معرفی و دانلود کتاب شباویز
برای دانلود قانونی کتاب شباویز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شباویز
کتاب شباویز اثر منیژه آرمین رمانی در مورد تاریخ معاصر ایران است. جلد اول این رمان به وقایع تاریخی از اواخر دوران قاجار تا سال استقرار مشروطیت میپردازد. جلد دوم نیز به رخدادهایی از استقرار مشروطیت تا سال 1334 یعنی آغاز سلطنت پهلوی اول اختصاص دارد.
در این رمان به فضای اجتماعی آغاز دوران مشروطه تا اواخر حکومت احمد شاه و به تخت نشستن رضاخان اشاره میشود. دو شخصیت اصلی شباویز خواهر و برادری هستند که در کشمکشهای روزانه با اتفاقهای گوناگونی مواجه میشوند.
منیژه آرمین کتاب شباویز را در ادامه رمان شب و قلندر نوشته است و تم غالب در این دو کتاب، گستره زمانی استقرار قاجار تا مشروطه را در برمیگیرد، سیر وقایع در این رمان حول و حوش زندگی «شیریننگار» و «افراسیاب» و پنج فرزند آنهاست و از روز عروسی «نرگس خاتون» آغاز میشود. این عروسی بیشتر از آن که بزم عروسی باشد صحنه کشمکش چند گروه سیاسی و مخالف است. «ظل السلطان» پسر شاه قاجار که به واسطه صمصامخان به این عروسی دعوت شده میخواهد تا از این فرصت استفاده کرده طرفدارانی را از این جمع برای خود دستو پا کند. از آن طرف شیریننگار مادر عروس از پسرهایش شیرمحمد، شمس الدین و رضاداد میخواهد که در برگزاری هر چه آبرومندانهتر این عروسی تلاش کنند اما رضاداد اجرای نمایشی مبتنی بر متن میرزاده عشقی را به وسیله جمعی از هنرمندان ترتیب میدهد که منظور از آن بازتاب اعمال ناعادلانه رژیم وقت است و از همینجا است که کشمکش اصلی داستان شکل میگیرد.
ویژگی چشمگیر کتاب شباویز آن است که نویسنده به طور مستقیم به وقایع و اوضاع نابسامان اواخر زمان قاجار نمیپردازد، بلکه با بهرهگیری از بیان خاطرات یک خانواده مؤمن و مخالف به این برهه تاریخی مینگرد که این تمهید جذابیت اثر را برای مخاطبان دوچندان میکند.
در بخشی از کتاب شباویز میخوانیم:
نرگسخاتون به جاده خاکی نگاه میکرد که او را به طرف سرنوشتی نامعلوم میبرد. کنار او جهانگیر نشسته بود، با سکوتی سنگین و آزاردهنده. از وقتی سوار کالسکه شده بودند، همینطور ساکت مانده بود. «آزاد» در بغل او خوابیده و او را به یاد غروبی در سالهای دور میانداخت. در هنگام نوجوانی که خانریزه آنها را برده بود تا یکی از عجایب دنیا را بهشان نشان دهد. آنها روی تپه ایستاده بودند و گوسفندها و بزهای مادر از چرا برمیگشتند. از یال کوه به طرف دامنه سرسبز هجوم آورده بودند. آفتاب، روی کوههای بختیاری آخرین نفسها را میزد. صدای نی چوپان با حرکت گوسفندها هماهنگ بود. آنها با غرور، پایین میرفتند تا پستانهای پرشیرشان را در اختیار برههایشان بگذارند. هنگامی که به دامنه کوه رسیدند، بچهها به سوی مادرهایشان میدویدند و چیزی که در نظر او و بقیه بچهها عجیب بود اینکه بچهها بدون اشتباه مادر خود را میشناختند و به سوی آنها میرفتند.
اینک، نرگسخاتون خود را مانند یکی از آن گوسفندها حس میکرد که با میل غریزی از کوه پایین میرفت. بعد به غرور آنها فکر میکرد و از خود میپرسید آن پایین کدام برهای در انتظار اوست.
به جهانگیر نگاه کرد که همچنان ساکت بود و گاهی آهی میکشید و به روبهروی خود نگاه میکرد. سه سال دوری، سه سال که همه لحظههایش را با شک نسبت به زندگی جهانگیر گذرانده بود و حالا این فاصله مثل بختک رویش افتاده بود. این شک مثل موجودی خبیث درون او میلولید و بزرگ میشد.
بعد از آن همه حرفهایی که جهانگیر در روزها و شبهای گذشته، در عمارت خان و در میان عکسهای پادشاهان و افسانههای محلی گفته بود، آن موجود پنهان شده بود ولی حالا دوباره سر بر آورده و قلب او را میآزرد.
میدانست دیگر خواهری نیست تا درد دلهای او را بشنود. خواهری که اصلاً مخالف بازگشت نرگسخاتون به تهران بود و رضاداد که حتی حاضر نشد با جهانگیر دست بدهد. آنها نارضایتی خود را از وصلت دوباره خواهرشان ابراز داشتند. برای همین چیزها بود که نرگسخاتون با آنها خداحافظی نکرده بود. حالا، آزاد از خواب بلند شده بود و به جان او نق میزد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شباویز |
نویسنده | منیژه آرمین |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 344 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-746-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |