معرفی و دانلود کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق
برای دانلود قانونی کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق
کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق نوشتهی مهدی ربی، دربردارندهی 4 داستان جذاب و خارقالعاده از دل جامعهی کنونی است که شاید ماجرای آن برای هر یک از شما کم و بیش اتفاق افتاده باشد. این مجموعه داستان، برنده یازدهمین دوره جایزه منتقدین و نویسندگان مطبوعات سال 88 و کاندید نهایی جوایز گلشیری و روزی روزگاری شده است.
دربارهی کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق:
کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق مجموعهای از 4 داستان کوتاه است که زندگی انسانهای معمولی و درگیرهای ذهنی و روانی آنها را به تصویر میکشد و تمام روایتها و رویدادها در شهر اهواز و در خیابانها و مراکز مشهور آن اتفاق میافتد.
این کتاب مشکلات و دغدغههای انسانی را شرح میدهد؛ اما به صورت دقیقتر مهدی ربی به آرزوهای برباد رفته نسل جوان خطه جنوب میپردازد. او عقیده دارد که جوانهای این خطه همچون رویاها و آرزوهای خود سوختهاند، جوانانی که فریاد خستگی و درماندگی آنها را هیچ کسی نمیشنود.
ربی در این کتاب صوتی از مشکلات و معضلات فعلی جنوب صحبت میکند. مشکلاتی همانند گرد و غبار و ریزگردهای جنوب و مشاجرات و درگیریهایی که بر سر موضوعات سیاسی بین شهروندان این شهر اتفاق میافتد.
خلاصهی داستانهای این مجموعه:
داستان اول با عنوان «شما صد و یازده هستید» دربارهی پزشکی است که با همسر دوست صمیمی خود رابطه دارد و عاشق اوست. او چندین سال است که تن به این رابطه داده و حالا دچار دوگانگی و خستگی شده است. به همین دلیل با یک مرکز مشاوره تماس میگیرد تا مشکلش را مطرح کند.
دومین داستان «لطفا اجازه بده هواپیماها پرواز کنند» در مورد سربازی است که در پاسگاه فرودگاه اهواز فعالیت میکند. او به دلیل بیماری لاعلاج مادرش دائماً در حال گرفتن مرخصی است تا به خانه بازگردد و از او مراقبت کند. در یکی از روزها در فرودگاه برای یکی از پروازها مشکلی پیش میآید و او مجبور است برای رسیدگی به آنجا برود.
«تو فقط گرازها را بکش» داستان سوم این مجموعه، درباره مردی مذهبی است که دارای مدرک کارشناسی در رشتهی علوم سیاسی است و در شرکت نیشکر به عنوان منشی مدیرعامل مشغول به کار است. او قرار است برای شکار گراز همراه با یک شکارچی به مزارع نیشکر برود. داستان به ظاهر دربارهی گرازهایی است که به مزارع نیشکر حمله کرده و به آنها خسارت زدهاند، اما در باطن، در مورد دوراهیهای اخلاقی ساده و در عین حال حلنشدنی شخصیت اصلی داستان است.
و آخرین داستان «برو ولگردی کن رفیق» دربارهی مردی است که دائما با خود و احساساتش درگیر است و با وجود اینکه سن زیادی دارد هنوز احساساتش و علایقش را به خوبی نمیشناسد. او ازدواج کرده و طلاق گرفته است و در گشت و گذارش کنار کارون، درگیریهای ذهنیاش را با شنونده شریک میشود.
مهدی ربی را بیشتر بشناسیم:
مهدی ربی در سال 1359 در شهر خوزستان چشم به جهان گشود. او مدرک کارشناسی خود را از رشته حسابداری و مدرک کارشناسی ارشد خود را از رشته ادبیات نمایشی دریافت کرده است. همچنین او در رشته فلسفه هنر و در مقطع دکتری تحصیل نموده است. او کتاب اول خود را با عنوان «آنگوشهی دنج سمت چپ» در زمستان سال 1386 منتشر کرد که آن هم کاندید جایزه گلشیری و مهرگان و برگزیده جایزه روزی روزگاری و منتقدین مطبوعات شد. او تاکنون داوری جوایز متعدد داستاننویسی را نیز بر عهده داشته است که جوایز گلشیری، داستان خوزستان، چراغ مطالعه، شاهوار و بوشهر از آن جملهاند. او در حال حاضر در دانشکده هنر و معماری، سینما و تئاتر تهران به تدریس دروس داستاننویسی و نمایشنامهنویسی میپردازد.
از جمله افتخارات این نویسنده میتوان به کسب جایزه ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات برای نگارش کتاب برو ولگردی کن رفیق در سال 1388، کسب جایزه ششمین دوره جایزه ادبی اصفهان برای نگارش کتاب آن گوشه دنج سمت چپ در سال 1386، کسب جایزه منتقدین مطبوعات ایران، نماینده دریافت جوایز گلشیری و مهرگان برای کتاب آن گوشهی دنج سمت چپ در سال 1386، نماینده دریافت جایزه ادبی روزی روزگاری برای کتاب برو ولگردی کن رفیق در سال 1388 و ... اشاره کرد.
در قسمتی از کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق میشنویم:
«باور کردنی نبود! انبوهی از پرندگان سیاهرنگ لای شاخ و برگ درخچهها خوابیده بودند. تنگ هم نشسته بودند و سرهایشان را برده بودند زیر بالها. آنقدر زیاد بودند که خود درخچهها دیده نمیشدند. به پیر مرد اشاره کرد قایق را نگه دارد. زل زد توی چشمهایم. دستم را گرفت. فهمیدم چه میخواهد. با دهان باز و بیصدا شروع کرد به شمردن: "یک، دو، سه" و بعد با همه وجودمان شروع کردیم به فریاد کشیدن. از ته گلو و با همهی توانمان نعره میزدیم و دست دیگرمان را گذاشته بودیم روی گوشمان. فوج پرندگان سیاه بود که میرفت سوی آسمان، وحشت زده و هول به هم میخوردند و بعضیشان میافتادند توی آب. صدای بال بال زدنهاشان گوشهایم را پر میکرد. چند لحظه بعد همهشان در آسمان بودند. باد شدیدی میوزید.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی برو ولگردی کن رفیق |
نویسنده | مهدی ربی |
راوی | حسن آزادی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۳۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |