معرفی و دانلود کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست

معرفی کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست

آدیا شانتی در کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست با روشی منحصر به فرد و براساس آموزه‌های بودیسم و آیین ذِن، شما را به شکوفاییِ ذات حقیقی خود و سپس روشن ضمیری سوق می‌دهد. او که آموزه‌هایش متمرکز بر شکوفایی خویشتن است، گنجینه‌ای از بینش‌ها را در مورد چالش‌های بیداری معنوی به اشتراک می‌گذارد.

درباره‌ی کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست:

آموزه‌های بیداری معنوی آدیا شانتی (Adyashanti) در این کتاب چکیده‌ی جلسات او با شاگردانش است. وی در سمینارها و گردهمایی‌های گوناگون از ماهیت بیداری معنوی سخن می‌گفت. علت انتخاب مطالب کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست (Emptiness dancing) مضامین معنادار و منسجم شانتی است که برای شاگردان او اهمیت خاصی داشتند. شانتی اساسِ کارِ خودش را رویارویی مستقیم شما با خودتان شرح می‌دهد. اگر شما خودتان را به خوبی نشناخته باشید، چگونه ممکن است به روشن ضمیری دست یابید؟

شانتی مفهوم «حقیقت و آزادی» را با روش خاص خود انتقال می‌دهد و شما را دعوت می‌کند تا ذات حقیقی خود را بشناسید. او در سرتاسر کتاب حاضر شما را به سکوتی درونی سوق می‌دهد و خداوند را تجلی این سکوت می‌شناسد. او معتقد است سکوت خداوند مملو از خرد و حکمت است.

هدف آموزه‌های کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست رسیدن به روشن‌ ضمیری است؛ یعنی بیداری از رؤیای جدایی به واقعیتی یکپارچه. به‌طور خلاصه، آموزه‌های شانتی بر شکوفایی خویشتن تمرکز دارد. ممکن است مؤلفه‌های دیگری نیز در این آموزه‌ها بیابید که تنها در واکنش به نیازهای ویژۀ افراد در آن لحظه مطرح شده‌اند.

روشن‌ ضمیری یعنی بیدار شدن به آنچه واقعاً هستید و سپس زیستِ آن واقعیت، شکوفایی و زیستن. شکوفایی به‌ تنهایی کافی نیست. تکمیل شکوفاییِ «خود»، زیستنِ آن است، یعنی باید به آنچه درک کرده‌اید عمل کنید، انجام دهید و ابراز کنید. این موضوعی عمیق است و راهی کاملاً جدید برای زندگی.

در حقیقت انسان چیزی‌ست که در جست‌وجوی آن‌ است. شما با چشمان باز در جست‌وجوی حقیقت‌اید. این حقیقت آن‌قدر ساده و حیرت‌آور، آن‌قدر بنیادین و تابو است که به‌ سادگی می‌تواند در میان تب‌وتاب جست‌وجوها گُم شود. ممکن است در گذشته هم چنین چیزهایی را شنیده باشید، اما سؤال این است: آیا آن را با تمام وجود درک کرده‌اید؟ آیا آن را زندگی می‌کنید؟

کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست مناسب چه کسانی است؟

اگر می‌خواهید ماهیت و ذاتِ حقیقی خود را بشناسید و زندگی معنوی و سرشار از آرامش را تجربه کنید، خواندن این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم.

آدیا شانتی را بیشتر بشناسیم:

آدیاشانتی (که معنی اسمش «صلح ازلی» است) همه‌ی جویندگان صلح و آزادی را ترغیب می‌کند تا احتمالِ رهایی در این زندگی را جدی بگیرند. او تدریس را در سال 1996 به درخواستِ معلم ذِن خود شروع کرد که به مدت چهارده سال نزد وی تعلیم می‌دید. از آن پس، بسیاری از جویندگان معنوی، با سپری کردن مدت‌زمانی با آدیاشانتی، به ذات حقیقی خود پی برده‌اند و به بیداری رسیده‌اند.

مؤلف کتاب‌های «تأثیر بیداری، مراقبه‌ی واقعی، پایانِ جهان تو و راز من سکوت است»، آموزه‌های مستقیم و خودانگیخته‌ای در باب نادوگانگی دارد که آن‌ها را با آموزه‌های اساتید اولیه‌ی ذن و حکیمانِ آدوایتا وِدانتا مقایسه کرده‌اند. اما آدیا می‌گوید: «اگر کلمات مرا از فیلتر هر سنت یا «ایسم»ی بگذرانید، آنچه را دارم می‌گویم به‌طور کامل از دست خواهید داد. حقیقتِ رهایی‌بخش ایستا نیست، بلکه زنده است. نمی‌توان آن را در قالب مفاهیم قرار داد و با ذهن آن‌ها را فهمید. این حقیقت فراسوی تمام فرم‌های بنیادگرایی مفهومی قرار دارد. آنچه شما هستید فراسوی آن است، یعنی بیدار و حاضر، در اینجا و اکنون. من فقط دارم به شما کمک می‌کنم آن را بفهمید.»

جملات برگزیده کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست:

- شاد بودن رازی ساده دارد. کافی است تقاضای خود از این لحظه را متوقف کنید.
- عشقی که گرفتار آن و از آن فارغ شویم به ‌نوعی از جوهرۀ عشق جدا شده است.
- آنچه هستید تنها چیزی است که نمی‌توانید به‌دست آورید. زیبایی‌اش به همین است.
- اگر به‌راستی می‌خواهید آزاد باشید، باید آمادگی از دست دادن جهان‌تان را داشته باشید، یعنی کل جهان‌تان را.

در بخشی از کتاب عشق بدون بیداری ممکن نیست می‌خوانیم:

وقتی هشیاری تصمیم می‌گیرد به ‌صورت یک شیء متجلی شود، یعنی یک درخت، صخره، سنجاب یا خودرو، مشکل زیادی ایجاد نمی‌کند؛ اما وقتی تلاش کند تا خودآگاه یا نسبت به خود هشیار شود، به نظر می‌رسد وضعیت نسبتاً پیچیده می‌شود. اکنون دربارۀ زندگی انسانی صحبت می‌کنم، زمانی‌که هشیاری به ‌صورت انسان متجلی می‌شود. در این فرایند، تقریباً همیشه گم می‌شود. انسان‌ها ذاتاً خودآگاه‌اند، اما به نظر می‌رسد هزینه‌ای که برای خودآگاه شدن هشیاری پرداخته‌اند تقریباً همان از دست دادن هویت حقیقی است.

هشیاری جلوه‌گر است که مشکلی نیست، اما تلاش می‌کند تا خودآگاه شود. در فرایند آگاه شدن به خود، تقریباً همیشه کاری می‌کند که ممکن است از نظر شما اشتباه باشد. این تغییر موقتی در تکامل یافتن خودآگاهیِ حقیقی چندان اشتباه نیست. در آن تغییر موقت، هشیاری خودش را در آنچه آفریده گم می‌کند و با آن آفرینش همذات‌پنداری می‌کند. این تغییرِ موقت، شرایط انسانی نامیده می‌شود.

وقتی هشیاری خودش را فراموش می‌کند، ممکن است هر نوع اشتباهی مرتکب شود. اولین اشتباه این است که تقریباً همیشه با آنچه آفریده همذات‌پنداری می‌کند که در این مورد، انسان است. مثل موجی که فراموش می‌کند به اقیانوس تعلق دارد، هشیاری هم منبع خود را فراموش می‌کند. به‌جای آنکه اقیانوس کامل باشد، با این هذیانِ نفرت‌انگیز روبه‌رو می‌شود که فقط موجی در سطح آن اقیانوس است. پس تجربه‌ای خیلی سطحی از خودش دارد. البته، همچنان از خودش آگاه است، اما از چیزی آگاه است که به‌غایت سطحی و محدود است.

فهرست مطالب کتاب

مقدمۀ مترجم
فصل اول: رها کردن
فصل دوم: عشق چیست؟
فصل سوم: کنترل
فصل چهارم: توهم
فصل پنجم: بیداری
فصل ششم: سات‌سانگ
فصل هفتم: رهایی
فصل هشتم: معصومیت
فصل نهم: هماهنگی
فصل دهم: آزادی
فصل یازدهم: هستۀ درخشنده
فصل دوازدهم: سکوت
فصل سیزدهم: هشیاری
فصل چهاردهم: عمق
فصل پانزدهم: خودخواهی
فصل شانزدهم: دلسوزی
فصل هفدهم: آتشِ حقیقت
فصل هجدهم: روشن‌ضمیری
فصل نوزدهم: شکوفایی!
فصل بیستم: دارما
فصل بیست‌ویکم: هم اکنون تا ابدیت
فصل بیست‌ودوم: وفاداری