معرفی و دانلود کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور

معرفی کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور

نام عبدالرحمن جامی در میان ادیبان قرن نهم هجری همچون زمردی یکتا در زیوری آراسته به انواع پیرایه‌ها می‌درخشد. در کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور که تدوین آن را نسیم عرب امیری و ابوالفضل زرویی نصرآباد بر عهده داشته‌اند، بخش‌های برگزیده‌ای از آثار طنز منثور این شاعر و عارف بزرگ گردآوری شده است.

درباره‌ی کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور

گلچینی از آثار منثور یکی از بزرگ‌ترین ادیبان قرن نهم هجری را در کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور می‌شنوید. نورالدین عبدالرحمن بن احمد جامی، شاعر، موسیقی‌دان، و ادیب جامع‌الاطراف در شعبان 817 در تربت جام چشم به جهان گشود. سیزده‌ساله بود که به همراه پدرش به هرات کوچ کرد و بیشتر عمر پربار خود را در آن جا سپری نمود. او در شاعری تخلص دشتی را برای خود برگزیده بود اما بعدتر بنا به علاقه‌ی فراوان به زادگاهش و همچنین ارادت قلبی به شیخ احمد جامی، آن را تغییر داد. او علاوه بر هنر در تصوف نیز جایگاه بلندمرتبه‌ای داشت و پس از درگذشت مرشدش به‌عنوان خلیفه‌ی طریقت نقشبندیه منصوب گشت.

از جامی آثار بسیاری به زبان‌های فارسی و عربی باقی مانده است. از این میان «دیوان‌های سه‌گانه» و «هفت اورنگ» از جمله آثار منظوم، و «بهارستان»، «شواهد النبوه» و «نفحات الانس» از آثار منثور این ادیب بزرگ هستند. تأثیری که گلستان سعدی در نگارش بهارستان داشته، غیرقابل‌انکار و چشم‌پوشی است. چنان‌که جامی به‌اقرار می‌سراید: «گذری کن بر این بهارستان/ تا ببینی در او گلستان‌ها»

نسیم عرب امیری با انتخاب برگزیده‌ای از آثار عبدالرحمن جامی، کوشیده است نام این شاعر و عارف بلندآوازه را در اذهان ادبیات‌دوست ایرانیان زنده نگه دارد. مقدمه‌ای درخشان به قلم ابوالفضل زرویی نصرآباد، که از بزرگ‌ترین طنزپردازان روزگار ما به شمار می‌رود، ارزش معنوی این کتاب را دوچندان کرده است. در کتاب گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور، گلچینی از آثار او را در «بهارستان» می‌شنویم. همچنین بخشی از کتاب نیز به حاضرجوابی‌ها و مطایبات این ادیب اختصاص داده شده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب گزیده طنز

در سال 1395 انتشارات نیستان به کوشش و همراهی ابوالفضل زرویی نصرآباد و نسیم عرب امیری مجموعه‌ای از گلچین ادبیات طنز کلاسیک ایران منتشر کرد. نگارش مقدمه‌ی کتاب‌های این مجموعه جزو آخرین آثار مکتوب زرویی در زمان حیاتش به شمار می‌رود. گردآورندگان مجموعه‌ی گزیده طنز به سراغ آثار ادیبان و طنزپردازانی از دوران صفاریه تا قاجاریه همچون عبدالرحمن جامی، انوری ابیوردی، حکیم سوری، فوق‌الدین یزدی، ابواسحاق حلاج شیرازی و شهاب ترشیزی رفته‌اند.

کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ادبیات طنز کلاسیک ایران علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما توصیه می‌کنیم.

با عبدالرحمن جامی بیشتر آشنا شویم

این شاعر نامدار در ابتدا با تخلص دشتی در پیشه‌ی قضاوت مشغول به کار بود. بعدتر تخلص خود را حفظ کرد اما قضاوت را رها نمود و به شاعری و تصوف روی آورد. جامی مقدمات ادبیات فارسی و عربی را از پدر آموخت و به‌سبب مهاجرت و سکونت در شهر هرات، موفق شد در مدرسه‌ی نظامیه به تحصیل بپردازد. تخصص جامی در علوم طبیعی، حکمت، منطق، ریاضی، فقه، علم حدیث و تفسیر از او علامه‌ای بحرالعلوم ساخت. مناقشات درباره‌ی مذهب او کماکان درمیان پژوهشگران پابرجاست اما سرایش ابیاتی در نکوهش ابوطالب، در زمانه‌ی خود سبب شد شیعیان نسبت به او موضع منفی بگیرند. جامی در هشتادویک سالگی در هرات چشم از جهان فروبست.

در بخشی از کتاب صوتی کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی: آثار منثور می‌شنویم

- زشت‌رویی پیش طبیب رفت که بر زشت‌ترین جایی دملی درآورده‌ام. طبیب تیز در روی وی نگریست. گفت: «دروغ می‌گویی. اینک روی تو را می‌بینم. بر وی هیچ دملی نیست.»

- شخصی بزرگ بینی زنی را خواستگاری می‌کرد و در تعریف خود می‌گفت که: «من مردی‌ام از خفت و سبکساری دور و بر احتمال مکاره صبور.» زن گفت: «تو اگر بر احتمال مکاره صبور نبودی، این بینی را چهل سال نتوانستی کشید.»
از بینی بزرگ تو باری‌ست بر همه / تا کی به هرزه روی سوی آن و این نهی؟
هر لحظه سجده‌ی تو نه از بهر طاعت است / بار گران بینی خود بر زمین نهی

- ظریفی شخصی را دید که موی بسیار بر روی او دمیده بود. گفت: «این موی‌ها را بکن پیش از آن که روی تو سر گردد.»
خواجه هر روز اگر به موچینه/ از رخ خود نه موی برگیرد
چند روزی چو بگذرد بر وی/ رویش از موی حکم سر گیرد

- معاویه و عقیل بن ابی‌طالب با هم نشسته بودند معاویه گفت: «ای اهل شام هیچ شنیده‌اید قول الله تعالی را آن جا که می‌گوید: تبت یدا ابی لهب و تب؟» گفتند: «آری!» گفت: «ابولهب عمّ عقیل است.» عقیل گفت: «ای اهل شام هیچ شنیده‌اید قول الله تعالی را آن جا که می‌گوید وامراته حمالۀ الحطب؟» گفتند: «آری!» گفت: «حمالۀ الحطب عمه‌ی معاویه است.»
چو هست در تو منقصتی عیب دیگری/ کردن به آن نه قاعده مرد باهش است
او خامش است از تو و از عیب دیگران/ گویا کنی به عیب خود آن را که خامش است

فهرست مطالب کتاب صوتی