معرفی و دانلود کتاب به نام مادر

عکس جلد کتاب به نام مادر
قیمت:
۵۰۰۰۰ ۲۵,۰۰۰ تومان ۵۰%
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب به نام مادر

زهرا شریکی در کتاب به نام مادر داستان دختر ارباب‌زاده‌ای به نام عطرین را روایت می‌کند که قربانی انتقام مادرش می‌شود. این دختر که از کودکی در شرایطی دشوار بزرگ می‌شود و جز نفرت از مادر حسی دریافت نکرده، به آغوش دایه‌ی مهربانش پناه می‌برد. تا این‌که مادرش تصمیم می‌گیرد او را به مرد مسنی به نام ناصر شوهر دهد.

درباره‌ی کتاب به نام مادر

عطرین فرزند ناخواسته‌ی مادری کینه‌جوست که به خاطر ناکام ماندن در عشق از فرزند خود متنفر است. به همین دلیل این دختر در دوران کودکی و نوجوانی در خانه‌ی پدری روزهای تلخی را از سر می‌گذراند.

او علت نفرت مادرش را نمی‌داند تا اینکه روزی از زبان دایه‌اش می‌شنود که مادرش در جوانی عاشق پسرعموی خود بوده و به خاطر این‌که مجبور می‌شود با پدر عطرین ازدواج کند، هیچوقت با دختر خود رفتار خوبی ندارد.

در رمان به نام مادر، نوشته‌ی زهرا شریکی، ماجرای زندگی مشقت‌بار عطرین و ازدواج اجباری او با مرد مسنی که درواقع همان پسرعموی مادر عطرین است، خواهید خواند.

روزهای کودکی و نوجوانی عطرین در حالی می‌گذرد که برخلاف دیگر خواهرهایش مجبور است به سختی کار کند و مثل یک کارگر لباس بپوشد. در حالی که مادرش با خواهرهای دیگر او رفتاری شایسته و کاملاً دلسوزانه دارد.

عطرین سرانجام مجبور می‌شود به خواست مادرش تن به ازدواج و بختی سیاه دهد که زندگی پرمشقت و تاریکی برای او به ارمغان می‌آورد...

این داستان دارای زبانی عامیانه و لحنی محاوره است که سبک داستان‌های عامه پسند و سنتی فارسی را در ذهن تداعی می‌کند. گفتنی‌ست انتشارات ندای الهی رمان به نام مادر را در اختیار علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و فارسی قرار داده است.

کتاب به نام مادر مناسب چه کسانی است؟

اگر به خواندن رمان‌هایی با زبان ساده که رنج‌های زنان را در بستر زندگی ارباب و رعیتی به تصویر می‌کشند، علاقه دارید، می‌توانید از خواندن این کتاب لذت ببرید.

در بخشی از کتاب به نام مادر می‌خوانیم

برای لحظه‌ای ترسیدم از این خشم خداوند. توی دلم گفتم؛ این‌که می‌گن دنیا دار مکافاته و بهشت و جهنم همین‌جاست، یک جورایی حقیقت داره. خدا شاهد بود که دلم به ضرر بیژن و از بین رفتن مال و اموالش راضی نبود، اما حق‌الناس به گردنش بود و باید تاوانش رو روزی پس می‌داد. حالا کم‌کم چشمم رو به حقایق هستی باز می‌شد و هزارباره خدارو شکر می‌کردم به‌خاطر وجودش. بیژن و همسرش رو برای شام به خونمون دعوت کردم. حالم خوش بود و دلم نمی‌خواست به‌خاطر کینه‌های قدیمی این حالِ خوب رو از دست بدم. برای همین اون‌شب صمیمی‌تر از همیشه با خودشون و بچه هاشون برخورد کردم و به‌خاطر لطف بی‌اندازه‌ی بیژن به صالح با اینکه بخشیدن برام سخت بود اما بخشیدمش و حلالش کردم.

روزها می‌گذشت و فرزند درون بطنم کم کم جون می‌گرفت و رشد می‌کرد، دستِ صالح کاملا خوب شده بود و گاهی همراه بیژن برای کار بنایی می‌رفت، برام سخت بود دیدن برادرم بیژن توی اون وضعیت، اما هر بار صدایی درونم نهیب می‌زد.

"زمانی که تو توی فلاکت بودی برادرت دلش به حال تو و بچه‌های یتیمت نسوخت، "هربار با تکرار دنیا دار مکافاته منتظرِ عذاب الهیِ بقیه بودم، همون‌هایی که آگاهانه ظلم کردن و زندگیم رو نابود...

