معرفی و دانلود کتاب شراره
برای دانلود قانونی کتاب شراره و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شراره
کتاب شراره نوشتهی الف. خورده چشم رمانی عاشقانه از زندگی کارمندی به نام سهراب است که یک اتفاق اشتباهی، او را با عشق اول و قدیمی زندگیاش روبهرو میکند و با این اتفاق آرامش زندگیاش دستخوش تغییر میشود.
دربارهی کتاب شراره
کتاب شراره نوشتهی الف. خوردهچشم در سال 1399 توسط نشر آئیسا منتشر شد و سال 1401 به چاپ دوم رسید. این رمان دربارهی زندگی یک کارمند به نام سهراب است که در مسیر حرفهای و شغلی و همچنین ازدواج خود فرد موفقی است و زندگی آرامی دارد. همه چیز در زندگی سهراب خوب است اما با یک اشتباه کوچک سرنوشت او تغییر میکند. همه چیز با ارسال اشتباهی یک لوح تقدیر آغاز میشود. زمانی که اداره قرار است از سهراب بهعنوان یک کارمند موفق قدردانی کند، لوح تقدیر شخص دیگری را برای او ارسال میکند و این شخص کسی نیست جز شراره جانیپور، عشق اول سهراب! اتفاقی که مرد داستان را سالها به عقب باز میگرداند و عشق از دست رفتهاش را از میان خاکستر بیرون میکشد...
با همهی این اتفاقات سهراب در تلاش است که بهگونهای ماجرا را تمام کند و آرامش را به زندگی خود برگرداند. غافل از اینکه دست سرنوشت، تقدیری غیرقابل پیشبینی را برای او و شراره رقم زده است. در کتاب شراره خواننده یک داستان عاشقانه هستید که با یک پایانبندی غیرمنتظره به اتمام میرسد.
کتاب شراره برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای همهی علاقهمندان به داستان و رمانهای عاشقانهی ایرانی بسیار جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب شراره میخوانیم
شوخیهایش تکراری و خستهکننده بود. بیاعتنایی کردم تا کوتاه بیاید، ولی دستبردار نبود و تا یک لبخند کوچک از طرف مقابل نمیگرفت، رهایش نمیکرد. لبخندی تصنعی تحویلش دادم و او هم لیوانی چای روی میزم گذاشت و بیرون رفت. باید خودم را یکجوری سرگرم میکردم، نمیتوانستم لحظهای از فکر شراره بیرون بیایم. خیلی سال میشد صدایش را نشنیده بودم. یکی دو باری هم توی سمینارها همدیگر را دیدیم، برای هم دستی تکان دادیم؛ نه سلامی و نه علیکی. شنیده بودم ازدواج کرده، آن هم با یک جوانک بازاری که بسیار متمول به نظر میرسید و همیشه هم در رفت و آمد به ترکیه بود.
شراره هم احتمالاً از اینور و آنور شنیده بود که من با یک زن خانهدار ازدواج کردهام و خیلی از زندگیام راضی هستم. بنابراین طبیعی بود وقتی هر دو زندگی جداگانه و ظاهراً موفقی را شروع کرده بودیم، با هم کاری نداشته باشیم و سرمان توی کار خودمان باشد. تا ظهر انتظار کشیدم اما خبری از کسی که دنبال لوحسپاس بیاید، نشد. چندباری زنگ زدم و از نامهرسانی ادارهکل پیگیری کردم، اما جواب درست و حسابی ندادند. به دلم افتاده بود که شراره از دستم عصبانی شده است. حق داشت، حتی اگر در پشت تلفن، مرا به فحش و ناسزا میبست هم، هیچ ناراحت نمیشدم. پانزده سال قبل هنگام جدا شدن عهد بستیم هرگز سر راه هم سبز نشویم اما من به بهانهی دادن لوحسپاس عهدشکنی کردم و حال بهایش هرچه بود آمادهی پرداختن بودم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شراره |
نویسنده | الف. خورده چشم |
ناشر چاپی | انتشارات آئیسا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 677 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6462-87-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |