معرفی و دانلود کتاب صوتی خواجه مخوف: آغا محمدخان قاجار و تلخکامی‌های شاهزاده زند، لطفعلی خان

عکس جلد کتاب صوتی خواجه مخوف: آغا محمدخان قاجار و تلخکامی‌های شاهزاده زند، لطفعلی خان
قیمت:
۱۶۰۰۰۰ ۳۲,۰۰۰ تومان ۸۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی خواجه مخوف و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی خواجه مخوف و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی خواجه مخوف: آغا محمدخان قاجار و تلخکامی‌های شاهزاده زند، لطفعلی خان

کتاب صوتی خواجه مخوف نوشته‌ی مجید دوامی، داستانی بر اساس زندگی پرحادثه‌ی آقامحمدخان قاجار است؛ کسی‌ که با تکیه بر خیانت‌های اطرافیان به پادشاه زندیه، یعنی لطفعلی‌خان زند، موفق به کشتن او و انقراض سلسله‌ی زندیه می‌شود. این کتاب صوتی داستان غم و شادی، عشق و خیانت، و وصال و دوری را روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی خواجه‌ی مخوف

آقامحمدخان قاجار بنیان‌گذار سلسله‌ی قاجاریه در ایران است. داستان زندگی او که به بخش پررنگی از تاریخ خونین ایران بدل شده، در کتاب صوتی خواجه‌ی مخوف، نوشته‌ی مجید دوامی دست‌مایه‌ی روایتی داستانی قرار گرفته است. این کتاب صوتی در دو بخش، قصه‌ی رسیدن آقامحمدخان به تاج پادشاهی و سپس مرگ او را به شکلی داستان‌وار و جذاب روایت می‌کند.

قصه‌ی کتاب صوتی خواجه مخوف در میان آشفتگی‌های شیراز شروع می‌شود. مملکت درگیر جنگ و آشوب است و جعفرخان، پادشاه زند، در بستر بیماری افتاده. پسر رشیدش لطفعلی‌خان برای جنگ با اشرار و دشمنان از شهر خارج و حالا پایتخت به عرصه‌ی جولان دزدان و خائنان بدل شده است. جعفرخان که حالا در ارگ شاهی تنها و بی‌حامی است، در محاصره‌ی دشمنان قرار گرفته و می‌کوشد تا از جان خودش و سرنوشت مردم کشورش دفاع کند. دیری نمی‌پاید که این تلاش‌ها همه نقش بر آب می‌شود...

معرفی و دانلود کتاب صوتی خواجه مخوف

شخصیت اصلی داستان کتاب صوتی خواجه مخوف، یعنی آقا‌محمدخان (Agha Mohammad Khan Qajar)، پیشینه‌ی تاریکی دارد. او زمانی متولد می‌شود که اختلاف عمیقی میان ایل‌های قاجار شکل گرفته است. پدرش همیشه سودای حکومت دارد و این تهدید بزرگی برای پادشاه وقت محسوب می‌شود. این می‌شود که آقامحمدخان، زمانی که کودکی بیش نیست، به اسارت عادل‌شاه افشار درمی‌آید و به مشهد فرستاده می‌شود. طفلی شش‌ساله است که به دستور شاه اخته‌اش می‌کنند. با برکناری عادل‌شاه، آقامحمدخان نیز از مشهد می‌گریزد و نزد پدر بازمی‌گردد. آزادی از اسارت برای او دوام چندانی ندارد، زیرا با به قدرت رسیدن کریم‌خان زند و تشکیل سلسله‌‌ی زندیه، دوباره به اسارت گرفته می‌شود و این بار با دستور کریم‌خان به شیراز می‌رود. سال‌های سخت اسارت و شکنجه‌های فراوان، او را برای رسیدن به پادشاهی مُصر می‌کند. با مرگ پادشاه، او فرصتی پیدا می‌کند تا با کمک عمه‌اش که همسر پادشاه است، از زندان بگریزد. با فرار از زندان، او به سمت شمال ایران می‌رود و موفق می‌شود طایفه‌های قاجاری را با یکدیگر متحد کند.

