معرفی و دانلود کتاب صوتی بانو با سگش

عکس جلد کتاب صوتی بانو با سگش
قیمت:
۳۶۰۰۰ ۲۵,۲۰۰ تومان ۳۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی بانو با سگش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی بانو با سگش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی بانو با سگش

کتاب صوتی بانو با سگش یکی از مشهور‌ترین داستان کوتاه‌های نوشته شده توسط آنتون چخوف است. او در این داستان، رابطه‌ی خارج از ازدواج یک بانکدار به نام دیمیتری گورو با زنی به نام آنا سرگیونا و عشق این دو به هم را روایت می‌کند. این داستان از بهترین نمونه‌های داستان کوتاه در ادبیات غرب به شمار می‌رود.

درباره‌ی کتاب صوتی بانو با سگش

شخصیت نقش اصلی کتاب صوتی بانو با سگش (The Lady with the Dog)، دیمیتری گورو، بانکداری موسکویی‌ست که ازدواج کرده و سه فرزند دارد. او از ازدواج خود ناراضی‌ست و احساس می‌کند زندگی و کارش یکنواخت و بی‌معنی شده است. با اینکه گورو از سمت زنان جذاب به شمار می‌رود و به همسرش مکرراً خیانت می‌کند، او دید منفی‌ای نسبت به زنان دارد.

زمانی که گورو برای تفریح به شهر ساحلی یالتا می‌آید، زن جوانی به همراه سگش را در کنار ساحل دریا می‌بیند که او هم از ازدواجش ناراضی‌ست و بدون شوهرش برای تفریح به مسافرت آمده است. گورو و زن که آنا سرگیونا نام دارد به هم علاقه‌مند می‌شوند و اکثر زمان‌شان را با هم می‌گذرانند. این دو به پیاده‌روی تا روستاهای کناری می‌پردازند و در تمام طول مسیر با هم حرف می‌زنند.

در ادامه‌ی کتاب صوتی بانو با سگش متوجه می‌شویم آنا در یالتا منتظر آمدن شوهرش است. روزی آنا نامه‌ای دریافت می‌کند که در آن شوهرش به او می‌گوید مشکلی برای چشمانش پیش آمده است و از آنا می‌خواهد به خانه بازگردد. گورو، آنا را در ایستگاه قطار می‌بیند و هر دو احساس می‌کنند دیگر همدیگر را نخواهند دید. زمانی که آن‌ها از هم جدا می‌شوند، این رابطه نیز به پایان می‌رسد.

آنتون چخوف (Anton Chekhov) در ادامه‌ی کتاب صوتی بانو با سگش نشان می‌دهد گورو پس از اینکه به خانه باز می‌گردد و دوباره خود را در ازدواج بدون عشق و زندگی کاری خسته‌کننده‌اش می‌بیند، احساس می‌کند به زودی آنا را فراموش خواهد کرد. اما خاطرات او و آنا، ذهنش را درگیر می‌کنند و گورو متوجه می‌شود او عمیقاً و از صمیم قلب عاشق آنا شده است و هرطور شده باید او را ببیند.

داستان بانو با سگش را می‌توان به نوعی سفر معنوی گورو دانست. او که در آغاز داستان به نوعی یک شخصیت زن‌باره است، در انتها به کسی تبدیل می‌شود که تنها به یک زن متعهد است. پارادوکسی که آنتون چخوف در این داستان کوتاه نشان می‌دهد این است که یک دروغ می‌توان تکیه‌گاهی برای حقیقت یک احساس و حامل اصالت وجود کسی باشد.

از کتاب بانو با سگش ترجمه‌های متعددی به فارسی موجود است. این کتاب برای اولین بار توسط سروژ استپانیان با عنوان «بانویی با سگ کوچولویش» ترجمه شده است و پس از آن مترجمان دیگری از جمله عبدالحسین نوشین و احمد گلشیری نیز آن را با عناوینی چون «بانو با سگ ملوس» و «خانم با سگ کوچک» به فارسی ترجمه کرده‌اند. نسخه‌ی حاضر که توسط سپیده جعفرزاده ترجمه شده است را نشر صوتی نوین کتاب گویا به گویندگی علیرضا ناصحی تهیه کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی روایت آواهای سوپرانو

انتشارات نوین کتاب گویا، در مجموعه‌ی «روایت آواهای سوپرانو»، داستان‌های مشهور و برجسته‌ای که در ایران و جهان با محوریت زنان نوشته شده‌اند را منتشر کرده است. دبیر این مجموعه حسین مسعودی آشتیانی است و از دیگر عناوین آن می‌توان به کتاب‌های «ارثیه» نوشته‌ی ویرجینیا وولف، «گنج» نوشته‌ی جلال آل احمد و «گربه در باران» نوشته‌ی ارنست همینگوی اشاره کرد.

نکوداشت‌های کتاب بانو با سگش

  • تمامی قوانین سنتی و رایج در این داستان کوتاه شگفت‌انگیز زیر پا گذاشته شده‌اند... این اثر، یکی از بهترین داستان‌هایی‌ست که تا کنون نوشته شده است. (ولادیمیر ناباکوف، نویسنده)

  • کتاب بانو با سگش، شناخته‌شده‌ترین و محبوب‌ترین داستان آنتون چخوف است. این کتاب، سبک ظریف و در عین حال، قدرتمند آنتون چخوف را نشان می‌دهد. (وب‌سایت اسپارک نوتز)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب بانو با سگش

اقتباس‌های زیادی در قالب نمایش، باله و حتی داستان کوتاه از کتاب بانو با سگش صورت گرفته‌اند. اولین فیلم سینمایی بر اساس این کتاب، در سال 1960 و به کارگردانی یوسف خیفیتس (Iosif Kheifits) و بازیگری آلکسی باتالوف (Aleksey Batalov) در نقش گورو و ایا ساوینا (Iya Savvina) در نقش آنا ساخته شد. این فیلم که در اتحاد جماهیر شوروی و به زبان روسی ساخته شده بود، در جشنواره‌ی کن سال 1960، جایزه‌ی ویژه‌ای در بخش «انسان‌گرایی والا و تعالی هنری» کسب کرد.

اقتباس سینمایی دیگری از این کتاب، فیلم چشمان سیاه (Dark Eyes) است که در سال 1987 و به کارگردانی نیکیتا میخالکوف (Nikita Mikhalkov) ساخته شد. داستان این فیلم بر خلاف کتاب بانو با سگش در ایتالیای قبل از جنگ جهانی اول می‌گذشت و مارچلو ماسترویانی (Marcello Mastroianni) و یلنا سافونووا (Yelena Safonova) در آن به نقش‌آفرینی پرداختند.

کتاب صوتی بانو با سگش برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های عاشقانه و رئالیستی علاقه‌مندید یا از شنیدن و خواندن داستان‌های ادبیات روس لذت می‌برید شنیدن کتاب صوتی بانو با سگش به شما پیشنهاد می‌شود.

با آنتون چخوف بیشتر آشنا شویم

آنتون چخوف (1860-1904) نویسنده و نمایشنامه‌نویس روسی است. او که از بزرگ‌ترین نویسندگان تاریخ به شمار می‌رود، در طول زندگی‌اش به طبابت می‌پرداخت و به همراه هنریک ایبسن و آوگوست استریندبری از چهره‌هایی بود که نقش زیادی در تولد مدرنیسم در تئاتر داشت. بسیاری از داستان‌های کوتاه آنتون چخوف، تحسین منتقدین و خوانندگان را در بر داشته‌اند و داستان‌های او از بهترین نمونه‌های داستان کوتاه به شمار می‌روند. بسیاری از آثار آنتون چخوف به فارسی ترجمه شده‌اند و از آثار مشهور او می‌توان به کتاب‌های «سه خواهر»، «دایی وانیا» و «باغ آلبالو» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی بانو با سگش می‌شنویم

یک هفته از آشنایی آن‌ها گذشته بود. روز تعطیل بود. با اینکه بیرون باد می‌وزید، گرد و غبار زیادی در خیابان پخش شده بود و باد کلاه‌ها را از سر عابران می‌کند و با خود می‌برد. اتاق دم‌کرده و گرم بود. روز تشنگی بود و گورو اغلب به داخل عمارت می‌آمد و آنا سرگیونا را وادار به خوردن شربت و بستنی و آب می‌کرد. هیچ‌کس نمی‌دانست چطور باید سر خود را گرم کند. غروب که باد آرام گرفت، با هم به اسکله رفتند تا شاهد آمدن کشتی بخار باشند. جمعیت زیادی در بندر جمع شده بود. همه دسته‌گل به دست برای استقبال از کسی آنجا بودند. دو چیز در میان مردم خوش‌لباس یالتا بیشتر به چشم می‌آمد. یکی زنان سن‌و‌سال‌داری که مثل بانوان جوان لباس پوشیده بودند و دیگری تعداد زیاد نظامیان. به خاطر طغیان دریا، کشتی بخار دیر رسید. دیگر آفتاب کاملاً غروب کرده بود. انگار مدت زیادی را تا رسیدن به اسکله در آب دور زده بود.

