معرفی و دانلود کتاب ا.... زیور خانوووم!

معرفی کتاب ا.... زیور خانوووم!

کتاب ا.... زیور خانوووم! نوشته‌ی خدیجه تاج الدین، داستانی درباره‌ی سرنوشت است، روایتی ساده اما جذاب از زندگی دختری که امیدی به خوشبختی به سان سایر هم سن و سالانش را ندارد اما ناگهان ورق برای او برمی‌گردد و او قدم به ماجرایی سرنوشت‌ساز می‌گذارد، پا به زندگی مردی که تصمیم دیگری برای آینده‌اش داشته و زیور حتی در خوابش هم هم صحبتی با او را نمی‌دیده است اما آیا خوشبختی تا ابد ماندگار است؟

درباره‌ی کتاب ا.... زیور خانوووم!

زیور دختری بسیار ساده از قشر محروم روستاست. برادر او به طور مادرزادی فلج است و او ناچار است برای گذران زندگی خانواده، کنار پدرش سر زمین‌ها کار کند. او دختری بسیار مهربان، خوش صحبت و خوش قلب است اما یک ایراد دارد که زندگی او را تحت الشعاع قرار داده؛ برخلاف سایر دختران روستا، زیور اصلا زیبا نیست. او چهره‌ای بسیار معمولی دارد و همین بر بخت او سایه انداخته. او امیدش به خوشبختی را از دست داده و دیگر منتظر نیست تا مثل دیگر دختران روزی اقبال به او رو کند و خوشبخت باشد اما یک اتفاق باعث می‌شود تا ورق برگردد و همه‌چیز برای زیور تغییر کند.

منور خانم، زنی متمول و خیرخواه است که مثل همیشه برای چند ماهی به روستا آمد تا حال و هوایی عوض کند. او نیاز به یک خدمتکار برای رسیدگی به امور خود دارد و هر سال یک نفر از میان دختران روستا انتخاب می‌شود تا به او خدمت کند. خدمت به منور خانم و معاشرت با او برای تمام دختران روستا آرزوست. همه می‌دانند که هم‌نشینی با او یک نکته‌ی مثبت در پی دارد: تمام دخترانی که به نزد منور خانم می‌روند، در انتها بخت به آن‌ها رو می‌کند و آن‌ها ازدواج می‌کنند و به خانه‌ی بخت می‌روند.

زیور به سبب چهره‌اش امیدی به انتخاب شدن توسط منور خانم ندارد اما زندگی طور دیگری برای او رقم خورده است! منور خانم او را برمی‌گزیند و قرار می‌شود تا او برای خدمت به نزد وی برود. او چند صباحی را پیش منور می‌گذراند و حسابی در دل او جا باز می‌کند، تا آنجایی که منور خانم دست به تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌زند.

او از نوه‌ی خود هومن می‌خواهد تا برای آوردن وسایلش، به روستا بیاید. هومن مردی جوان و مهربان و خوش‌چهره‌ است که در بحبوبه‌ی ناآرامی‌های کشور سودای مهاجرت از ایران را دارد. زیور همان دم که او را می‌بیند، در یک نگاه به او دل می‌بازد. او وقعی به این احساسش نمی‌گذارد چون می‌داند وصالی در کار نیست اما منور خانم برای او خوابی دیگر دیده است!

آیا او بالاخره طعم خوشبختی را خواهد چشید؟

کتاب ا.... زیور خانوووم! داستانی ساده و عاشقانه درباره‌ی زندگی معمولی دختری به نام زیور است که دلش می‌خواهد به سان سایر هم سن و سالانش خوشبخت باشد. او خوش قلب و مهربان است و دنیا نیز پاداش این خوش قلبی را به وی می‌دهد اما نه آنطور که زیور حتی در خواب‌هایش هم می‌دیده! او وارد ماجرایی عجیب می‌شود و دل به مردی می‌سپارد که حتی هم صحبتی با او نیز برایش آرزو بوده اما آیا به وصال او خواهد رسید؟ آیا خوشبختی تا ابد پایدار است؟

کتاب زیبای ا.... زیور خانوووم! توسط خدیجه تاج الدین به رشته‌ی تحریر درآمده و از انتشارات یمام به چاپ رسیده است.

کتاب ا.... زیور خانوووم! برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای دوستداران داستان‌های عاشقانه‌ی فارسی مناسب و سرگرم‌کننده خواهد بود.

در بخشی از کتاب ا.... زیور خانوووم! می‌خوانیم

آن شب با حرف‌های بابا اسد آرام شدم. حرف‌های او بی‌شباهت به حرف‌های مینو نبود.

روز موعود رسید. روی صندلی داخل سالن منتهی به اتاقش نشسته بودم. دو اتاق نسبتاً بزرگ در دو طرف سالن بود که هر دو متعلق به مدیریت بود. حتی منشی هم نامم را نمی‌دانست. تنها گفتم می‌خواهم دقایقی رئیس را ببینم.

بیش از یک ساعت گذشت و جلسه‌اش به اتمام رسید. از اتاقش خارج شد. کروات سرمه‌ای با کت و شلوار سفید، زیبایی‌اش را چندین برابر کرده بود. نگاهمان در هم گره خورد.

با دیدنم یک قدم به عقب رفت مثل کسی که انتظار دیدنم را نداشته است. ولی حس کردم مرا نشناخت، چرا که چادرم را عوض کرده، این بار چادر ملی پوشیده بودم. چشمانش را ریز کرده و نگاهم می‌کرد، ولی آن قدر مغرور بود که حاضر نبود نامم را بپرسد. کاملاً معلوم بود که برای شناختم به مغزش فشار می‌آورد. بدون آن‌که حرفی بزند به اتاقش بازگشت و رو به منشی گفت، خانم صحرایی است، وارد شود.

پس بالاخره شناخته بود! وارد اتاقش شدم.