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب به نام مادر
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ندای الهی
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات195
زبانفارسی
شابک978-622-92751-0-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان واقعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک
۵۰۰۰۰ ۲۵,۰۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب به نام مادر

سارا مجیدزاده
۱۴۰۲/۹/۱۹
واقعا عالی بود.... به جرات میتونم بگم یکی از قشنگ‌ترین کتابایی بود که تا حالا خوندم. عطرین هر چند که زندگی خیلی سختی داشت و مادر و بعضی از خواهراش خیلی باهاش بد تا کردن ولی اخرای عمرش و به قول خودش تو خزان زندگیش بهار و عشق عمرش با حاج علی شروع شد ولی حیف که زیاد دوام نیاورد. زندگی عطرین با ناصر و خیلی غمگین غیر قابل تحمل بود و بچه‌های ناصر خیلی بی رحم‌ و خدا نشناس. جاهایی که خدا داد عطرین می‌رسید و معجزه هاشو نشون میداد خیلی قشنگ بود. یکی دیگه از غمگین‌ترین و اعصاب خورد کننده‌ترین بخش‌های داستان بی رحمی و بی مهری همیشگی مادر عطرین بود که خیلی حرص ادمو درمیاورد... این بی رحمی به حدی زیاد بود که یهو ادم وسط داستان شک میکرد که ایا این داستان واقعا بر اساس واقعیت نوشته شده یا نه.... هر چند که مادر عطرین هم به سزای عملش رسید. ادم با خوندن این جور کتابا به این نتیجه می‌رسه که خود ادم تنها کسیه که میتونه به داد خودش برسه و خانواده و هیچ یک از اطرافیان تا خود ادم نخواد نه تنها سودی براش ندارند که حتی با بی وجدانی کامل هم سو استفاده می‌کنند و حق ادم رو میخورند. اون جای داستان که عطرین به خودش میاد و سعی میکنه با همه ادم بد‌های زندگیش بجنگه به نظرم نقطه اوج داستان و شروع تحولات و خوشی‌های اندک عطرین هستش. داد و ییداد با مادرش به خاطر گرفتن حق الارثش، جنگیدن با دختر حسین علی اسما و شوهر دادن اون به اولین خواستگارش خریدن خونه و خواستن از حسین علی برای تقبل مخارج صالح و طوبی و.... اینا کارایی بود که عطرین با انجام دادنشون تونست زندگی جدید و تا حدودی راحت رو برای خودش و بچه هاش رقم زد. به خاطر واقعی بودن داستان نمیتونیم بگیم کاش فلان قسمت اینجوری میشد یا فلان اتفاق میفتاد.... ولی من خودم
M.s
۱۴۰۳/۱/۱۷
باعرض پوزش باید بگم از کتاب خوشم نیومد و بنظرم بیش از حد نویسنده اغراق کرده بود ظلم مادر به یکی از بچه‌ها اون هم بی منطق اصلا قابل قبول نبود و مادر دختر اگر زمانی دلباخته شخصی بوده بعداز گذشت سالیان دراز هم ترجیح میده خودش با اون شخص ازدواج کنه نه اینکه دختر بچه کوچکش رو به اون مرد بده و زندگی دختر با اون پیرمرد هم بیش از حد اغراق آمیز بود در روستا که هوا در زمستان خیلی سرد میشه اونها در اطاقی بدون سقف و در و... زندگی کردن و از سرما یخ نزدن کلا برای من داستان قشنگی نبود حتی اول کتاب که پدر دختر زنده بود وقتی مادر بهش ظلم میکرد پدر هیچ واکنشی نشون نمیداد به ظلمی که به دخترش میشد و با اینکه تا آخر کتاب رو خوندم ولی اصلا برام جالب نبود و نویسنده خیلی قوی تر میتونست داستان رو پیش ببره
Saratwin
۱۴۰۲/۹/۲۹
نه کاملا خوب نه کاملا بد‌ی کتاب با موضوع سنتها و باورهای خرافی و تاثیر اون بر زندگی فردی‌ی دختر جاهایی از کتاب خیلی حس اغراق آمیز و غیر قابل باوری داشت کما اینکه در واقعیت چیزهایی دیده و شنیده ایم که واقعا صددرصد نمیشه گفت غیر واقعی بوده اما همه آدمها هم لحظات زیبا و هم ناراحت کننده و هم شادی و هم غم حالا با درصدهای متفاوت وجود دارد و این حجم از غم فقط از‌ی فرد افسرده بر میاد که کل روزهای زندگی رو سیاه ببینه و کلا لحظه‌های خوب رو پاک کنه از ذهنش پس به تعبیری میشه این ایراد رو به این کتاب وارد کرد و غیر از این قلم نویسنده خوب و روان بود
مهسا دودانگه
۱۴۰۲/۶/۱۰
