معرفی و دانلود کتاب صوتی خنده را از من بگیر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی خنده را از من بگیر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی خنده را از من بگیر
کتاب صوتی خنده را از من بگیر نوشتهی جواد ماه زاده، داستان پسر نوجوانی به نام «امیر» را روایت میکند که در سالهای جنگ ایران و عراق به همراه دوستانش درگیر حوادث متفاوت و سختی میشود؛ اتفاقاتی که خودش در آنها هیچ دخالتی ندارد.
درباره کتاب صوتی خنده را از من بگیر:
امیر و مهدی دوستانی صمیمی هستند که در دوران جنگ ایران و عراق زندگی میکنند. آنها تازه وارد دوران بلوغ فکری شدهاند و رفتارهای جدیدی را از خود نشان میدهند. در آن زمانه بمبها مثل باران از آسمان بر سر هر خانهای میبارند و آنها را ویران میکنند. در این میان خانوادهٔ جدیدی از سنندج برای فرار از بمبارانهای شهرشان به کرج، شهری که امیر در آن زندگی میکند، مهاجرت میکنند و همه چیز از اینجا شروع میشود...
«علی» دوست جدید امیر و مهدی تازه به کرج آمده و با آنها همراه شده است. خانواده علی متهم به افکار و اعمال سیاسی و اعتقادی خاصی شدهاند که از نظر قوم آنها جرم محسوب میشود. در این گیرودار امیر عاشق خواهر علی میشود که به دلیل دعواهای قومی معلول شده است. جواد ماه زاده، روزنامهنگار و نویسنده معاصر، در کتاب خنده را از من بگیر درمورد حواشی جنگ در شهر کرج نوشته است. سه شخصیت اصلی رمان با اینکه تفاوتهای فرهنگی زیادی با هم دارند، اما رابطه قوی و محکمی بینشان شکلگرفته است.
شخصیتپردازی نویسنده در این رمان به شکلی است که خواننده در همان صفحات اول به شناخت دقیق و عمیقی نسبت به شخصیتهای آن دست پیدا میکند. زبان داستان به شکلی ساده و صمیمی است و با روایتی خطی و مستقیم مخاطب را به خود جذب میکند. استفادهای که نویسنده از نوستالژیهای آن زمان کرده، داستان خنده را از من بگیر را به اثری خواندنی و لذتبخش تبدیل کرده است. المانهایی مثل بافت محلهها، نزدیکی همسایهها، شکل بازیهای آن زمان، ویدئو و فیلمهای غیرمجازی که به شکل مخفیانه دستبهدست میشوند و خیلی چیزهای دیگر، برای بسیاری از مخاطبان خاطرهانگیز هستند.
شنیدن کتاب صوتی خنده را از من بگیر به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
افراد علاقهمند به ژانر دفاع مقدس و حال و هوای آن دوران از شنیدن این رمان لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب صوتی خنده را از من بگیر میشنویم:
پدر گفته بود: «یا همینجا یا هیچ کجا.» منظورش فقط خانهٔ ما نبود که با علی و مهدی رفته بودیم داخل زیرزمین. خانهٔ اکرامی و خود محل هم شامل حرف پدر میشد و فقط نباید با خانوادهٔ آنها بیرون میرفتیم. آقای اکرامی دو روز قبل از اینکه پدر حرفی بزند، به من و مهدی گفته بود اگر دوست داریم و پدر و مادرمان هم اجازه میدهند، همراهشان برویم تاکستان و شب هم بمانیم و صبح روز بعد برگردیم.
به بابا که گفتم داشت سرش را با حوله خشک میکرد و پیدا بود به لرز افتاده. وسط حمام آب یهو سرد شده بود و حالا داشت به زمینوزمان بدوبیراه میگفت. یکی دوتا آبدارهایش را که طبق معمول بیخود و بیجهت داشت نثار رئیسرؤسای مملکت میکرد شنیدم. اولش نمیدانستم چقدر عصبانی است. وگرنه وقتی دیگر را برای گفتن پیدا میکردم.
- «برید که چی بشه؟ مگه درسومشق ندارین؟ جمعه رو نذاشتن برین پی خوشی که. بشینین بهجای این کار سر درستون. تاکستان الان یخبندونه. فکر کردی همین بغله؟ این اکرامی هم یا یه تختش کمه یا مارو مشنگ گیر آورده. حالا چه وقت تاکستانه. یهو میری ماشین تو راه میمونه گیر میکنید. عجب آدمای فهمیدهایان. نگاه به آفتاب اینجا میکنن. تاکستون الان باد و بوران برفه. نرفتن تا حالا نمیدونن چه خبره. با مهدی بیاین همینجا درستونو بخونین. نباشم یکیتون پا نمیشه این آبگرمکن و نگاه بندازه.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی خنده را از من بگیر |
نویسنده | جواد ماه زاده |
راوی | حافظ کاظم زاده |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۷ ساعت و ۴۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان دفاع مقدس |