معرفی و دانلود کتاب صوتی ریگ روان

معرفی کتاب صوتی ریگ روان

«بدشانسی» خمیرمایه‌ای است که استیو تولتز با چاشنی طنز و فلسفه ترکیب کرده تا اثر پرفروش خود، کتاب صوتی ریگ روان را بیافریند. شخصیت‌های اصلی این کتاب دو دوستی هستند که به جای رسیدن به خواسته‌هایشان، مدام با بدبیاری مواجه می‌شوند. البته کتاب حاضر برخلاف شخصیت‌هایش چندان بدشانس نبوده و توانسته است جایزه‌ی راسل استرالیا را از آن خود کند.

درباره‌ی کتاب صوتی ریگ روان

«لیام» و «آلدو» اسطوره‌های بدشانسی هستند! لیام نویسنده‌ای‌ست که تاکنون هیچ‌یک از نوشته‌هایش توجه کسی را جلب نکرده و حتی یک اثر موفق هم ندارد. با این وجود، برای اینکه کتاب جدیدش، داستان بهتری از آب دربیاید، تصمیم می‌گیرد مدتی به‌عنوان افسر پلیس فعالیت داشته باشد تا از این طریق شخصیت‌های کتابش به واقعیت شبیه شوند. از آنجایی که هیچوقت بخت با او یار نبوده، نه‌تنها در داستان جدیدش هم موفق نمی‌شود، بلکه حتی در شغل افسری هم شکست می‌خورد. آلدو هم که همواره آرزوی کارآفرینی داشته، با تجربه‌ی اتفاقاتی مانند زندانی شدن، فلج شدن و درنهایت خودکشی، دیگر امیدی به پیروزی ندارد.

گفت‌و‌گوهای طولانی بین این دو دوست محتوای اصلی کتاب صوتی ریگ روان (Quicksand) را می‌سازند. استیو تولتز (Steve Toltz) در این اثر سعی کرده تا در خلال مکالمات شخصیت‌هایش، دیدگاه فلسفی و روانشناختی آن‌ها را به ما نشان بدهد. بد نیست بدانیم بدشانس‌ها دنیا را چگونه می‌بینند!

وقایع و گفت‌وگوهای کتاب همگی با رگه‌هایی از طنز بیان می‌شوند؛ البته نه طنزی که لبخند به لب شما بنشاند. لحن نویسنده یادآور نوعی طعنه و دهن‌کجی به جامعه و حتی زندگی است که از میان تجربیات ناامیدکننده‌ی شخصیت‌ها خودنمایی می‌کند. فلسفه‌ای که استیو تولتز از لابه‌لای مکالمات لیام و آلدو به ما نشان می‌دهد، در حقیقت اندیشه‌هایی هستند که از بزرگانی مانند کامو، فروید، تولستوی و... وام گرفته و آن‌ها را در قالب داستان بیان کرده است. جهان تاریکی که نویسنده در کتاب صوتی ریگ روان به تصویر می‌کشد، چهره‌ی یأس‌زده‌ی دنیای مدرن است که پشت زرق‌و‌برق‌های دروغین پنهان شده.

اگرچه بخت و اقبال به شخصیت‌های این کتاب پشت کرده اما گویا این دو دوست، قصد ندارند دست از تقلا بردارند. لیام که شاهد بدشانسی‌های مکرر دوستش، آلدو بوده تصمیم می‌گیرد تا سرگذشت او را در قالب یک داستان به نگارش دربیاورد؛ شاید این‌بار سرانجام بخت با او سر سازش داشته باشد.

پیمان خاکسار اثر حاضر را به فارسی برگردانده و نشر چشمه آن را به مرحله‌ی چاپ رسانده است. کتاب صوتی ریگ روان را با صدای اشکان عقیلی‌پور از سوی نشر صوتی رادیو گوشه می‌شنوید.

نکوداشت‌های کتاب صوتی ریگ روان

• نوشته‌های تولتز محرک و منحصر‌به‌فرد هستند، با شخصیت‌ها و جملاتی که رسماً از صفحه‌ی کتاب بیرون می‌آیند و نفست را در سینه حبس می‌کنند. (دینا منگستو)

• استیو تولتز تخیل و تصوری را به قلم تحریر در می‌آورد که هیچ محدودیتی را شامل نمی‌شود. آثار او بی‌نظیر، پیامبرگونه و طنز هستند. (پاتریک مک‌گراث)

• در هر صفحه از کتاب ریگ روان به قدری جملات زیبا پیدا می‌شود که گاه بیشتر از تمام رمان‌های قابل تحسین است. (الیف باتومن)

• یک طنز تلخ و به شدت فضایی... توانایی بسیاری نیاز است تا بتوان خالق چنین اثری بود؛ و تولتز در این راه موفق شده است. (مجله‌ی لایبری ریویو)

کتاب صوتی ریگ روان برای چه کسانی مناسب است؟

اگر مشتاق شنیدن رمانی هستید که فلسفه و روانشناسی را با طنز تلخ درآمیخته و جهان‌بینی جدیدی را ارائه کرده باشد، کتاب صوتی ریگ روان بهترین انتخاب ممکن است.

با استیو تولتز بیشتر آشنا شویم

این نویسنده معاصر و بزرگ استرالیایی متولد سال 1972 بوده و در سال 1994 از دانشگاه نیوکاسل فارغ‌التحصیل شده است. او پیش از شروع کار خود در حیطه ادبیات، به شغل‌هایی همچون فیلمبرداری، نگهبانی، دبیری زبان انگلیسی و فیلم‌نامه‌نویسی مشغول بوده.

استیو تولتز (steve toltz) در سال 2008 اولین رمان خودش را با نام «جزء از کل» منتشر کرد که در همان سال توانست نامزد دریافت جایزه‌ی بوکر شود. این کتاب خیلی زود با استقبال مردم سراسر دنیا روبه‌رو شد و اکنون به عنوان یکی از آثار بزرگ و برجسته استرالیا به حساب می‌آید.

جملات برگزیده کتاب صوتی ریگ روان

• ویرایش یعنی این‌که آدم بتونه با آرامشِ یه پزشک قانونی خودش رو کالبدشکافی کنه، و تو ویراستار خوبی نیستی.
• حالا به لطف شبکه‌های مجازی آدم‌های این دوره بیشتر از مردم تمام دوران‌ها می‌دونن که فحش خوردن و تحقیر شدن چه حسی داره.
• خسته شدم از نگاه کردن به تو و فکر کردن به این‌که محاله دنیایی از این حقیرتر و بی‌انصاف‌تر وجود داشته باشه.
• استعداد به‌کارگرفته‌نشده به روح فشار می‌آره.

در بخشی از کتاب صوتی ریگ روان می‌شنویم

زمان دبیرستان یک راز مگوی باورنکردنی به من می‌گفت و ازم قول می‌گرفت به کسی نگویم، بعد وقتی به اعتمادش خیانت می‌کردم و رازش را به دوستی مشترک می‌گفتم، متوجه می‌شدم دقیقاً همان حرف‌ها را به او هم زده. در هر صورت واقعیت این است که من تنها آدمِ مشتاق به مستند کردن هستی او نیستم.

رقبای پُرشماری دارم که همین حالا هم چهره درهم کشیدنِ طولانی‌اش را بر بوم نقاشی کرده‌اند، صورت بداخم و چشمان بی‌حالتش را با صورتیِ کِرْم‌خاکی و زرد شبرنگ کشیده‌اند، تشنج‌هایش را شبیه چین پارچه رسم کرده‌اند، پاهایش را برای نمایشِ از دست رفتن قابل‌توجه تراکم استخوان طرح زده‌اند، پیکر قوزکرده‌اش را با سرامیک براق ساخته‌اند، با پاستل و رنگ‌روغن، با گچ و گِل. آثار خوش‌ساخت و جمع‌وجوری دیده‌ام که درشان فروپاشی ترکیب چهره و کاسه‌ی سرش به شکل انیمیشن دیجیتال قابل‌مشاهده است، نقاشی‌هایی دیواری از او دیده‌ام که با صورت افتاده روی یک ترکشِ تیر.

بهترین دوست من بریده شده، دست‌کاری شده، فتوشاپ شده، بسته‌بندی و ارسال شده. آن‌قدر نگاهم به قیافه‌ی خسته و عبوسش بر کاغذهای پُرکنتراستِ براق عکاسی افتاده که دلم به حال چشمم سوخته.

فهرست مطالب کتاب صوتی