همیشه داستان‌های قدیمی رو دوس دارم برام بسیار جذاب بود و بسیار لذت بردم. داستان‌های زیباتری از این کتاب رو هم خوندم. ولی این داستان هم در نوع خودش بسیار جالب بود. مادری که با فرزندش بی دلیل بد رفتاری می‌کرد. و فرزندی که بدون محبت مادر بزرگ شد. این دختر بسیار سختی کشید و حتی با پیرمردی ازدواج کرد. و اما در نهایت به آرامش راحتی رسید. این که نویسنده در این کتاب نشان داد که درنهایت انسان بعد از سختی‌های بسیار به راحتی و آرامش میرسه جذاب بود. در کل من از داستان بسیار لذت بردم. ولی بسیار غمگین بود و واقعا بعضی مواقع گریه‌ام گرفت
nasim nasirzade
۱۴۰۳/۷/۲۰
عالی بود چون میدونستم بر اساس واقعیه یه مادر چقدر میتونه ضالم باشه مادر عطرین به ناحق ظلم بزرگی کرد حتی حلالیت هم نگرفت عطرین فوق العاده زن قوی بود یک بار هم خودش رو محتاج کسی نکرد حتی اون قسمتی که طوبی دختر ۳سالش گرسنه بود و آب تیلیت شده نمیخورد از شیر خودش برای بچه تیلیت درست کرد. خداروشکر بچه ای سربه راهی داشت انشالله اگه طوبی خانم زنده است خدا حفظشون کنه و تنش سالم باشه و اگه فوت کردن خدا رحمتشون کنه و در آرامش باشن.
بهار
۱۴۰۲/۴/۹
کتاب خوبی بود ارزش خوندن داشت اما سراسر غم غصه بود تعجب کردم از تحمل بیش از اندازه عطرین شخصیت اصلی داستان وظلمهای زیادی که از طرف مادر واهل خانواده نسبت به او صورت گرفت وتحمل کرد ودم نزد ودر عوض بهترین مادر بود برای فرزندانش داستان کشش خوندن داشت
نازنین حقجو
۱۴۰۳/۴/۲
خوب بود فقط نمیدونم چرا توی تموم داستان های قدیمی زن مثل یک کالا بوده که فقط وظیفش بچه دار شدن بوده وحتی خیلی بیشتر از مردها کار می کرده خیلی زیاد حرص خوردم سر این داستان که حتی همجنس خودش هم بهش رحم نداشت
راضیه شمسی
۱۴۰۲/۸/۱۴
شاید برای بعضی‌ها بد بودن یه مادر در این حد عجیب باشه اما همه چی برمیگرده به کودکی آدما،، اینکه در کودکی این مادر چی بهش، گذشته و چجور بزرگ شده رو اگه بشه بررسی کرد میشه به خیلی چیزا پی برد،، کودکی سن عجیبیه
Maryam S
۱۴۰۲/۵/۲۴
با توجه به اینکه برگرفته از داستان واقعی بود خیلی جذاب و اموزنده بود ولی نحوه بیان داستان میتونست خیلی حرفه‌ای تر ازینها باشه. در مجموع دلنشین بود و ادم نمیتونست کنارش بزاره کتاب رو. خوندنشو توصیه میکنم.
ز . مالکی
۱۴۰۲/۵/۱۶
به نظرم تو این داستان اغراق زیاد بود اصلا نمی‌تونم فکر کنم یه مادر بتونه اینقدر بی دلیل ظالم باشه دلم خیلی می‌گیره وقتی می‌خونم مطالبی راجع به زنانی که بی اراده خودشون رو می‌سپرند دست سرنوشت
Sara mp
۱۴۰۳/۱/۲۸
مطالعه، یگانه راهی است برای آشنایی و گفتگو با بزرگان روزگار که قرن ها پیش در دنیا به سر برده و اکنون در زیر خاک منزل دارند. عالی ممنون از کتابراه که فرصت مطالعه را فراهم اورد
میترا رورا🍊🍊🍊🍊🍊🍊
۱۴۰۳/۱/۲
زیاد به کام من خوش نیومد. همش حرص میخوردم چقدر حق دخترک ضایع میشد اون از مادرش اون از ازدواج با یه پیرمرردد حقیقتا دلم می‌خواست برم توی داستان و حقشونو بزارم کف دستشون
رضا
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
با سلام خدمت نویسنده کتاب...... رمان بسیار زیبایی بود.... من بسیار لذت بردم... امیدوارم زنان سرزمینم همیشه با عشق زندگی کنند و در زندگی هیچ وقت فقر رو تجربه نکنند...
ثریا عسگری حسنوند
۱۴۰۲/۴/۲۲
با سلام اگرچه با خاندان سرنوشت غمگین عطرین ناراحت شدم ولی فهمیدم برای تغییر سرنوشت باید جسارت داشت باید جایی که داره در حقت نامردی میشه تحمل نکنی در مقابل تسلیم خواست دیگران نشد
سمانه خیرالهی
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
کتاب خوبی بود اموزنده بود اینکه زنان مملکتم در روستاهای دور افتاده به خاطر عقاید و خرافات چه سختی‌هایی رو متحمل میشدن و زندگی براشون چقدر مشکل بوده
مشاهده همه نظرات 41

راهنمای مطالعه کتاب به نام مادر

برای دریافت کتاب به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.