معرفی و دانلود کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم
برای دانلود قانونی کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم
کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم اثری با ترجمه و گردآوری عبداللطیف طسوجی است که داستانها و افسانههایی آموزنده و شیرین را در بر دارد. این قصههای حکیمانه، به زیبایی و شیوایی، فرهنگ، سنن و آداب و رسوم مشرق زمین را در دوران کهن به تصویر کشیدهاند.
دربارهی کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم
کتاب صوتی هزار و یک شب (One Thousand and One Nights) مجموعهای از قصههای دلنشین و پندآموز است که به شرق جهانِ کهن و کشورهایی که امروزه با نامهای ایران، هند و عراق میشناسیم، نسبت داده میشود. از میان مستشرقان، گروهی به ریشههای یونانی این اثر باور دارند و گروهی دیگر، آن را به هند و بغداد منسوب میکنند. برخی آن را دارای اصالتی هندی و سانسکریت میدانند و معتقدند نخستین نسخههای آن در دوران هخامنشیان به نگارش درآمده است. با این حال، به گمان بسیاری، هزار و یک شب را میتوان حکایتی پارسی در نظر گرفت چرا که راوی آن همه قصه و افسانه کسی جز شهرزادِ قصهگو نیست.
آغاز ماجرای کتاب صوتی هزار و یک شب به زمانی نامعلوم در دوران کهن بازمیگردد؛ به آن هنگامهای که شاه زمان و شهریار هر کدام بر قلمرویی، پادشاهی میکردند. خیانتِ همسرانِ این دو پادشاه به آنها، سرنوشتِ غریبی را برای آنان رقم میزند. شاه زمان اقلیم و دیار خود را ترک میگوید و عطای پادشاهی را به لقایش میبخشد. اما شهریار را چیزی جز انتقام آرام نمیکند. او هر شب، دختری از قلمروی حکمرانیِ خود را به عقد خویش درمیآورد و روز بعد، حق حیات را از وی میستاند. کار بدانجا میرسد که دیگر دختری در آن دیار باقی نمیماند. وزیر اعظم شهریار که خود دو دختر دارد، هراسان از سرنوشتِ آنان، در پی راه چاره است. دختر باتدبیر او، به پدر پیشنهاد میکند که به عقد شهریار درآمده و به جنون و سبعیتِ او پایان دهد و پدر راهی جز همراهی با تصمیم دخترش نمیبیند.
شهرزاد به عقد شهریار درمیآید و تظاهر به تسلیم در برابر سرنوشت محتومِ خود میکند اما از پادشاه میخواهد که خواهر کوچکترش، دنیازاد را پیش از مرگ ببیند و برای آخرینبار، قصهای برای او بگوید. شهرزاد قصه را آغاز میکند اما آن را ناتمام باقی میگذارد. شهریار که شنیدنِ قصه را دلنشین یافته، به شهرزاد یک شبِ دیگر مهلت میدهد تا قصه را به اتمام برساند. این ماجرا در شبِ بعد هم تکرار میشود و همینطور شبِ بعد و شبهای بعد. اما این داستان تا به کجا پیش میرود و آیا روزی فرا خواهد رسید که شهریار از شنیدنِ قصه خسته و دلزده شده و قصدِ جانِ شهرزاد را نماید؟
هزار و یک شب یکی از پرآوازهترین آثار کلاسیکِ ادبیات شرق و از مهمترین گنجینههای ادبی جهان به شمار میرود. این اثر سترگ، زمینههای آشنایی جهان را با حکایات و افسانههای کهن شرق فراهم آورده است. داستانهای شنیدنی و عبرتآموزِ هزار و یک شب از زبان مردمی از هر قشر و طبقه روایت شدهاند و حتی برخی از حکایات آن را از زبان حیوانات میشنویم. هزار و یک شب راهی بسیار طولانی را پیموده تا به آنچه اکنون میشنوید رسیده است. زبانِ اصلی این اثر را سانسکریت میدانند. این اثر از سانسکریت به فارسی باستان و سپس در دوران هارونالرشید از زبان پهلوی تحت نامهای «الف لیله» یا «الف خرافه» به عربی برگردانده شده است. در سال 1295 و در هنگامهی سیطرهی سلسلهی قاجار بر ایران، عبداللطیف طسوجی آن را به زبان فارسی ترجمه کرده و نام «هزار افسان» را بر آن نهاده است. از برجستهترین ترجمههایی که از این اثر ارزشمند در جهان غرب انجام شده است میتوان به ترجمهی فرانسهی آن که توسط آنتوان گلان در قرن شانزدهم ارائه شده و نیز ترجمهی انگلیسی اثر که توسط سر ریچارد برتون در سال 1885 انجام شده است، اشاره کرد.
کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم را به همت نشر صوتی آوانامه و با خوانش مهرناز محافل میشنوید.
نکوداشتهای کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم
- کتاب هزار و یک شب، اثری کلاسیک است که میراثی ارزشمند برای جهان بهشمار میرود. (Taschen Books)
- هزار و یک شب یکی از محبوبترین و شنیدنیترین آثار ادبیِ شرق محسوب میشود. (Amazon)
- کتاب هزار و یک شب، داستانها و حکایاتی دلپذیر را از گذشتههای دور روایت میکند. (Barnes & Noble)
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم
محتوای جذاب و داستانمحورِ حکایات هزار و یک شب باعث شده تا آثار هنری بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی گرفته تا نقاشی، نگارگری، نقالی، شعر، موسیقی و... با الهام از آن خلق شوند. از نمونههای بینظیر آثار هنری که به بازآفرینی قصههای هزار و یک شب دست زدهاند میتوان به نگارگریهای صنیعالملک، نقاشیهای جان دیکسون پتن و سوفی اندرسون و سوئیت سمفونیک شهرزاد ساختهی نیکولای ریمسکی کورساکف اشاره کرد. در صنعت سینما و تولیدات تلویزیونی نیز چندین و چند اثر با اقتباس از داستانهای هزار و یک شب ساخته شدهاند که از میان پرآوازهترینِ آنان میتوان «هزار و یک شب» به کارگردانی آلفرد ای. گرین، محصول سینمای آمریکا در سال 1945، «داستانهای عشقی هزار و یک شب» ساختهی پیر پائولو پازولینی و محصولِ مشترکِ سینمای فرانسه و ایتالیا در سال 1974 و «شبهای عربی» به کارگردانی آلن بِیتس محصول کمپانی ای بی سی آمریکا در سال 2000 را نام برد.
کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم برای چه کسانی مناسب است؟
شنیدنِ کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم برای تمام علاقهمندانِ روایات افسانهای و اسطورهای و همچنین حکایتهای خیالپردازانهی شرقِ باستان، تجربهای دلنشین و جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم میشنویم
و از جمله حکایتها این است که ابوبکر ابن محمد انباری گفته است که در یکی از سفرهای خود از انبار بهسوی معموره به در شدم و در دهی نزدیکِ معموره، نزدیک به خارج دیر انبار فرود آمدم. رئیس دیر بهسوی من آمد و او را نام عبدالمسیح بود. مرا به دیر اندر برد. من در آنجا چهل تن راهبان دیدم. مرا آن شب با ضیافتی شایسته گرامی بداشت. چون فردا شد، از نزد ایشان کوچ کردم و من از راهبان عبادتی و مشقتی دیدم که از دیگران ندیده بودم. پس از آن به معموره رفتم. کار خود را انجام داده بهسوی انبار بازگشتم. چون شبِ آینده شد، قصد زیارت مکه کردم. در هنگامی که من به دور خانهی کعبه طواف میکردم، عبدالمسیح راهب را دیدم که با پنج تن از یاران خود طواف میکردند. چون او را نیک بشناختم، بهسوی او رفتم و به او گفتم: «تو عبدالمسیح راهبی؟» گفت: «من عبدالله راهبم.» پس ریش او را ببوسیدم و بگریستم و دست او را گرفته بهسوی حرم بیامدم و به او گفتم: «مرا از سببِ مسلمانیِ خود آگاه کن.» گفت: «سببِ مسلمانیِ من، از عجایب روزگار است و آن این است که جمعی از زهاد و مسلمانان، در دهی که دیر ما در آنجا بود فرود آمدند و جوانی را به خریدنِ طعام بفرستادند. جوان در بازار دختری دید نصرانیه، که نان همی فروخت و آن دختر، بهترینِ زنانِ روزگار بود. چون این جوان بدو نظاره کرد، به جمال او مفتون شد. در حال بیخود بیفتاد. چون به خود آمد، بهسوی یارانِ خود بازگشت و ایشان را از آنچه به او روی داده بود، بیآگاهانید و به ایشان گفت: «شما از پیِ کار خود بروید که من با شما نخواهم آمد. یاران او را ملامت میکردند و پند گفتند. او سخنِ ایشان التفات نکرد و از نزدِ ایشان برخاسته، داخل دهکده شد و بر درِ خانهی آن دختر بنشست. دختر از حاجتِ او جویان گشت. جوان گفت: «عاشقِ تو هستم.» دخترک از او اعراض کرد. آن جوان سه روز در همان مکان بماند و خوردنی نخورد و چشم بر جمالِ آن نصرانیه دوخته بود. چون نصرانیه دید که این جوان از او بازنمیگردد، پیوندانِ خود را از واقعه آگاه کرد. ایشان کودکان به او بگماشتند و کودکان سنگ به او همی زدند تا اینکه پهلوهای او شکسته شد و سر او بشکافت و آن جوان با همهی اینها بازنمیگشت. اهل دهکده قصد کشتنِ او کردند. مردی از ایشان پیشِ من آمده مرا از حالتِ این جوان آگاه کرد. من بیرون آمده او را دیدم بر خاک افتاده. خون از روی او پاک کردم و او را برداشته به دیر بردم و زخمهای او را معالجت کردم و تا 14 روز در نزد من بود. چون اندکی قوت بگرفت، از دیر به در آمد و به درِ خانهی آن دخترک رفته. چون قصه بدینجا رسید بامداد شد و شهرزاد لب از داستان فروبست.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب پنجم |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
راوی | مهرناز محافل |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۷ ساعت و ۲۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کهن فارسی |