آقامحمدخانِ داستان کتاب صوتی خواجه مخوف که حالا متحدان قدرتمند و آزادی عمل دارد، به کرمان لشکر می‌کشد تا رقیب تازه، یعنی لطفعلی‌خان زند را از سر راهش بردارد. او به کرمان می‌رسد و به تلافی سال‌های سخت اسیری، مردم شهر را قتل عام می‌کند. خیانت‌های اطرافیان به لطفعلی‌خان، پادشاه جوان و شجاعی که تازه به محبوبش مروارید رسیده، باعث می‌شود تا او در چنگ آقامحمدخان اسیر شود. آقامحمدخان او را کور می‌کند و سپس به قتل می‌رساند. با مرگ شاه، سلسله‌ی زندیه به پایان کار خود می‌رسد و همسر شاه مروارید نیز، به اسارت آقامحمدخان درمی‌آید.

کتاب صوتی خواجه‌ی مخوف نوشته‌ی مجید دوامی، داستان واقعی جنگ قدرت را میان پادشاهان ایرانی روایت می‌کند. جزئیات فراوان داستان کتاب و عاشقانه‌هایی که در دل این اتفاقات تاریخی در جریان بوده، آن را تبدیل به اثری جذاب و شنیدنی کرده‌ است. این کتاب روندی داستان‌گونه دارد و به همت نشر صوتی موج کتاب و با صدای رسای سعید مقدم‌منش در قالب کتاب صوتی عرضه شده است. انتشارات سمیر نیز کار انتشار نسخه‌ی متنی کتاب را به عهده داشته.

مجید دوامی نویسنده‌ی این کتاب، روزنامه‌نگار معروف و بنیان‌گذار مجله‌ی زن روز بوده است. او با بیانی داستان‌وار و جذاب، بخشی از تاریخ خونین و غم‌انگیز کشورمان ایران را در این کتاب روایت کرده است.

کتاب صوتی خواجه‌ی مخوف برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب صوتی پیش رو، به علاقه‌مندان داستان‌های تاریخی ایرانی، به ویژه داستان‌های مربوط به دوره‌ی قاجار پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب صوتی خواجه مخوف: آغا محمدخان قاجار و تلخکامی‌های شاهزاده زند، لطفعلی خان می‌شنویم

ابراهیم‌خان که شمشیر را روی گلوی سلطان گذاشته بود لحظه‌ای مردد ماند. معلوم نبود چه خیالی در سرش راه یافته است. سلطان در حال بیهوشی به سر می‌برد و سیدمرادخان، جهانگیرخان و شاه‌مرادخان چشم به دست ابراهیم‌خان دوخته بودند و مژه به هم نمی‌زدند. انتظار داشتند ابراهیم با یک حرکت سر سلطان را از بدن جدا کند. اما ابراهیم روی سینه‌ی او مردد نشسته و فکر می‌کرد. شاه‌مراد وقتی که سستی و تردید برادر را دید بر او بانگ زد: «زود باش برادر، سر این نابکار حرام‌زاده را از تن جدا کن.»

ابراهیم اندیشناک پاسخ داد: «نمی‌دانم چرا دستم می‌لرزد. نمی‌توانم. این کار از من برنمی‌آید.» شاه‌مراد غرید: «اگر تو سرش را از تن جدا نکنی من این کار را می‌کنم. مردم باید بدانند که دور سلطنت جعفرخان زند و پسر نابکار و حرام‌زاده‌اش به پایان رسیده است.» ابراهیم هنوز تردید داشت، ولی لحن تشویق‌کننده‌ی صدای جهانگیر خشم و کینه‌ای را که در وجود او موقتاً به خواب رفته بود بیدار کرد. جهانگیر گفت: «فراموش نکن که مروارید را فقط در صورتی می‌توانی به دست بیاوری که رقیب سرسختی چون لطفعلی‌خان را بر اریکه‌ی سلطنت نبینی. اگر امروز جعفر کشته شود یاران ما دشمنان را تارومار خواهند کرد و مروارید چه بخواهد و چه نخواهد از آن تو خواهد شد. فراموش کرده‌ای که در سیاه‌چال چه رنج‌هایی کشیده‌ایم؟ چه شکنجه‌هایی را تحمل کرده‌ایم؟» شاه‌مراد وقتی که شک‌وتردید را در چهره‌ی برادر دید، به سوی منصور که تا آن لحظه در گوشه‌ای ایستاده بود بانگ زد: «تو دست به کار شو. مگر نمی‌خواهی انتقامت را از این سفاک پست‌فطرت بگیری؟ مگر به دستور این نامرد جلادباشی گوش‌هایت را از بیخ نبریده است؟ پس زود باش! چرا معطلی؟ وقت می‌گذرد.»

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
26 دقیقه
بخش اول: دلاور قلعه‌ی پری
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت دوم
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سوم
30 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهارم
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت پنجم
27 دقیقه
بخش اول ـ قسمت ششم
23 دقیقه
بخش اول ـ قسمت هفتم
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت هشتم
14 دقیقه
بخش اول ـ قسمت نهم
18 دقیقه
بخش اول ـ قسمت دهم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت یازدهم
18 دقیقه
بخش اول ـ قسمت دوازدهم
19 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سیزدهم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهاردهم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت پانزدهم
15 دقیقه
بخش اول ـ قسمت شانزدهم
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت هفدهم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت هجدهم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت نوزدهم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیستم
22 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌ویکم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌ودوم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌وسوم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌وچهارم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌وپنجم
15 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌وششم
18 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌وهفتم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌وهشتم
12 دقیقه
بخش اول ـ قسمت بیست‌ونهم
24 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌ام
23 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌ویکم
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌ودوم
20 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌وسوم
16 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌وچهارم
23 دقیقه
بخش اول ـ سی‌وپنجم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌وششم
27 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌وهفتم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌وهشتم
23 دقیقه
بخش اول ـ قسمت سی‌ونهم
26 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهلم
26 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌ویکم
25 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌ودوم
19 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌وسوم
17 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌وچهارم
27 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌وپنجم
21 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌وششم
18 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌وهفتم
26 دقیقه
بخش اول ـ قسمت چهل‌وهشتم
21 دقیقه
بخش دوم: یاغیان قلعه‌ی شیشه
21 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت دوم
14 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سوم
14 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت چهارم
24 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت پنجم
19 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت ششم
22 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت هفتم
31 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت هشتم
19 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت نهم
22 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت دهم
16 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت یازدهم
22 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت دوازدهم
21 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سیزدهم
29 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت چهاردهم
14 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت پانزدهم
14 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت شانزدهم
15 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت هفدهم
24 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت هجدهم
14 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت نوزدهم
15 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیستم
13 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌ویکم
17 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌ودوم
25 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌وسوم
21 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌وچهارم
20 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌وپنجم
17 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌وششم
15 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌وهفتم
29 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌وهشتم
16 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت بیست‌ونهم
24 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌ام
18 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌ویکم
16 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌ودوم
27 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌وسوم
16 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌وچهارم
20 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌وپنجم
20 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌وششم
15 دقیقه
بخش دوم ـ قسمت سی‌وهفتم

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی خواجه مخوف: آغا محمدخان قاجار و تلخکامی‌های شاهزاده زند، لطفعلی خان
نویسنده
راویسعید مقدم منش
ناشر چاپیانتشارات سمیر
ناشر صوتیانتشارات موج کتاب
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابMP3
مدت۲۸ ساعت و ۲۹ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان تاریخی ایرانی
قیمت نسخه صوتی
۱۶۰۰۰۰ ۳۲,۰۰۰ ت ۸۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خواجه مخوف

