همهی افراد این جامعه به خودشان فکر میکنند و کسی به دیگران بیشتر از خودش فکر نمیکند. بزرگترین سؤال فلسفی نمایشنامه میلرزم و ماکوندو، زمانی طرح میشود که به سوال اگر کسی باشد که حضور نداشته باشد، میرسیم. چطور میتواند بگوید که حضور ندارد؟ آنهایی که هستند همه حضور دارند. همه با این سوال یکه میخورد و شاید هم بخندد. ولی کمکم بهخود آمده، میفهمند موجودی شده اند که زندگی میکنند بدون احساس اینکه زندگی میکنند و بهمرور این نگرانی در ذهنشان شکل میگیرد که ممکن است ازجمله کسانی باشند که در سالن نشستهاند ولی حضور ندارند و این حس کمکم بر جان مخاطب لرزه میاندازد.
در کنار این شوک روحی و جسمی، پومرا کمکم خودباوری را به مخاطب القا میکند و میفهماند که ثروتمندترین مرد دنیا بهواسطهی آدمهایی که در اطرافش هستند وجود دارد. مدیران، ثروتمندان، بدون وجود اطرافیان هیچاند. این اطرافیان هستند که اجازه میدهند جامعهای شکل بگیرد که خوبی و بدی در آن تنیده شده و نادرستی حاکم شود. در همین جامعه، مادری است که به آینده فرزندانش امید بسته است و دوست دارد آنها واقعیت جامعه را همانطور که هست بفهمند، نه آنطوری که والدینش فکر میکنند. پدر و مادرانی که جنگها و سختیهای زیادی را پشت سر گذاشتهاند به امید اینکه نسل آینده سرگردان نباشد. در آینده کودکانی میآیند که آگاهی برای آنها دشوار است و با ذکر این مفاهیم کمکم پی میبریم که نمایشنامه پومرا بیشتر به یک اعتراضیه یا بیانیهی فلسفی شبیه است.
مانیفستی که توسط چند شخصیت نمادین مطرح میشود و از هرگونه قصهپردازی و خلق موقعیتهای دراماتیک عاری است. اینگونه شیوهی نگارش نمایشنامه توسط پومرا، تأثیر ثانویهای هم بر مخاطب میگذارد و آن باور این موضوع است که اجرای یک شو هم میتواند در یک شب کوتاه برای مخاطبانش تأثیرگذار باشد. نویسنده حتی اجرای تبلیغاتی و رسانهای و شوهای بیخاصیت و بیمصرف جامعهی صنعتی را به نقد میکشد. پومرا این اثر را یک آغاز میداند که خواننده یا تماشاچی آن باید با ذهن خلاق خویش پس از مطالعه یا اجرا آن را کامل کند.
نمایشنامه میلرزم و ماکوندو، در سال 1386 و در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر توسط گروه پرومیه اَکت با همین نام در سالن مولوی اجرا شد و دِبورا لَمی، یکی از بازیگران آن، جایزه بهترین بازیگر زن بخش بینالملل را دریافت کرد.
ژوئل پومرا (Je Tremble macando) به سال 1963 نمایشنویس فرانسوی است. از نظر ژوئل پومرا، تئاتر تنها امکان شخصیاش است که کمک میکند واقعیت را جلب کند و با نیروی زیاد به آن شدت بخشد... با ابزاری ساختگی، واقعیت را جستوجو میکند و نه حقیقت را. تنها واقعیت است که او را جذب میکند. ژوئل پومرا درباره نمایشنامههایش اضافه میکند: میگویند که نمایشنامههای من عجیب هستند... بله، شگفتی، تمام تضادی است که واقعیت نمیتواند آن را حفظ کند چرا که زندگی اجتماعی این امکان را نمیدهد. تضادهایی که وجود دارند و ما از آنها روی برمیگردانیم. اما اینجا اینطور نیست...
فهرست مطالب کتاب
یادداشت نویسنده
میلرزم مرا لرزاند
تحلیلی بر نمایشنامهی میلرزم
ماکوندو
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب میلرزم و ماکوندو |
نویسنده | ژوئل پومرا |
مترجم | ساناز فلاح فرد |
ناشر چاپی | انتشارات افراز |
سال انتشار | ۱۳۹۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 88 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-243-437-4 |
موضوع کتاب | نمایشنامه خارجی |