معرفی و دانلود کتاب من آن توام: سی پاره گمشده از مصحف خاموشان
برای دانلود قانونی کتاب من آن توام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من آن توام: سی پاره گمشده از مصحف خاموشان
من آن توام مرا به من باز مده... کتاب من آن توام دربرگیرندهی قطعههای ادبی اثر دکتر عبدالحمید ضیایی است که خواننده را به سوی جهانی دیگرگون از جنس مولانا پرواز میدهد. دنیای عارفان دنیای سیر و سلوک است و سالک رهرو. طریقت راههای بیشماری دارد اما این راه بیآغاز و بیپایان، فقط در نظر شاهدان آشکار میگردد: قصد راه است و مقصود هم راه.
دربارهی کتاب من آن توام
وقتی سخن از عرفان به میان میآید، نام مولانا بهعنوان سرسلسلهی آل عشق بر تارک آن میدرخشد. سرشار از قوت لایموت معرفت، با اطمینان میگوید: «نانپاره ز من بستان، جان پاره نخواهد شد» و در مصرعی دیگر از این غزل اشاره میکند که: «وان مصحف خاموشان سی پاره نخواهد شد». کتاب من آن توام، شامل سی پارهی گمشده از همان مصحف خاموشان است که در قالب قطعات ادبی به قلم شیوای دکتر عبدالحمید ضیایی به بیان آمده.
تولد این کتاب با مرگ آغاز میشود. همان مرگی که برای عوام رنج و فراق است و برای عارفان شادی و وصل. مگر میشود آن حقیقت دیگرگون را دید و رنجور ماند؟ همان حقیقتی که از میلاد میگوید: «کدام دانه فرورفت در زمین که نرست؟ چرا به دانهی انسانت این گمان باشد؟» هر کدام از قطعات کتاب اشاراتی متعدد به ابیات و اشعار عرفانی دارد و نویسنده در یکی از قطعات، مکالمهای نمادین بین خود و مولانا را به تصویر کشیده و به نکاتی دربارهی ماهیت سلوک پرداخته است. شاید عرفان جد و جهدی در رسیدن به معرفت یا شناخت باشد، اما تمامی عارفان متفقالقولند که طریقت راهی بیپایان است، آنچنان که حافظ نیز میگوید: زنهار از این بیابان وین راه بینهایت...
کتاب من آن توام توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و در اختیار علاقهمندان به کتب ادبی قرار گرفته است.
کتاب من آن توام مناسب چه کسانی است؟
خواندن کتاب من آن توام به دوستداران ادبیات عرفانی و قطعههای ادبی پیشنهاد میشود.
با عبدالحمید ضیایی بیشتر آشنا شویم
دکتر عبدالحمید ضیایی نویسنده، مدرس، شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی زادهی 1354 است. او در رشتههای حقوق قضایی و ادبیات فارسی تحصیل نمود و برای ادامهی تحصیل در رشتهی فلسفهی غرب، به فرانسه رفت. او علاوه بر کسب مدرک دکترا، همچنین موفق شد درجهی مافوق دکترا در عرفان تطبیقی را از آکادمی علوم مسکو دریافت نماید و از جمله معدود افرادی است که توانسته در این حوزه به کسب چنین درجهای نائل شود. عبدالحمید ضیایی در سالهای فعالیت خود مسئولیتهای زیادی بر عهده داشته که از آن جمله میتوان به مدیر خانهی فرهنگ ایران در دهلی نو و سردبیری فصلنامهی مطالعات هند و ایران اشاره نمود. او در کنار تحصیل و تدریس، همواره به پژوهش مشغول بوده و مقالات متعددی در سمینارها و نشریات ملی و بینالمللی ارائه نموده و در برنامههای ادبی تلویزیون بهعنوان کارشناس دعوت شده است. هنرمند نمونهی کشوری، عضویت در بنیاد ملی نخبگان، کسب رتبهی نخست در جشنوارهی بینالمللی شعر فجر و جایزهی کتاب فصل ایران در سال 1395، ازجمله افتخارات او هستند. از میان دیگر آثار ضیایی میتوان به «بودیسم و صوفیسم»، «تردید» و«مدینهی سخن» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب من آن توام: سی پاره گمشده از مصحف خاموشان میخوانیم
انصاف باید داد که استردادِ گوسفندان و اراضی و فرزندانِ از دست رفته پاسخِ پرسشِ مهیبِ ایوب نبود! اینها که داشتنهای ایوب بود، پس بودنش چه؟ آیا ایوبِ بعد از طوفان شباهتی به ایوب پیشین دارد؟ کو پاسخی پذیرفتنی؟
باد در سلسله گفتوگوی طلبههای جوانِ غیرمسلمانِ مدرسه مولانا پیچوتاب میخورَد و بارانی ریز و آهسته باریدن گرفته است.
من درباره زنان طور دیگری میاندیشیدم؛ خدا مرا آزاد آفریده بود و میگفتم که همه زنان یک رنگاند، یک مزهاند چه این زن پادشاه، چه زن آن گدا و بیشترِ تفاوتشان در آرایش و لباس است؛ اگر برهنه شوند، همه یکی هستند! اما کیمیا...؛ خدایش بیامرزد! مونسِ این درویشِ بیسر و دَستار شد.
در حیرتم که چرا علاءالدین در پاره هشتم این کتاب آن کلماتِ سرد را گفته است؟ قصه دشمنی من و علاء ربطی به کیمیا ندارد! این فرزند مولانا تاب دیدنِ قُربِ مرا نداشت و به دیدارهای من با پدرش حسد میورزید. پیش از این تهدیدم کرده بود و روزهای آخر میکوشید با من روبهرو نشود.
تردّد علاءالدین در شبستانِ پدر ربطی به علاقهاش به کیمیاخاتون نداشت. کدام علاقه؟ مگر افتخارالمدرّسین کمسنوسال بود؟ مگر به اشارهای نمیشد پیش از من با کیمیا وصلت کند؟
کیمیا که دخترخوانده مولانا و دختر کرّاخاتون نبود، حُکماً علاء ننگ داشت که با دختری یتیم و خادمهای بزرگشده در حرمِ مولانا درآمیزد!
اتاق من و کیمیا نه در شبستان مولانا، که در تابخانه بر سکوی بیرونی است. آخر مگر علاء فقیهی مسلمان نیست؟ با کدام جواز شرعی پا به این اتاق مینهاد که همسرِ فقیدِ من در آن زندگی میکرد؟
فهرست مطالب کتاب
پاره نخست: بکوبید دهلها و دگر هیچ مگویید!
پاره دوم: نخستین باران جهان
پاره سوم: من مُصحفِ باطلم، ولیکن...
سخنی با مؤلف
پاره چهارم: حالا چرا شمس؟
پاره پنجم: کسی که کفر ندارد طلب ندارد!
پاره ششم: خوش کافَرَکی است این شهاب!
پاره هفتم: دورِ خودت بچرخ! یار خودِ تویی!
پاره هشتم: بازیچه کودکانِ کویش کردی!
پاره نهم: وطنِ من دریاست!
پاره دهم: در اندرونم بشارتی است...
پاره یازدهم: تنها نیستیم، هستند!
پاره دوازدهم: راز شاید همین عدِم حضور تو باشد
پاره دوازده + یک: نقدی پسامدرن بر متنی کلاسیک
پاره چهاردهم: معنا را به ذاتِ تهیاش برگردان!
پاره پانزدهم: دیدارِ شمس با شمس
پاره شانزدهم: خود غریبی در جهان چون شمس نیست!
پاره هفدهم: آیا خداوند هم تقیّه کرده است؟
پاره هجدهم: از تناقضهایِ دل پُشتم شکست
پاره نوزدهم: اَنتمُ الفقراء اِلی الله
پاره بیستم: تا نمُردی، نبُردی!
پاره بیستویکم: تابوتی برای پدرم، گهوارهای برای پسرم
پاره بیستودوم: از رنجی که بودا میبَرَد!
پاره بیستوسوم: وقت نیست هنوز!
پاره بیستوچهارم: هشیاری در عینِ مستی
پاره بیستوپنجم: به وقتِ نیامدن...
پاره بیستوششم: عاشقِ خویشم!
پاره بیستوهفتم: دنبالِ کسی نمیگردم
پاره بیستوهشتم: متنِ کاملِ لایحه سرگشاده واخواهی
پاره بیستونهم: اورادی در حلولِ باد و تناسخِ باران
پاره سیاُم: پلکهایم دارد سنگین میشود...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من آن توام: سی پاره گمشده از مصحف خاموشان |
نویسنده | سید عبدالحمید ضیایی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 152 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-2910-5 |
موضوع کتاب | کتابهای نثر ادبی |