هوشنگ شیرالی پور
۱۴۰۳/۰۵/۱۳
دانستن تاریخ سرزمین مادری نه تنها از اشتیاق های هر انسانی میتواند باشد بلکه بنوعی از ضروریات زندگی فردیست با همین تفکر با شوق شروع بشنیدن این باصطلاح تاریخ نگاری در قامت یک رمان کردم ولی صادقانه بگویم بشدت از وقتی که صرف کردم نادم وسر خورده شدم با تمام احترامی که برای نویسنده قائلم باید بگویم از و مطالب چندان جذاب گیرایی از تارخ وطنم مطلع نشدم وچندان چیزی به معلوماتم اضافه نشد. ابتدا اینکه بر خلاف عنوان رمان (خواجه مخوف) اطلاعات چندانی از آقا محمد خان ارائه نشده بود وخیلی زود از رمان کنار گذاشته شد دوم اینکه مثل فیلم فارسی های قدیم تنها برای سرگمی بیننده (یادر اینجا خواننده)، یک سکانس تکراری خسته کننده و موش وگربه بازی وار، لشکر کشی، شکست یکطرف و دوباره وچندباره لشکر کشی تکراری و تعلیقهای مدام واز پیش مشخص، همراه التماسهای طرف شکست خورده را شاهدیم. وسکانس تکراری وبیمزه دیگر عشق و دلباختگی زود گذر شخصیتهای رمان، تمامی دریافتهای من از این رمان تاریخی بود. یعنی براستی سراسر کردار و رفتار وپندار پادشاهان تاریخ سرزمین من وشیوه خوب یا بد مملکت داری انها ووقایع دوران حکومتشان دراین دویا سه مقوله خلاصه میشود. نهایت اینکه رمان تاریخی بسیار ضعیف وخسته کننده ای بود و باید به این نکته هم اشاره کنم که بهتر میبود اگر راوی داستان در نشان دادن صدای زنانه بویژه گریه و تمنا و التماس روش دیگری بکار میگرفتند که اینچنین غیر عادی و خنده دار نشان داده نشود.
علی
۱۴۰۳/۰۵/۰۸
راوی حتی گرامر جملات ساده ی فارسی را اشتباه می کند. "در صورتِ سرپیچی، بی رحمانه کشته خواهد شد" رو میخوانند: "در صورتِ سر پیچیِ بی رحمانه، کشته خواهد شد. " زبان بنده قاصر! در کل به سانِ فیلم های تاریخی قدیمی، که ثریا قاسمی روی پله، جمله ای نثار علی نصیریان میکرد، به دوردست خیره میشد، نصیریان با گونه ای کج شده و چشم هایی طلب کار سوال آشکاری می پرسید و قاسمی میگفت با من از فلان چیز حرف نزن که ۴۰ سال است نزد تو اینگونه و آنگونه بوده است! از آن جهان ها که بازیگر های قدیمی وسط مکالمه ها به ناگاه به دوردست خیره میشدند! کاملا بدون داینامیک. داستان فقط در حول توحش یک مشت اوباش حرکت میکند که به نوبت همه را میکشند، همین! عبارات تکراری مسخره که در خود داستان نخ نما میشود! به غایت ضعیف. یک نکته در ویرایش اضافه کردم: در هر مبارزه ای میشنوید"شمشیر را در هوا چرخاند". شاید ده ها بار. یعنی نویسنده واقعا توانایی خلق جمله ی دیگر را نداشته؟!
S. A
۱۴۰۳/۰۹/۲۰
در واقع رمان عشقی تاریخی ست وطبیعتا حاشیه وشاخ و برگ زیادی دارد. بنظر می‌رسدخیلی با اسناد تاریخی مطابقت ندارد ضمن اینکه خیلی از وقایع داستان ابتر مانده ازجمله اینکه ماجرای شاهرخ و مروارید به کجا رسید؟ بعد از ترک شیراز توسط لطفعلی خان دیگه هیچ اسمی از آن‌ها برده نشد. ابراهیم خان دستور قتل دخترش را می‌دهد وبعدا خودش بر مرگ او می‌گرید. در وقایع تاریخی آغا محمدخان از چشمهای مردم کرمان، در شهر کرمان مناره ساخته است نه از سر آن‌ها در بم. لطفعلی خان در قلعه ارگ بم توسط یک فرد عادی یا حکومتی؟ لو داده شده نه توسط رئیس نرماشیر؟؟؟ در هر حال بعنوان یک رمان عاشقانه که ریشه تاریخی دارد خالی از لطف نیست. راوی در جاهایی، جمله‌های واضح را از لحاظ دستوری اشتباه بیان کرده است، که البته باتوجه به حجم داستان قابل اغماض است. صدای راوی بجز در موارد خاصی که شاه با غمزه حرف می‌زند یا از زبان زنان سخن گفته می‌شود خوب است. در مجموع شنیدنی است اما نمی‌توان به اصالت ماجرا مطمئن بود.
محمد مرادی
۱۴۰۳/۰۶/۱۷
من به شخصه عاشق داستانهای تاریخی‌م. این داستان هم یه جوری دنبال میشه که از واقعیت خیلی دور بنظر میاد. در حالی که داستانهای تاریخی باید بر اساس واقعیت رخداده باشه. مثلا اینکه اینقدر راحت یک سلسله‌ی پادشاهی با فرار از زندان چند یاغی و همدستی یک خواجه حرمسرا پاشیده بشه و پادشاه سربریده بشه، دور از در واقعیته. جریان حکایت میرسیم به این حجم ظلم و ستم ابراهیم خان و عوامل حکومتیش، که بدون اینکه اسمی از برادر بزرگ و سردمدار حکومت برده بشه و بطور مستبدانه به مردم روا میشه. بعدشم طوری جریان داستان پیش میره که خواننده فکر میکنه سران زند، حاکم شیراز بودن که اینقدر راحت با دسیسه‌ی وزیر و در کمترین زمان لطفعلی خان فراری و آواره میشه نه یک سلسله‌ی پادشاهی ایرانزمین، سلسله‌ای که مردم دار و مردم دوست بودن.. گذشته از این عرایض، داستان جذاب و جالب هستش و غافل نشیم از راوی محترم جناب مقدم منش که با کلام شیرین و شیوا، به گیرایی حکایت کمک بسیاری کرده..
کاوه ربیعی
۱۴۰۳/۰۵/۲۵
در کل محوریت تاریخی داستانها، همیشه برای من جذابیت داشتن و داره. متوجهم پیش بردن داستانی که خطوط زمانی موازی داره، همت بالایی میخواد و کار آسانی نیست. کتاب شروع خیلی خوبی داشت؛ اما کم کم در میانه داستان، گویی رشته کلام از دست نویسنده در میره. برای نمونه انیلق به کمک الیاس مروارید معشوق لطفعلی خان و رو از خانه پدریش دزدیده؛ همراه مروارید پیرمرد توی دره بود، اما بعد از پیروزی در جنگ دوم لطفی خان، شاه زند از انیلق تشکر کرد که در جنگ نبود! پس الیاس که به شاهرخ خان کمک کرده بود، اون موقع کجا بود؟ و یا ریحانه دختر ابراهیم کلانتر در زندان افتاده و بعد از کشتن رئیس کشیش خانه، با لباس قراولان فرار کرده و از نقب زیر دیوار، داخل قصر رفته، در اون شرایط سکه های زر از کجا آورد که به قراول دیگر داد؟ از این دست پراکندگی ها نمونه هایی در داستان هست و در برخی مواقع تا جایی پیش میره که حس ناموس پرستی افراد سرشناسِ داستان، که به حرمسرا و خانواده شون اهمیت میدادن هم زیر سوال میره. مثلا شاهرخ خان از سرداب و زندان رخساره فرار کرد؛ به پشت دروازه ای رسید که لطفعلی در جنگ اول بود، در ادامه ی داستان به دنبال حوریه معشوقه ی خودش رفت؛ ولی دنبال خواهر خودش مروارید، که او هم به همین وضع دچار بوده، نرفت و بعد از پیدا کردن معشوقش حوریه همچنان برای حضور لطفعلی خان تلاش کرد؛ تا بالاخره لطفعلی بعد از پیروزی در جنگ دومش از معشوقش مروارید جویا شد. در ادامه ابراهیم خان، برادر رخساره که اونهمه براش اهمیت داشت و حرفی روی حرف رخساره نمیزد، بعد از شبی که رخسار، خواجه باشی و چند تن از همراهانش ناپدید شدن، تا هنگام مرگ هم سراغی از اینها نمیگیره! با اینهمه از نویسنده، ناشر، گوینده و کتابراه کمال تشکر و قدردانی رو دارم
mohammad jaafaran
۱۴۰۳/۰۵/۰۷
رمان صوتی تاریخی خواجه مخوف، روایتی است از عشق‌، خیانت و تلخکامی‌هایی که بر لطفعلی‌خان می‌گذرد؛ پادشاهی شجاع و جوان، که اطرافیانش راه را بر آقامحمد خان گشودند و باعث انقراض دولت زندیه شدند. درست همان زمانی که لطفعلی‌خان، به مروارید، دلدار خود، رسیده بود، صدراعظمش، ابراهیم‌خان کلانتر با خیانت به او، بساط پیروزی آقا محمد خان در شیراز را به راه می‌اندازد.
بار دیگر، لطفعلی‌خان به سردار دیگری که محمد بیک بود، اعتماد می‌کند. این سردار هم در سر سودای عشق ریحانه را داشت؛ دختری که عاشق لطفعلی خان بود. درنتیجه، محمد بیک هم به لطفعلی‌خان خیانت می‌کند که پایانش، کشتار خونین آقا محمد خان قاجار در کرمان می‌شود. تمام این ناکامی‌ها، روایت مجید دوامی در بخش اول کتاب خواجه مخوف است.
بخش دوم این کتاب، کشته‌شدن آقا محمد خان، خواجه مخوف، به‌ دست پیشخدمتش را روایت می‌کند و از نزاع بر سر جانشینی بین فتحعلی‌شاه، برادرزاده او و صادق‌خان، سردار سپاهش گفته می‌شود. در این فصل ردپای خیانت، طمع قدرت و مال در میان پادشاه و سرداران او دیده می‌شود.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۵/۰۳
مجید دوامی در نوشتن کتاب داستانی بلند و رمان، با این کتاب نشان داد که تبحر دارد. اما مهم این است که در کتاب صوتی خواجه مخوف، انتخاب کاراکترها و تم اصلی داستان و تنظیم روابط شخصیت ها و داستان پردازی آن ضعیف عمل شده است و سطح ادبیات آن هم ساده و ابتدایی است و این موقعیت آن را به راحتی از یک موضوع خاص و تک ایرانی و ویژه به ادبیات مخصوص داستان های کودکان آورده است. نویسنده مجید دوامی از موضوعات تاریخی ایران و آشنا نیز استفاده کرد تا برای شما متن جذاب تر شود اما پردازش نه چندان قوی آن را پررنگ تر نکرده است. عشق و روابط خانوادگی به ویژه زنان، همواره در تاریخ دستخوش تغییرات بزرگی شده است و به قولی همیشه پای یک زن در میان است و این بار نیز بانوان تاریخ ساز شده اند. گاهی پرش دیالوگ بندی ناتمام از کاراکتری به کاراکتر دیگر در کتاب خواجه مخوف مشاهده شده است و نام کتاب نیز اشاره به داستان های بسیاری از این دوره دارد.
محمد جابر برجعلی زاده
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
به نظرم کتاب نکات مثبت کم و منفی زیادی دارد. در مورد نکات مثبت نخست اینکه ادبیات به کار رفته بسیار وزین بود و قابل توجه و ستایش. دوم هنر و صدای راوی داستان بود که به جز یک نکته که اشاره خواهم کرد، خیلی جذاب بود. اما در مورد نکات ضعف باید موارد زیر را بگویم: نخست نام کتاب است که تقریباً هیچ ارتباطی با داستان نداشت و به نظرم تنها بعد تبلیغاتی داشت. دوم خطاهای تاریخی زیاد که کاملاً با منابع معتبر مغایر است. سوم سناریوی داستان بود که بیشتر در حد کارتون های یوگی و دوستان و پسر شجاع بود یک خط در میان مثلث و ای بسا مربع عشقی تشکیل می شد و در پی آن یک دختر ربوده و یک عاشق پاک باخته شکنجه می ش یک نفر هم به مدد هنر راوی خنده شیطانی سر می داد! چهارم هم کش و قوس دادن بیهوده داستان بود که اگر کمی داستان کوتاه تر می شد، می توانستیم کتاب را برای یک بار خواندن و شنیدن توجیه کرد اما همان هم نشد.
فاطمه بابایی
۱۴۰۳/۰۵/۲۸
فوق العاده بود اولین کتاب رمان تاریخی بود که خوندم به همه پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنن. با اینکه قسمت های کتاب خیلی زیاد بود ولی هرچی جلوتر میرفتم بیشتر از این کتاب و موضوعش خوشم میومد. موضوع کتاب درمورد خاندان زند و قاجار و جنگ و کشمکش این دو بر سر تخت و پادشاهی بود که در این بین از اتفاقات داخل حرمسرای هر شاه که چگونه برای بدست اوردن پادشاه خود با هم می جنگیدند و به این موضوع اشاره داره که شاه با اینکه زنان زیبارو رو در حرمسرای خود داشت باز هم به دنبال زنی دیگر میرفت من خودم وقتی بخش اول این کتاب و میخوندم برام بیشتر جالب بود ولی بخش دومش نیز به نوبه خودش قشنگ بود و داستان جالبی داشت امیدوارم کتابراه ازین کتاب ها با مضمون تاریخی و عاشقانه بیشتر در هفته های رایگان به خوانندگان معرفی کنه🙏
محراب شاکری
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
من تا قسمت ۲۴ فصل اول گوش کردم دیگه ادامه ندادم با احترام به نویسنده واقعا ارزش وقتی که براش میذارید رو نداره جاهایی که میشه راحت رد شد نویسنده شروع میکنه به توضیح جزئیات اما جاهایی که باید در مورد فضای داستان توضیح داده بشه رد میشهزمان ها هم با هم همخوانی نداره در داستان در قسمت ۲۴ شاهرخ به خانه و پدر حوریه میره پدرش میگه ۳ روزه که دخترم رو بردن، و همون شب شاهرخ وارد قصر میشه اما ابراهیم خان هم همون شب تازه حوریه رو میبینه و وقتی مردم شورش میکنن. دو روز قبل حوریه کجا بود!!! در مورد لفتعلی خان زند هم که تا اینجای کار، فقط یه فرمانده بی دست و پا دیدیم که بدون برنامه و نقشه، چشم بسته سربازانش رو به کشتن میده نمیدونم واقعا سندیت تاریخی داره این داستان یا خیر
عسل مهاجران
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
این کتاب درباره نابودی حکومت زندیه و به قدرت رسیدن قاجار بود، و خیانتهای صدراعظم‌های لطف علی خان زند که منجر به نابودی او و حکومتش شد. اما خیلی مستندات تاریخی نداشت و بیشتر شبیه فیلمهای قدیمی و داستانهای خیالی بود. داستان در ابتدا جالب شروع میشود ولی بعد خسته کننده میشود...
و همچنین پر است از در
جملات تکراری مخصوصا مورد جنگها و لشکرکشی‌ها، ماجراهای تکراری و... چند جای داستان هم گیج کننده میشد و شنونده را گیج میکرد که چطور شد؟...
اشتباهاتی هم در نحوه خواندن برخی جمله‌ها وجود داشت. اما گوینده محترم سعی کرده است که داستان را با هیجان و جالب اجرا کند.
در ضمن بر خلاف اسم کتاب که انتظار داشتم حقایق بیشتری را در مورد آقا محمدخان قاجار فاش کند، خیلی در مورد او چیزی نداشت.
saede etehadi
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
کتاب زیبایی است در مورد خواجه محمد قاجار بنیانگذار سلسله قاجار! ماجرا نوجوانی از خانواده ترک‌های قاجار که به غلامی در بارگاه شاه زند گرفته شد و همراه نوجوانان دیگر برای خدمت در حرمسرا اخته شد و سالها در دربار خدمت می‌کرد و پس از مرگ کریمخان زند به زاذگاهش برگشت و ارتشی فراهم کرد و با توجه به ضعف از حکومت زندیه بعد مرگ کریمخان حکومت را بدست گرفت و سلسله قاجار را تاسیس کرد تمام کتاب شرح زندگی یک فرد روانی و شدیدا بی رحم و خطرناک که تمام دوران تاریک و سیاه حکومتش مملو از جنایات هولناک بود قبلا هم کتاب خواجه تاجدار را در باره آغا محمد خان قاجار خونده بودم و این کتاب هم خیلی جالب بود به تمام کسانی که به تاریخ ایران علاقمندند این کتاب را توصیه می‌کنم
یعقوب صمصامی
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
داستانی آمیخته از یک سری واقعیت‌های جزیی و آمیخته با داستان‌های عاشقانه تخیلی که نویسنده با قوه تخیل و ذوق هنری خودش نوشته اما در داستان پردازی بسیار ضعیف عمل کرده.
نویسنده موضوعات رو فقط سر هم بندی کرده و اتفاقات کاملا بی منطق و به دور از واقعیت پیش میره (مثل فیلم‌های درجه چند سینمایی) و پر از و
اتفاقاتی تکراری برای خروج از دردسر (مثل پوشیدن لباس نگهبان ها) که کلی تکرار میشه.
نیمه دوم کتاب هم که انگار تکراری از نیمه اوله پر از تکرار و خسته کننده.
داستانی که مناسب نوجوانان هست.
گوینده هم با اینکه بسیار زیبا و پر انرژی و با هیجان کار رو پیش برده اما چندین اشتباه نگارشی داره.
نوید سیروس
۱۴۰۳/۰۸/۱۶
با توجه به نام کتاب توقع داشتم یک سری مطالب مستند در مورد زندگی آقا محمدخان بشنوم اما متاسفانه این کتاب بجز یک سری داستان‌های خیالی عاشقانه و تکراری از شخصیتهای متفرقه حرفی برای گفتن نداشت.
اطلاعات تاریخی نویسنده اینقدر پایین بوده که حتی نمیدونسته نفت برای اولین بار در سال ۱۲۸۷ در زمان مظفرالدین
شاه کشف شده و زمان فتحعلی شاه اصلا نمیدونستن نفت چیه. چون در کمال تعجب طبق داستان در یکی از جنگها حاکم شهر برای نابود کردن دشمن با نفت سپاه دشمن به آتیش میکشه.
شخصیت آقا محمدخان هم فقط بخش کوچیکی از اواسط کتاب به خودش اختصاص داده و مابقی کتاب تخیلات نویسندست
محمد گلزاردلیر
۱۴۰۳/۰۵/۲۰
سلام اون یک سکه هم بخاطر اسم از تاریخ بردن دادم، اولا ک سریالهای ترکیه روی نویسنده‌های ما هم تاثیر گذاشته ک کلا روابط زنانه توی داستان بود و به وقایع تاریخی مهم نسبت به زمان کتاب کمترین مقدار پرداخته شد--دوما اسم کتاب صوتی رو عوض کنید چون کمترین مقدارش درباره آغامحمدخان بود، اگه اسم کتاب خواجه پس و مخوفه باید به آغامحمدخان حوادث و اتفاقات پیرامون اون از تولد تا مرگ پرداخت نه به زنان پیرامون ۴پادشاه-- سوما یکی دو نفر نبود بیاد باهاتون صداپیشگی کنه؟ یکمی تنوع بدین یک نفر صدای همه بود، با دو نفر هم میشه کار راه انداخت
مشاهده همه نظرات 213

راهنمای مطالعه کتاب صوتی خواجه مخوف

برای دریافت کتاب صوتی خواجه مخوف و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.