معرفی و دانلود کتاب مانند دلهای پیغمبران: قصههای پند پیران
برای دانلود قانونی کتاب مانند دلهای پیغمبران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مانند دلهای پیغمبران: قصههای پند پیران
مجموعهحکایتی از نسخهای گمنام و از مؤلفی ناشناخته از دل برگههای گمشدهی تاریخ. شهابالدین عباسی با انتشار تصحیح تازهای از کتاب مانند دلهای پیغمبران کوشیده است مسیر روانتری برای مخاطبان حکایتهای عرفانی و اخلاقی به سوی کشف معنا بگشاید.
دربارهی کتاب مانند دلهای پیغمبران
کتاب مانند دلهای پیغمبران عنوان مجموعهای از حکایات اخلاقی و عرفانی است که با تصحیح شهابالدین عباسی در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. پیش از این، در سال 1357 در بنیاد فرهنگ ایرانی، جلال متینی برای اولین بار تصحیحی از این نسخهی گمنام ارائه کرد و اگرچه در پیشانی این نسخه، عنوانی باقی نمانده است، با تکیه به تعبیر خود مؤلف در متن مقدمه، از عنوان پند پیران برای نامیدن اثر استفاده شد.
مؤلف این اثر اعتراف میکند در عصری خالی از اخلاق و سرشار از فساد و تباهی زندگی میکند و معتقد است باید کوشید تا راههای انسانی و معنوی پیش روی انسانها قرار بگیرند. هدف او از نگارش این کتاب استفاده از قصه برای راهنمایی انسانها به سمت مسیرهای منتهی به سعادت و بهروزی است. مؤلف گمنام این مجموعهحکایات، در مقدمهی اثر خود از دو راههی طاعت و معصیت در پیش روی آدمی سخن میگوید و باور دارد پرهیزگاری باید انتخاب انسان باشد تا از عذاب اخروی در امان باشد و به بهشت جاودانی برسد. او تجربهی پیشینیان را در این مسیر مؤثر میداند: «هرکه پند و حکایت پیران نشنود، دین را زود بر باد دهد. پس علاج دین در پند پیران شنیدن است».
کتاب مانند دلهای پیغمبران بر اساس تقسیمبندی اولیهی نسخه، شامل بیست باب است، هر باب نیز چندین حکایت را بهصورت جداگانه در بر میگیرد. ازجمله موضوعهایی که حکایات و قصههای این بابها به آنها پرداختهاند، میتوان به این موارد اشاره کرد: روزی حلال، ریاضت نفسانی، رنج در راه خدا، ترسیدن از خدا، نگه داشتن زبان، توبه، کرامات مردان راه خدا، دعاهای مستجاب شده، توکل بر خدا، بخشیدن، بزرگداشت فقر، خواب بزرگان و...
اغلب حکایتها به حالتهای عرفانی زاهدان و عارفان نامداری نظیر ابراهیم ادهم، بشر حافی، شقیق بلخی، حسن بصری، رابعه و... پرداخته است و فضایل و کرامات آنها در دل حکایت گنجانده است. بر اساس دلایل و مستنداتی مصحح کتاب مانند دلهای پیغمبران باور دارد این کتاب مربوط به سدههای آغازین است. نخست اینکه این اثر، بیش از هر چیز ناظر بر بخش عملی تصوف است و مؤلف اصلی قصد تدوین اثری نظاممند برای تبیین اصول تصوف را ندارد. این نگاه و همچنین آخرتگرایی غالب بر آن در میان صوفیان سدههای نخستین، بسامد بالایی داشته است. علاوه بر آن نوع نثر نیز بر این صحه میگذارد. نثر کتاب بسیار شاخص است و میتواند از نظر سبکی میان نثر ساده و مرسل و سبک مصنوع و فنی قرار بگیرد، به این معنا که سبک مرسل را به اوج رسانده و نشانههای بروز نثر فنی را در خود دارد. یکی دیگر از مشخصههای سبکی این کتاب، توجه به آرایههای ادبی و تمرکز روی ظاهر و موسیقی نثر است.
البته مخاطبان باید این را در نظر داشته باشند که برای تأمل در حکایات به دقت عقلانی برای کشف معنای فراسوی ظاهر کلمات نیاز دارند چون در برخی از حکایات اغراقی وجود دارد که به نظر مخاطب ناآشنا با جهان متون عرفانی، غیرمستند و باورنکردنی محسوب میشود.
این اثر در ژانر تصوف و عرفان توسط انتشارات مازیار به چاپ رسیده است.
کتاب مانند دلهای پیغمبران برای چه کسانی مناسب است؟
زندگی اخلاقی و عرفانی در عصر حاضر بیش از پیش با پرسشها، تردیدها و ابهامها سروکار دارد. در این موارد تجربهی پیران و مرشدان راه، میتواند گرهگشا باشد. قصههایی که از پیران طریقت در حافظهی تاریخ و در دل همین برگههای گمشده باقی مانده، میتواند چراغ راه مخاطبانی باشد که به معانی عرفانی و اخلاقی علاقه دارند و در جستوجوی رویکرد بزرگان به موضوعات گوناگون در زندگی، کلمات را زیرورو میکنند.
در بخشی از کتاب مانند دلهای پیغمبران: قصههای پند پیران میخوانیم
113
رابعه و صومعه
خواجه حسن بصرى و ذوالنون مصرى، رحمهالله علیهما، به زیارت رابعه آمدند به صحرا به لب دریا صومعهاى کرده بود و آن جا نشسته، چهل سال در آن جا خداى، عزّ و جلّ، را عبادت مىکرد. چون از نزدیک وى بازگشتند، مولاگان او را بخواندند و ملامت کردند که «چرا کدبانوى خود را تعهد نکنید، او را در آن صحرا ضایع بگذاشتهاید.»
مولاگان آمدند و گفتند: «اى کدبانو، این صومعه تو تنگ است و تباه است، و نیز شبها باشد که تو را از ددگان رنج رسد. چه زیان دارد اگر دستورى دهى تا تو را خانهاى سازیم؟»
دستورى داد.
رفتند و خانهاى ساختند و او را به خواهش بسیار بردند به آن خانه. چون شب درآمد، درِ خانه بر بست چون بامداد شد، درخانه بگشاد. پس اندیشید که مرا هر روز چنین باید کردن و هر روز باید بستن، من چنین کار دنیا نتوانم کردن. خانه بگذاشت و برِ آن صومعه باز شد و هر روز هزار رکعت نماز بکردى و شب همه شب نماز کردى و بگریستى و مناجات مىکردى.
فهرست مطالب کتاب
در آغاز
مقدمه مولف
نثر و زمانه کتاب
در جستجوى ارزشها
مرورى بر حکایتها
تجربههاى همگانى
قصهها و حکایتها
باب اول: اندر خوردن حلال و نگاه داشتن قوت خویش
1: ابراهیم ادهم و انار شیرین
2: بِشر حافى، خضر و جوان پارسا
3: پسر جوان و پیر ممشاد
4: در جستجوى قُوت حلال
5: پرهیز از مال حرام
6: پیر سیستانى و مُغ برزگر
7: شکمِ پاک از حرام
8: دینارِ گم شده
9: ابراهیم ادهم و دانه خرما
باب دوم: در ریاضت و نفس را قهر کردن
10: بایزید و کاهلىِ نَفْس
11: تنها در بیابان
12: مالک ابن دینار و نعمت بىزوال
13: حبیب عجمى و گوشت بریان
14: دو پیر صاحب کرامات
15: حاتم اصمّ و پیر دستفروش
16: ابوالحسن نورى در گور
17: درسى براى مالک ابن دینار
باب سوم: اندر رنج بردن و جهد کردن بر طاعت حق تعالى
18: عمر و شغلِ دو جهانى
19: دو راهه بهشت و دوزخ
20: وکیع در آبادان
21: ابوالقاسم قادسى
22: خلیفه حقیقت
23: مرگ ابراهیم ادهم
24: زن پارسا
25: پند رابعه
26: پیشانى بر خاک
باب چهارم: اندر ترسیدن از خداى تعالى
27: زکریا و یحیى
28: آواز حزین
29: جگر پاره پاره
30: همیشه گریان
31: فتح موصلى پس از مرگ
32: وصیت مالک ابن دینار
33: هر روز یک گناه
34: شرم از خدا
35: وصیت منصور دکین
باب پنجم: اندر نگاه داشتن زبان
36: عقوبت سخن بیهوده
37: خصومت با خویش
38: عادت عبدالله ابن عفو
39: فقط سه سخن
40: عیب جویان
41: مدارا با یک سفیه
42: علم حسین ابن على
43: عثمان و بىادبى یک غلام
44: حسن ابن على و پنج نوبت زهر
45: آبادانى به روایت ابراهیم ادهم
باب ششم: اندر حکایات تایبان و سبب توبه ایشان
46: تحول بزرگ
47: پسر خلیفه
48: تحوّل ابراهیم ادهم
49: ابراهیم ادهم و سوزن زرّین
50: در پناه یک مار سیاه
51: در راهِ آخرت
52: ماموریت یک کژدم
53: تحول یک زن پریشانکار
54: بِشر حافى و تحول او
55: بر سر آب
56: خداوند ما رحیم است
باب هفتم: اندر کرامات اولیاى خداى تعالى
57: جنید و دو جوان غریب
58: مرا راه بنماى که راه گم کردهام
59: احمدابن یحیى در هوا
60: کرامت سفیان ثورى
61: سهل تسترى در بیابان
62: پیرزن صاحب کرامت
63: بار گران شتر بایزید
64: در مسجدالحرام
65: اویس قرنى در کوه
باب هشتم: اندر دعاها که کردند و در وقت مستجاب شد
66: ابوبکر کتّانى و دزد
67: دعاى حبیب عَجَمى
68: در جستجوى باران
69: ذِلّ معصیت و عِزّ طاعت
70: در میان امواج
71: دعاى باران
72: شفاعت معروف کرخى
73: خشم حاتم اصمّ
باب نهم: اندر صدق اولیا و خبر دادن بر یکدیگر
74: جنید و سه درویش در مسجد
75: بایزید و نماز جماعت
76: دعاى ابوالحسن نورى
77: آرزوهاى باطل
78: سهل تسترى پس از ذوالنون مصرى
79: دوستان پنهان خدا
80: نعلینِ دو درمى
باب دهم: اندر توکل کردن بر خداى تعالى در همه حال
81: در میان ماران
82: سفیان ثورى، شیبان راعى، و شیر
83: نجات دو غلام از آتش
84: اعتقاد به خدا
85: مار بزرگ زشت
86: ترساى نومسلمان
87: حسن بصرى و حبیب عجمى
88: شتر و کالا را به صاحب آنها باز گردان
89: پدر و پسر
90: زاد و توشه راه
باب یازدهم: در سخا
91: در ستایش سخاوت
92: چهارصد درم وام
93: یارى همسایگان
94: اینک ستور
95: پانصد درم یا دینار؟
96: بخشندگى عایشه
97: تجارتِ آن جهانى
98: زن بخشنده
99: غلام سیاهِ بخشنده
100: در هواى حج
101: از بهر خدا بر من رحمت کنید
باب دوازدهم: در ورع امرا
102: منشور حکومتى
103: سلمان فارسى و توصیه پیامبر
104: ماموریت دشوار
105: حسابرسى از حاکمان پس از مرگ
106: امیر شهر حمص
باب سیزدهم: در زُهد النساء
107: سه خیمه از یاقوت و مروارید
108: امداد الهى
109: زن موحد و پارسا
110: رابعه و آرامش جاودانى
111: چشم نامحرم
112: عیسى، و پیرزن در بیابان
113: رابعه و صومعه
114: دو چشم بر طَبَق
115: دختر نمرود
116: سجده مدام
باب چهاردهم: در کرامات صبیان
117: فتح موصلى و کودک زائر
118: مرا در گور تنها مگذار
119: خواهر بِشر حافى
120: دیدار دوست
121: دوستى خدا
122: سلامت در خاموشى
123: نعمتهاى بهشت
124: دخترِ اهل توکّل
125: عاشقِ دل سپرده
126: حسن نورى و دختر شوریده حال
باب پانزدهم: در کرامات اکابر
127: ابراهیم و شبان حبشى
128: شیدایى لاهوتى
129: لقمان حکیم و خواجه غافل
130: کنیزک سیاه
131: عبدالله مبارک و غلام او
132: رابعه و قصد حج
133: آب خوردن در روز روشن
134: ذوالنون مصرى و کنیزک زیبارو
135: یاد خدا، سپیدى دل
136: تو را دوست دارم
باب شانزدهم: در کرامات فقرا
137: پیامبر، و درویش سائل
138: انبان پُر از مروارید
139: امنْنامه
140: ذوالنون مصرى و ماهیانِ گوهر بر لب
141: رنج دنیا، راحت آخرت
142: بایزید و وامخواهان
143: ابراهیم ادهم در راهِ خراسان
144: در شب عید
145: لقمهاى در ازاى لقمهاى
146: پیراهنى براى تمام فصول
باب هفدهم: در امانت خداى تعالى مر متحیران را
147: دعاى ملتمسانه در بیابان
148: مردى دست و پاى بسته در بادیه
149: پیر تنها در خانه
150: پادشاه ظالم و پیرزن مظلوم
151: شب تاریک در بیابان، و مار
152: اژدهایى در راه دبیرستان
153: منشور قرآنى
154: گله ابراهیم ادهم
155: دعاى قاطع
باب هجدهم: اندر وفات اولیا و کرامات ایشان
156: زندگى مدام
157: برگ درخت بهشت
158: جوان نحیف در کشتى
159: در گورستان بغداد
160: مىدانى مرده را چگونه مىشویند؟
161: عبادت در گور
162: گورِ پر از گُل و ریحان
163: مرگ عمر
باب نوزدهم: خوابها که دیدهاند بزرگان را از پس مرگ
164: ابراهیم ادهم پس از مرگ
165: ضیافت پس از مرگ
166: در جمع پیامبر
167: خدا با تو چه کرد؟
168: هدیههایى براى رابعه
169: غرقه دریا
170: شداد مؤذّن
171: بِشر حافى در خواب
172: در خواب دیدم پیغمبر را
173: خوابِ هر شب آدینه
174: ثوابى براى مردگان
باب بیستم: حکایات پراکنده از هر نوع
175: سه شگفتى
176: مانند دلهاى پیغمبران
نمایه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مانند دلهای پیغمبران: قصههای پند پیران |
نویسنده | شهاب الدین عباسی |
ناشر چاپی | انتشارات مازیار |
سال انتشار | ۱۳۸۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 308 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-5676-95-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کهن فارسی |