معرفی و دانلود کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش

معرفی کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش

اثری که جایزه‌ی بوکر عربی 2021 را به دست آورد! کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش داستان مردی به نام ابراهیم است که با از دست دادن خانه و محل کارش آهسته به دنیایی مالیخولیایی می‌لغزد و ارتباطش با واقعیت را از دست می‌دهد. توصیف شاعرانه‌ای که جلال برجس از تنهایی، بی‌خانمانی و بیماری‌های روانی در این رمان انجام می‌دهد تحسین منتقدان بسیاری را برانگیخت.

درباره‌ی کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش

هرگز از خودتان پرسیده‌اید اگر تمام عزیزان و دارایی‌تان را از دست دهید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جلال برجس، یکی از نویسندگان معروف ادبیات عرب روزگار چنین فرد نگون‌بختی را در کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش (The Bookseller's Notebooks) به تصویر می‌کشد. ابراهیم، شخصیت اول داستان پسری خیال‌باف و درونگراست که در مدتی کوتاه تمام خانواده‌اش را از دست می‌دهد. همزمان با این بدبیاری‌های شخصی، شهرداری برای عریض ساختن پیاده‌رو کسب‌وکار او یعنی کتابفروشی را تصاحب می‌کند تا ابراهیم بماند و حوض تنهایی‌اش!

زبان جلال برجس در این اثر تمام و کمال شاعرانه است. او چه از خیالات عاشقانه‌ی مردی تنها درباره‌ی زن ایده‌آلش سخن بگوید و چه از فساد اداری مملکت، کلمات را چنان موزون به کار می‌گیرد که گویی در حال شنیدن افسانه‌های هزارویک شب هستید. ابراهیم البته شخصیتی مدرن است که به‌خوبی از شیوه‌های کار با اینترنت - مخصوصا در شکل‌های پیشرفته‌تر یعنی هک سایت‌ها- آگاهی دارد، اما برای آنچه در ذهن او می‌گذرد نمی‌توان تاریخی تعیین کرد. ادراکات غریب ابراهیم بدون شک ماهیت اسکیزوفرنی دارد و همین ویژگی برگ برنده‌ی رمان است زیرا این بیماری روانی حاد علاوه بر وراثت، ریشه‌هایی اجتماعی-اقتصادی نیز دارد.

راوی کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش (دفاتر الوراق) که فشار فقر و اختلاف طبقاتی او را به زانو درآورده، مرزهای سلامت روانی را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذارد. ابراهیم ناگهان از یک زندگی روزمره و کسالت‌بار به دنیای بی‌خانمان‌ها وارد می‌شود و رانده شدن از طرف جامعه به تشدید خیالات بیمارگونه‌اش می‌انجامد. این مرد سیاه‌روز برای هضم آنچه در حال وقوع است به داستان‌ها پناه می‌برد و هر فرد را در جایگاه شخصیتی داستانی قرار می‌دهد. مثلا یک نفر نقش اسمرالدا را ایفا می‌کند و دیگری پرنس میشکین را به یادش می‌آورد. از راوی کتاب می‌پرسید؟ او برای خودش هویت رابین هود را برمی‌گزیند، کسی که اموال ثروتمندان را دزدیده و بین فقرا تقسیم می‌کرد تا هیچکس گرسنگی نکشد. ابراهیم تصمیم گرفته اجرای عدالت را شخصا بر عهده بگیرد و با هجوم به بانک‌ها و خانه‌های مرفهان وقایعی شنیدنی خلق می‌کند... .

این رمان مجموعه‌ای از شگفتی‌هاست زیرا نویسنده از طریق شخصیت‌های معیوب خود، ویرانی جامعه را نیز به تصویر می‌کشد. اضطراب‌هایی که شخصیت‌های داستان را به زنجیر می‌کشند برای جلال برجس حکم ابزارهای روایتی را دارند. او در کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش درگیری‌های عاطفی را برای کاوش در روان انسانی به کار می‌گیرد تا فاصله‌ی اندک یک زندگی معمولی و پوچ شدن را به ما نشان دهد، یکی از واقعیات تلخ دنیا که ما ترجیح می‌دهیم چشم خود را بر روی آن ببندیم.

لازم به ذکر است که این اثر در سال 2021 برنده‌ی IPAF یا جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات داستانی عرب شده بود که از آن با نام بوکر عربی نیز یاد می‌شود. نسخه‌ی متنی آن با ترجمه‌ی معانی شعبانی توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده و ماه آوا نسخه‌ی صوتی آن را تهیه کرده است.

کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش مناسب چه کسانی است؟

شنیدن این اثر صوتی درخشان را به دوستداران رمان‌های روان‌شناسی که زمینه‌ی اجتماعی دارند پیشنهاد می‌کنیم.

با جلال برجس بیشتر آشنا شویم

جلال برجس (Jalal Barjas) نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار اردنی است. او که در رشته‌ی مهندسی هوانوردی فارغ‌التحصیل شده سال‌ها در این حوزه مشغول به کار بود اما در نهایت به مطبوعات روی آورد. فعالیت‌های او طیف وسیعی از خبرنگاری، سردبیری، تهیه برنامه‌رادیویی و تالیف مقالات فرهنگی را دربرمی‌گیرد.

جلال برجس نویسنده‌ی دو مجموعه شعر، داستان کوتاه، سفرمانه و چهار رمان است. کتاب Guillotine of the Dreamer جایزه‌ی ملی Rifqa Doudin را در 2013 کسب کرد و Snakes of Hell نیز برنده‌ی جایزه کاتارا در 2015 شد. سومین اثر او Women of the Five Senses نام دارد که مانند دیگر رمان‌هایش افتخارآفرین بود و در فهرست جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات عرب سال 2019 قرار گرفت. همچنین مجموعه داستان کوتاه The Earthquakes توانست برنده‌ی جایزه‌ی Rukus ibn Za'id al Uzayzi شود.

در بخشی از کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش می‌شنویم

از پنجره‌ی اتوبوس به بیرون خیره شدم، انگار در جستجوی چیزی هستم که در مزارع افسردگی که وجودم رو پوشونده بود آتش بیافروزم. عمان لحظاتی داره که باعث میشه عاشقش بشی. با وجود دلایل بی‌شماری که می‌تونه باعث نفرتت از اون بشه مانند صبح‌های شلوغش، ‌مردم، ‌ماشین‌ها، اتوبوس‌ها صبح‌هایی هم داره که در تو شادی‌ای به جا میذاره تا احساست رو متعادل کنه. با گوشیم از آدم‌های توی خیابون عکس گرفتم و تو فیسبوک منتشر کردم. بالاش نوشتم: ازدحام جمعیت.

صفحه‌ی عمومی فیسبوک رو بررسی کردم. خیلی درمورد دزد نقابدار نوشته بودن مردی که به‌طرز عجیبی توجه‌م رو جلب کرده بود، توجهی که براش دلیلی پیدا نمی‌کردم و همین توجه باعث شد اون روز در اتاق سردبیر رو بزنم و ازش بخوام که مقالاتی در این‌باره بنویسم. موافقت کرد. احساس عجیبی نسبت به او داشتم. شبیه خوش اومدن، شبیه نیازم به مردی از این نوع. اگه با یکی از همکارام درباره‌ی این احساس حرف می‌زدم چقدر عجیب به‌نظر می‌رسید! چه آرزوهای مبهمی در روح وجود داره... .

فهرست مطالب کتاب صوتی