معرفی و دانلود کتاب صوتی چهل سالگی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی چهل سالگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی چهل سالگی
«زنهای چهل ساله بالاخره یه کار عجیبغریبی ازشون سر میزنه، برای اینکه ثابت کنن هنوز پیر نشدن. اما مطمئن باش همهی اینها فقط یه مدت کوتاهه، خیلی زود به پیری عادت میکنن.» ناهید طبابایی در کتاب صوتی چهل سالگی که با صدای هدی زین العابدین به کتابی گویا تبدیل شده، داستان آلاله را روایت میکند؛ زنی در آستانهی چهل سالگی که ناگهان با عشق دوران جوانیاش روبهرو میشود.
دربارهی کتاب صوتی چهل سالگی
از خواب که بیدار شد، حس میکرد شبیه اناری خشکیده شده. اناری که سالهاست در پشت خرتوپرتهای انباری افتاده و هیچکس از وجودش خبر ندارد. اناری که اگر برش میداشتی و تکانش میدادی، صدای دانههای خشکشدهاش را میشنیدی که به در و دیوارش میخورند. برای همین هم چشمانش را بست و اجازه داد رویایی از سالهای دور، دوباره این انار خشکیده را به میوهی تازهی باغ تبدیل کند. رویایی که در آن نوزدهساله بود و عاشق. در متن آن رویا، صدای موسیقی آشنایی میآمد که روحش را نوازش میکرد، و خودش را میدید که موهایش را به دور سرش میبافد، مقنعه به سر میکند، یواشکی پیراهنی چهارخانه از کمد پدرش برمیدارد و راهی دانشگاه میشود تا آنجا، ویولنسل بنوازد و هرمز را ببیند. همهی چیزهایی که در زندگی برایش بسیار عزیز بودند.
اما صدای باز شدن در اتاق و لبخند فرهاد، این رویا را تمام میکند. حالا نه جوان است، نه عاشق، و نه حتی دیگر ویولنسل میزند. ناهید طبابایی در کتاب صوتی چهل سالگی، داستان آلاله را روایت میکند؛ زنی در آستانهی چهل سالگی که زندگی آرام و شادی را میگذراند. دختر جوانی دارد که به دانشگاه میرود، شوهری که عاشقانه به آلاله عشق میورزد و کار در یک تالار موسیقی بزرگ که گرچه کمی دردناک است، اما همچنان او را به ساز و نواختن و موسیقی نزدیک نگه میدارد. دردناک بودن کارش از بابت این است که هر روز، صدای نواختن سازها را میشنود و از جلوی سالنی رد میشود که تا پانزده سال پیش خودش هم در آنجا ویولنسل میزد، اما اتفاقاتی که برایش افتاد باعث شد برای همیشه دست از نواختن بکشد و ویولنسل را هم جایی در میان خاطرات سالهای جوانی جا بگذارد.
حالا نیمهی بهمنماه است و بسیاری از نوازندگان و رهبران ارکستر از خارج به ایران میآیند تا اجرا داشته باشند. این موقع از سال احتمالاً شلوغترین روزها در دفتر کار آلاله است؛ نامههای زیادی هستند که باید مهر و امضا شوند و کنسرتهای زیادی نیاز به برنامهریزی و هماهنگی دارند. برای همین هم آلاله با سرعت، از پوشهی آبی خالخالی پیش رویش، یکییکی نامهها را بیرون میکشد و کارهایشان را انجام میدهد. در میان این کاغذبازیهای اداری اما چشمش به نامهای میافتد که او را سر جایش میخکوب میکند. درخواست هماهنگی برای برگزاری کنسرت هرمز شادان... هرمز شادان؛ این نام در گوشش زنگ میخورد و هزار خاطره را از روزهایی در سرش زنده میکند که جوان بود و عاشق، عاشق همین نامی که در این نامه نوشته شده بود.
روزهای بعد از آن، به زندگی همراه با یک فروپاشی ذهنی تمامعیار میگذرد. آلاله بیآنکه متوجه باشد، بیاختیار دوباره خود را در همان سالنی میبیند که پانزده سال است قدم درونش نگذاشته. به معنای عشق فکر میکند، به معنای پیری؛ اینکه دیگر آن دختر جوانی نیست که هزار آرزو در دل داشت و حالا تمام آن سالها تبدیل به خاطره شدهاند. به همسرش فرهاد فکر میکند و اینکه آیا چیزی که میانشان جاریست، عادت است یا دوست داشتن؟!
دلش برای عشق و بیقراری و حالوهوای دگرگونش تنگ میشود. میداند که زندگی خوبی دارد و به بهترین شکل با همسرش در هماهنگی و تفاهم است، اما فکر روبهرو شدن دوباره با هرمز شادان هم هر لحظه حالش را دگرگون میکند. دیگر آن دختر جوان نیست و سالها هم از آن عاشقی گذشته، نمیداند که قرار است در روزهای آینده و با برگشتن هرمز، چه چیزی را پشت سر بگذارد...
کتاب صوتی چهل سالگی کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات چشمه است. این کتاب را با صدای هنرمند شناختهشدهی کشورمان، یعنی هدی زین العابدین میشنوید.
اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب چهل سالگی
علیرضا رئیسیان در سال 1388 فیلم «چهل سالگی» را با اقتباس از داستان کتاب چهل سالگی ساخت و بر پردهی سینما نمایش داد. لیلا حاتمی، محمدرضا فروتن، فرزان اطهری، عزتالله انتظامی، سهیلا گلستانی و غیره، در این فیلم نقشآفرینی کردند.
کتاب صوتی چهل سالگی برای چه کسانی مناسب است؟
شنیدن این اثر را به دوستداران کتابهای عاشقانه و اجتماعی از ادبیات ایران پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب صوتی چهل سالگی میشنویم
روز بعد وقتی پشت میزش نشست، خانم شیرازی گفت آقای مدیر آمده و گفته که زودتر برنامههای آقای شادان را هماهنگ کنند. آلاله پوشهی آبی خالخالی را روبهرویش گذاشت و به آن خیره شد و به یاد جملهای افتاد که کنار یکی از صفحههای کتاب شازده کوچولو برای هرمز نوشته بود. آنجایی که شازده کوچولو به مرد میگفت: «نه اینکه من تو یکی از ستارههام، نه اینکه من توی یکی از آنها میخندم، خب پس هر شب که به آسمان نگاه کنی برایت مثل این خواهد بود که همهی ستارهها میخندند. پس تو ستارههایی خواهی داشت که بلدند بخندند.» نوشته بود من هم ستارههایی دارم که بلدند بخندند. پوشه را بست و زیر لب گفت: «اما قرار نبود ستارهای از آسمون پایین بیاد.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی چهل سالگی |
نویسنده | ناهید طباطبایی |
راوی | هدی زین العابدین |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۳۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |