معرفی و دانلود کتاب به نام مادر
برای دانلود قانونی کتاب به نام مادر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به نام مادر
زهرا شریکی در کتاب به نام مادر داستان دختر اربابزادهای به نام عطرین را روایت میکند که قربانی انتقام مادرش میشود. این دختر که از کودکی در شرایطی دشوار بزرگ میشود و جز نفرت از مادر حسی دریافت نکرده، به آغوش دایهی مهربانش پناه میبرد. تا اینکه مادرش تصمیم میگیرد او را به مرد مسنی به نام ناصر شوهر دهد.
دربارهی کتاب به نام مادر
عطرین فرزند ناخواستهی مادری کینهجوست که به خاطر ناکام ماندن در عشق از فرزند خود متنفر است. به همین دلیل این دختر در دوران کودکی و نوجوانی در خانهی پدری روزهای تلخی را از سر میگذراند.
او علت نفرت مادرش را نمیداند تا اینکه روزی از زبان دایهاش میشنود که مادرش در جوانی عاشق پسرعموی خود بوده و به خاطر اینکه مجبور میشود با پدر عطرین ازدواج کند، هیچوقت با دختر خود رفتار خوبی ندارد.
در رمان به نام مادر، نوشتهی زهرا شریکی، ماجرای زندگی مشقتبار عطرین و ازدواج اجباری او با مرد مسنی که درواقع همان پسرعموی مادر عطرین است، خواهید خواند.
روزهای کودکی و نوجوانی عطرین در حالی میگذرد که برخلاف دیگر خواهرهایش مجبور است به سختی کار کند و مثل یک کارگر لباس بپوشد. در حالی که مادرش با خواهرهای دیگر او رفتاری شایسته و کاملاً دلسوزانه دارد.
عطرین سرانجام مجبور میشود به خواست مادرش تن به ازدواج و بختی سیاه دهد که زندگی پرمشقت و تاریکی برای او به ارمغان میآورد...
این داستان دارای زبانی عامیانه و لحنی محاوره است که سبک داستانهای عامه پسند و سنتی فارسی را در ذهن تداعی میکند. گفتنیست انتشارات ندای الهی رمان به نام مادر را در اختیار علاقهمندان به رمانهای اجتماعی و فارسی قرار داده است.
کتاب به نام مادر مناسب چه کسانی است؟
اگر به خواندن رمانهایی با زبان ساده که رنجهای زنان را در بستر زندگی ارباب و رعیتی به تصویر میکشند، علاقه دارید، میتوانید از خواندن این کتاب لذت ببرید.
در بخشی از کتاب به نام مادر میخوانیم
برای لحظهای ترسیدم از این خشم خداوند. توی دلم گفتم؛ اینکه میگن دنیا دار مکافاته و بهشت و جهنم همینجاست، یک جورایی حقیقت داره. خدا شاهد بود که دلم به ضرر بیژن و از بین رفتن مال و اموالش راضی نبود، اما حقالناس به گردنش بود و باید تاوانش رو روزی پس میداد. حالا کمکم چشمم رو به حقایق هستی باز میشد و هزارباره خدارو شکر میکردم بهخاطر وجودش. بیژن و همسرش رو برای شام به خونمون دعوت کردم. حالم خوش بود و دلم نمیخواست بهخاطر کینههای قدیمی این حالِ خوب رو از دست بدم. برای همین اونشب صمیمیتر از همیشه با خودشون و بچه هاشون برخورد کردم و بهخاطر لطف بیاندازهی بیژن به صالح با اینکه بخشیدن برام سخت بود اما بخشیدمش و حلالش کردم.
روزها میگذشت و فرزند درون بطنم کم کم جون میگرفت و رشد میکرد، دستِ صالح کاملا خوب شده بود و گاهی همراه بیژن برای کار بنایی میرفت، برام سخت بود دیدن برادرم بیژن توی اون وضعیت، اما هر بار صدایی درونم نهیب میزد.
"زمانی که تو توی فلاکت بودی برادرت دلش به حال تو و بچههای یتیمت نسوخت، "هربار با تکرار دنیا دار مکافاته منتظرِ عذاب الهیِ بقیه بودم، همونهایی که آگاهانه ظلم کردن و زندگیم رو نابود...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به نام مادر |
نویسنده | زهرا شریکی |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 195 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-92751-0-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی ایرانی |