آنا با عینکی که بر چشم داشت، به کشتی و مسافران آن نگاه می‌کرد. جوری که انگار منتظر آدمی آشناست. وقتی به سمت گورو برگشت، چشم‌هایش برق می‌زد. زیاد حرف می‌زد و سؤال‌های بی‌ربط می‌پرسید و خیلی زود فراموش می‌کرد چه پرسیده است. پس از آن بود که عینکش در میان جمعیت افتاد. مردم کم‌کم متفرق شدند. در آن تاریکی نمی‌شد چهره‌ی دیگران را دید. از شدت باد کم شده بود ولی گورو و آنا همچنان سر جای خود ایستاده بودند تا شاید کس دیگری هم از کشتی پیاده شود. حال، آنا ساکت بود و بی‌آنکه به گورو نگاه کند، گل‌ها را بو می‌کرد. گورو گفت:

- هوا خیلی بهتر شده. به نظرت کجا بریم؟ می‌خوای یه دوری بزنیم؟

آنا جواب نداد.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
50 دقیقه
بانو با سگش

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی بانو با سگش
نویسنده
مترجمسپیده جعفرزاده
راویعلیرضا ناصحی
ناشر صوتی نوین کتاب گویا
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابMP3
مدت۴۹ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه صوتی
۳۶۰۰۰ ۲۵,۲۰۰ ت ۳۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بانو با سگش

سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۲/۷/۹
کتاب صوتی بانو با سگش داستان مردی به نام دیمیتری است که زندگی خوبی دارد اما از زنش راضی نیست و مدام به هوس رانی میپردازد. او زن را جنس پست می‌نامد و به عشق اعتقادی ندارد اما طی سفر تفریحی خود با زنی اشنا میشود به نام انا که برای قدم زدن هر روز با سگش به کنار ساحل می‌اید و کسی در ان شهر توریستی چیزی در مورد او نمیداند و نام داستان برگرفته از این بخش می‌باشد. دیمیتری عاشق آنا میشود و تمام معادلات و ذهنیات او نسبت به رن و عشق تغییر میکند اما همچنان به حفظ ظاهر پرداخته و زن را جنس پست می‌نامد اما در خفا به رابطه عاشقانه خود با انا ادامه میدهد. نویسنده در این داستان به زیبایی پیچیدگی عشق و گریزناپذیری از ان را به تصویر کشیده به روابط خارج از ازدواج اشاره کرده و با مهارت مردی را به تصویر کشیده که با وجود تمام ادعاها و غرورش نسبت به زنان دچار عشق به زنی شده که اورا از بند هوس رانی‌ها و بی مسئولیتی‌ها رهانیده و به مردی متعهد و وفادار تبدیل کرده. همچنین نشان داده که ظاهر انسان‌ها و انچه بدان تظاهر میکنند با باطنشان و حقیقت زندگیشان متفاوت است. داستان روایتی دلنشین و فضاسازی خوبی داشت و گویندگی نیز خوب بود.
بهرو بهشادفر
۱۴۰۲/۵/۲۳
برای بررسی این کتاب از دو جنبه باید نظر انداخت؛
یکی جنبه نوشتاری و دیگری جنبه محتوایی.
در مورد نوشتار باید بگویم شیوه بیان احساسات و توصیف موقعیتها جالب بود اما مثل نویسندگانی از سرزمین خودش همچون داستایوفسکی و دیگر نویسندگانی چون گابریل گارسیا مارکز کم توان بود. این احساس در من ایجاد میشد که و
انگار نویسنده زیاد تلاشی نکرده برای توصیفهای درون داستان بیشتر خواسته روی محتوا مانور دهد و داستان را جلو ببرد.
اما در مورد جنبه دیگر که محتوایی است هم میتوان گفت که محتوای ساده‌ای را انتخاب کرده اما میتوانست بسیار زیباتر به آن بپردازد و بال و پر دهد. این نوع داستانها با توجه به اینکه در تمامی ادوار تاریخی طرفدار دارد و به قول معروف همیشه روی بورس است، به نویسنده این امکان را میدهد که هر طور دوست دارد به داستانش شاخ و برگ بدهد. اما در اینجا نویسنده این کار را نکرده اما شاید دلیلش هم این است که میخواسته داستان کوتاه بنویسد، نه رمان. بنابراین در حد همین داستان کوتاه به نظرم کارش خوب بوده و به حد کافی به آن پرداخته است.
نکته جالب برای من این بود که با وجود اینکه در داستان خیانتی در جریان بود، اما من در هر لحظه احساسات متغیری داشتم؛ گاهی از خیانت ناراحت بودم و گاهی دلم با آن‌ها همراه میشد و از احساساتشان لذت میبردم.
و به نظرم کار نویسنده ایجاد همین احساسات متناقض است تا خواننده بتواند خودش را در طول داستان محک بزند. البته این نظر من است.
به هر حال از اینکه این کتاب را گوش دادم خرسندم و ممنون از کتابراه و دست اندر کاران.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۲/۴/۲۹
آنتوان چخوف در نوشتن داستان‌های کوتاه و با مضمون مانند همیشه متبحر است و داستان بانو با سگش نیز از این امتیاز نویسنده بهره‌مند است.
نویسنده روس، داستانی از سرزمینش روایت می‌کند که در هر برحه‌ای از زمان نیز تازه است به خصوص در این زمانه.
کتاب داستان جذاب و گیرایی دارد و با اینکه صوتی است اما من
را برای شنیدنش تا به انتها هیجان زده کرد.
در فاصله زمانی که این کتاب را شنیدم از قضاوت کردن بهره‌ای نبردم و این ایجاد کشش در داستان مانع این می‌شود که در این مجال به سیاه و سفید بودن کاراکترها انگ بزنیم.
کتاب با یک بار شنیدن مجذوب ات می‌کند و عشق را به یادت می‌آورد البته با رهایی نه با اسارت!
سیدعلی حسینی
۱۴۰۲/۵/۱۶
ترجمه و روایت عالی اما داستان از فرهنگ غنی روسیه و ادبیات طنز چخوف دور بود و بیشتر به داستان‌های روسپی‌های آمریکایی شبیه بودادبیات روسیه و آلمان با ادبیات انگلوساکسونی فرانسوی وجه تمایزشان را میتوان در حد روایت جنایت و خیانت دانستروس‌ها و رایش تبارها کمی ملاحظه می‌کنند اما در این داستان بی بندباری بی پروا روایت شده بودداستان اعصاب خرد کن و بدون همزاد پنداری بودافراد علاقه مند به آثار جنایی و خیانت این داستان چخوف را نمی‌پسندند بلکه علاقه مندان به داستان‌های عاشقانه و همراه با خیانت مثل مکبث شکسپیر می‌پسندندچون چخوف با هنرمندی یک کار کثیف را با بیان تمیز و زیبا به قلم کشیده است.
پری سا
۱۴۰۳/۱/۳۱
نتیجه‌ای که از داستان میگیرم اینه که روابط انسان‌ها جایی برای نگاههای رادیکال و سیاه سفید نداره چون از ابعاد مختلف و جنبه‌های زیادی قابل بررسیه مثلا با زدن برچسب مرد هوسباز یا زن خیانتکار دردی دوا نمیشه بلکه باید درون یک انسان رو مخصوصا از دوره کودکیش واکاوی کرد و متوجه شد چرا فکر و روانش به این به سمت خاص متمایل شده مثلا خیانت کردن یا دروغ گفتن یا دزدی کردن و... و از جنبه دیگه که به این داستان بپردازیم مقوله عشق هست که می‌تونه بنیان فکری چندین و چند ساله یک انسان رو در هم بشکنه و طرحی نو دربیاندازه... ممنون از کتابراه و تیم خوب گویندگی
A.asgari
۱۴۰۲/۵/۳۰
کتاب خیلی خوبی بود خیلی داستانش باحال بود صدایه گوینده هم خیلی خوب بود داستان مردی بی قید و بند که زن هارو موجودات پستی میدونه حتی از زن خودشم خوشش نمیاد عاشق زنی میشه و باهاش رابطه برقرار میکنه اون زن که شوهر داشته و شوهرش با نفوذ بوده میان خیانت و خیانت نکردن دو دل بود و اخرش خیانت کرد مرد به به دیدنش شهرشون رفت و دید که زن هم اونو دوست داره هرماه همو میدیدن و زن به شوهرش گفته بود که مریضه و باید به پیش دکتر بره ولی تویه هتل با اون مرد که سنشم از سن زن بیشتر بود قرار میذاشت ممنونم از کتابراه
علی رضا صیامی
۱۴۰۲/۵/۱۵
کشمکش بین نجابت و خیانت خانم جالب بود از وجدان نسبتا قدرتمند برخوردار بود اما به علت نداشتن نجابت کافی وجدان شکست خورد و خانم تن به خیانت داد وسوسهای قبل از انجام گناه و پشیمانی بعد از گناه در داستان به خوبی بیان شده بود اصولا مردها راحتتر تن به خیانت میدهند و این موضوع در متن قصه کاملا مستتر بود چخوف نویسنده توانایی است من کلا محیطی که داستان در ان اتفاق افتاده بود را دوست داشتم گاهی اعتماد زیادی وگاهی کنترل زیادی یکی از طرفین موجب خیانت طرف مقابل میشود
Mozhgan
۱۴۰۲/۶/۵
مردی که خانواده داشت همسر و فرزند ولی بازم دنباله نیمه گمشده خودش می‌گشت و بدون آنکه بداند جویای عشق است ولی معلوم نبود چند بار عاشق شده بود چون در ذهنش گفت نکنه این بانو هم مثل زنم که بقیه بشه. رفتار و اخلاق آدمها ریشه در کودکی در تربیت و فرهنگ است چه زن چه مرد باشیم اگر که گذشته رو ترمیم نکرده و باشیم عقده‌ها رو درمان نکردیم بارها بارها به اشتباه میفتیم و خطا پشته خطا و هر بار فکر میکنیم این یکی دیگه خودشه
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۲/۵/۲
داستان کوتاهی است که روایت زندگی بند و بار مردی میانسال است که سرگرمی‌اش رفتن از آغوش معشوقی به آغوش معشوق بعدی است و هیچ وقت عاشق نمی‌شود و این را برای خودش امتیاز می‌داند ولی از آنجایی که در همیشه به یک پاشنه نمی‌چرخد او این بار عاشق زنی متاهل می‌شود.
در این داستان از طنز خاص جناب چخوف خبری نیست به نظرم نسبت به سایر آثار این نویسنده نامدار اثر متوسطی است.
روایت خوب بود.
با سپاس از کتابراه
محمدرضا
۱۴۰۲/۶/۲۱
در ابتدا اصلا فکر نمی‌کردم که این کتاب صوتی داستان جالبی داشته باشد اما با شنیدن آن به کلی نظرم تغییر کرد. در داستان این کتاب به خوبی مشکلات جامعه در کشور روسیه بیان شده بود. گوینده داستان هم تسلط خوبی به متن‌ها و صدا گذاری‌ها داشتند. اگر به رمان‌های کلاسیک و اجتماعی علاقه مند هستید این کتاب را از دست ندهید.
سارا قراچرلو
۱۴۰۲/۵/۳
داستان خوبی بود کوتاه و سرگرم کننده و نکته‌ای که بیان می‌کرد این بود که خیلی‌ها تو زندگی جایی که باید باشن نیستن انتقادی که به این کتاب یکم وارد می‌شه بدون پایان بودن کتاب بود واینکه عمر این ارتباط مخفی تا کجا ادامه پیدا می‌کنه از این سری داستان‌ها ست که تهش به اختیار خواننده گذاشته شده
فاطمه حکیمی
۱۴۰۳/۶/۳۱
من داستان های چخوف رو نه به خاطر ساختارش بلکه به خاطر محتواش میپسندم، چیزیه که آدم میتونه توی زندگی ببینه، این داستان بر خلاف آثار دیگه ی این نویسنده که شخصیت ها میدونن چی میخوان ولی تلاشی براش نمیکنن، اما اینجا آدما میدونن چی میخوان و علی رغم تردید ها و شک ها، به دنبالش میرن.
م ، ف
۱۴۰۲/۴/۲۳
داستان بسیار عالی و گیرایی داره. گوینده هم صدای زیبایی داره این داستان درباره رابطه بین زن و مرد متاهلی است که بهم دل می‌بندند. زنی که توی زندگی با همسرش دچار مشکل است و تنهایی به سفر اومده و مردی بی بندو باره. و این روابط بی بندباری رو این کتاب بخوبی توضیح میدهد.
امین باقری
۱۴۰۳/۱/۷
کتاب خوب و جالبی بود آنتون چخوف قلم منحصر به فرد و جالبی داره و کسانی که با این سبک داستان‌ها آشنایی ندارند خیلی خوب نمی‌تونند با این داستان ارتباط بگیرن و عمق مفهوم و پیام داستان رو درک کنند اما در کل داستان خوب و سرگرم کننده‌ای بود
F.javan
۱۴۰۲/۴/۳۰
موضوع آشنایی بود در جامعه امروز ما متاسفانه! رابطه‌های موازی و زندگی‌های به ظاهر عادی ولی!
به خوبی روند گام گام وابستگی یک زن را نشان میداد. اول پر شدن جای خالی در زندگی بعد سعی در فرار بعد اقرار و رابطه‌ای موازی و سمی
مشاهده همه نظرات 67

راهنمای مطالعه کتاب صوتی بانو با سگش

برای دریافت کتاب صوتی بانو با سگش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.