معرفی و دانلود کتاب مرگ بازی
برای دانلود قانونی کتاب مرگ بازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرگ بازی
کتاب مرگ بازی نوشتهی پدرام رضایی زاده، مجموعه داستانی جذاب همراه با توصیفات زیبا و تاثیرگذار است که تمام قصههایش با محوریت و موضوع مرکزی مرگ به رشته تحریر درآمده است.
پدرام رضایی زاده در این اثر سعی بر این داشته است تا مخاطب در تمام داستانهایش تجربهی لحنها و فضاهای متفاوتی را داشته باشد. قصههایی که از لحاظ زبان، لحن و فضاسازی شباهت و به هم پیوستگی چندانی ندارند. بیشک این مجموعه داستان، تجربه و آزمون پدرام رضایی زاده در توانایی پرداختن به فضاها، لحنها و نظرگاههای متفاوت است.
مرگ بازی که در نهمین دورهی جایزهی هوشنگ گلشیری موفق به دریافت عنوان بهترین مجموعه داستان شده است متشکل از چند داستان کوتاه با نامهای فانفار، دفترچه کوچک خاطرات من، سیگار نیم سوختهی روی دیوار، خورشید گرفتگی، ماه امشب در میزند، آخرین بار کی آرزوی مرگش را داشته ای؟، مرگ بازی و... است که هر کدام از این داستانها به روایات مختلفی از جمله؛ دوران جنگ، عزیزان از دست رفته، آدم ربایی، اهدای خون و مرگ پرداختهاند.
با توجه به ملموس بودن موضوع مرگ در تمام داستانهای رضایی زاده نام کتاب مرگ بازی نیز بر این اساس انتخاب شده؛ بارزترین مثال برای این موضوع، داستان دفترچهی کوچک خاطرات من است که با نگاهی نو و خلاق، مرگ را از دیدگاه فرشتهی مرگ و خاطرهنویسی او از ماموریتهایش با فضایی طنزآمیز، به شما نشان میدهد.
داستان ماه در میزند نیز روایتیست شاعرانه از خودکشی زنی که از لحاظ عاطفی دچار بحران است. همچنین داستان فانفار نخستین داستان این مجموعه، روایت دیگری از مرگ است. قصهای واقعگرایانه، عریان و تلخ با تم بمباران و جنگ. اما داستان آخر که هم نام کتاب است را میتوان قویترین اثر مجموعه به حساب آورد. تصاویر و احساساتی که در این داستان دربارهی مرگ جریان دارد، به همراه تکنیک قوی و فرم متفاوت داستان، از مرگ بازی داستانی جذاب و پرکشش را ساخته است.
در بخشی از کتاب مرگ بازی میخوانیم:
میگفتند روبهروی خانهاش ایستاده بوده و توی کیف کوچکش دنبال کلیدِ در میگشته، که موج انفجار، یا شاید یک ترکش سرگردان، سرش را پرت میکند وسطِ خیابان. شاید آژیر خطر را نشنیده بوده، یا در همان چند ثانیهی آخر با خودش زمزمه کرده که این بار هم نوبت دیگری است و کسی با او کاری ندارد. همیشه از جایی آغاز میشود که انتظارش را نداری. یک مرتبه به خودت میآیی و میبینی وسطِ خاطرهای افتادهای که تمام روزهای گذشته خواستهای فراموشش کنی. هر چه با خودت تکرار کنی که همه چیز تمام شده و دلیلی برای یاد آوردنش وجود ندارد، باز یک روز با بهانهای حتی کوچک، خودش را از گوشهی ذهنت بیرون میکشد و هجوم میآورد به گذر دقیقههای آن روزت.
بعضی از همسایهها میگفتند سرش را چند متر دورتر از خانهشان، کنار باجهی تلفن دیدهاند. لابد وقتی سرش را پیدا کردهاند موهایش گوشهای از کف خیابان را قهوهای کرده و چشمهایش به چیزی مات مانده بود که هیچکس نفهمیده بود چیست. موشک نزدیک جایی خورده بود که او ایستاده بود؛ انگار هنگام شلیک موشک، او را نشانه گرفته باشند، نه ادارهی کُلِ توزیع برق منطقهای را که دویست متر بیشتر با خانهی آنها فاصله نداشت. گاهی که با غزاله در خیابان بازی میکردیم، تنها و گاهی که پدر زودتر از همیشه برمیگشت خانه، در کنار او گوشهای میایستاد و تماشایمان میکرد که دنبال هم میدویدیم. توی محلهی ما، تنها دختری بود که میشد موهای لَختش را دید که از زیر آن روسریِ سفید بیرون ریخته بود.
فهرست مطالب کتاب
فانفار
دفترچهی کوچک خاطرات من
سیگار نیمسوختهی روی دیوار
خورشیدگرفتگی
ماه امشب در میزند
آخرینبار کی آرزوی مرگش را داشتهای؟
یکروز آفتابی برای جغد
در خیابان برف میبارد یا وقتی آسمان ابریاست، اگر در خیابان برف نبارد پس کجا؟...
مرگبازی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مرگ بازی |
نویسنده | پدرام رضایی زاده |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۸۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 73 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-408-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |