معرفی و دانلود کتاب راز دروازه سنگ سفید

معرفی کتاب راز دروازه سنگ سفید

کتاب راز دروازه سنگ سفید نوشته‌ی جولیا نوبل، رمانی رازآلود و هیجان‌انگیز درباره‌ی دختری با نام امی و دوستان صمیمی‌اش است که در مدرسه‌ی شبانه‌روزی‌شان، با انجمنی سری و خطرناک به نام سازمان دالان سیاه در می‌افتند تا بتوانند از راز گم شدن پدر امی سر در بیاورند اما این فقط ابتدای ماجراجویی‌های مهیج آن‌هاست. دنباله‌ای بر کتاب پرفروش راز جاده‌ی دالان سیاه که نمی‌توانید زمینش بگذارید.

درباره‌ی کتاب راز دروازه سنگ سفید

رمان راز دروازه سنگ سفید (The Secret of White Stone Gate)، برای بچه‌هایی که عاشق داستان‌های رازآلود و پرهیجانند، کتاب فوق‌العاده‌ای است. این کتاب، دنباله‌ی کتاب راز جاده‌ی دالان سیاه (The Mystery of Black Hollow Lane) نوشته‌ی جولیا نوبل (Julia Nobel) است اما حتی اگر کتاب اول را نخوانده باشید هم، در همان فصل اول، داستان کلی جلد اول این رمان مهیج را متوجه می‌شوید و می‌توانید از جلد دوم آن لذت ببرید. به عقیده‌ی بسیاری از طرفداران سری کتاب‌های جاده‌ی دالان سیاه، کتاب راز دروازه سنگ سفید، جذاب‌تر و پرکشش‌تر است. پس خیالتان از این بابت راحت باشد.

رمان نوجوان راز دروازه‌ی سنگ سفید درباره امی، دختری نوجوان است که سال پیش، به مدرسه‌ی شبانه‌روزی‌ ولزورث در انگلیس رفته است و آنجا درگیر ماجراجویی‌های عجیب و غریبی شده. پارسال امی در ولزورث فهمیده است که پدرش، که در سه سالگی او گم شده بود، روزی در این مدرسه درس می‌خوانده و عضو انجمن سری دالان سیاه بوده است. او برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره‌ی این انجمن به کمک دوست‌های صمیمی‌اش لولا و جک، دست به کارهای خطرناکی می‌زند که به مذاق انجمن هیچ خوش نمی‌آید؛ کارهای خطرناکی که ممکن بود منجر به مرگش شود. اما در هر صورت، او با جعبه‌ی مدال‌های پدرش، از مهلکه جان سالم به در می‌برد.

حالا، در سال تحصلیی جدید، او دوباره با اصرار به مدرسه ولزورث برمی‌‌گردد تا اطلاعات بیشتری به دست آورد. پیش از بازگشت به لندن، امی از پدرش نامه‌ای دریافت می‌کند که از او خواسته است نگذارد دست هیچکس به مدال‌ها که مثل کلیدی برای گاوصندوق‌های انجمن دالان سیاه هستند، برسد و به هیچکس هم اعتماد نکند. در ادامه‌ی داستان، امی و دوستان شجاع و فوق‌العاده‌اش، با مشکلات عجیب و غریبی روبرو می‌شوند که دالان سیاه برایشان ایجاد کرده است. آیا آن‌ها می‌توانند از پس مشکلات بربیایند و آیا امی می‌تواند در میان این مشکلات، فرد مناسبی را برای اعتماد کردن پیدا کند؟ باید کتاب را بخوانید تا به جواب برسید، البته در هر فصل، به چندین سوالتان جواب داده می‌شود و کلی سوال دیگر در ذهنتان شکل می‌گیرد. پس به یک دنیا رمز و راز و هیجان خوش آمدید.

کتاب راز دروازه سنگ سفید، زبانی مناسب کودکان سنین دبستان دارد و به صورت اول شخص توسط امی روایت می‌شود جوری که واقعا با خواندنش احساس می‌کنید نوجوانی 12 ساله با شما صحبت می‌کند. همین جذابیت کتاب را برای کودکان و نوجوانان این رده‌ی سنی بیشتر‌ می‌کند. ترجمه‌ی کتاب را نیز هستی خیبر، بسیار روان و ساده انجام داده است و باعث می‌شود کتاب برای تشویق کودکان دبستانی به خواندن و ارتقای این مهارت مناسب شود. پاپلی، واحد کودک و نوجوان انتشارات کوله‌ پشتی، کتاب راز دروازه سنگ سفید را به چاپ رسانده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی جاده‌ی دالان سیاه

مجموعه‌ی جاده‌ی دالان سیاه را خانم جولیا نوبل نوشته است. تا به حال دو کتاب راز جاده‌ی دالان سیاه و راز دروازه سنگ سفید در این مجموعه ارائه شده است اما طرفداران آن، در انتظار دنباله‌های بیشتری از این داستان هستند. امی، شخصیت اصلی این رمان‌ها، به همراه دوستانش لولا و جک، در مدرسه ولزورث، در تقابل با انجمن سری دالان سیاه، درگیر جریان‌های رازآلود و خطرناکی می‌شوند که به پدر گمشده‌ی امی هم مربوط است. این داستان‌ها علاوه بر هیجانی که دارند، در کودکان شجاعت، مهارت‌های حل مسئله و اعتماد به نفس را نیز ارتقا می‌دهند. معلمان دوره‌ی دبستان، این مجموعه را برای خواندن دانش‌آموزان، پیشنهاد می‌دهند. شماره‌ی اول مجموعه‌ی دالان سیاه، با نام خنجر و صلیب توسط شبنم حاتمی ترجمه شده و نشر پرتقال آن را چاپ کرده است. این مجموعه جزو مجموعه‌های رازآلود پرفروش خارجی برای کودکان بوده است.

نکوداشت‌های کتاب راز دروازه سنگ سفید

• طرفداران بیش‌ از حد راضی خواهند بود... یک دنباله‌ی قوی که حقیقت و اعتماد کردن را مضمون اصلی قرار داده است. (مجله‌ی کتابخانه‌ی مدرسه)
• مجموعه‌ی جاده‌ی دالان سیاه، داستانی رازآلود با ریتم تند، ماجراجویی‌های فراوان و پیچش‌های شگفت‌انگیز است. (جسیکا دی جورج، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب راز دروازه سنگ سفید برای چه کسانی مناسب است؟

این داستان مهیج و ماجراجویانه برای گروه سنی نوجوان مناسب است.

در بخشی از کتاب راز دروازه سنگ سفید می‌خوانیم

او راست می‌گفت. امی دیگر به آن عادت کرده بود، ولی روز اول که با نیمکت‌های گرد و سکوی کلاسی که پایین‌تر از آن‌ها قرار داشت روبه‌رو شده بود، احساس کرده بود که وارد یکی از کلاس‌های دانشگاه آیوی‌لیگ شده است. بارلو گفت: «به یک سال یادگیری تاریخ‌و‌ادبیات خوش اومدین. می‌بینم که چندتا دانش‌آموز جدید داریم، پس بذارین به همه یادآوری کنم که توی ولزورث، ما فکر می‌کنیم دروسی مثل ادبیات، تاریخ و اخلاق باید با هم مطالعه بشن، چون به‌شدت به همدیگه مرتبطن. امسال ما روی جنگ داخلی انگلستان و دورۀ بازسازی تمرکز می‌کنیم. ما دربارۀ این حرف می‌زنیم که چطور تغییرات مذهبی و فلسفی باعث وقوع جنگ در انگلستان شدن و چطور خود جنگ موجب ایجاد تغییرات اجتماعی بیشتری شد. همون‌طور که انگلستان به‌تدریج به جامعۀ آزادتری تبدیل شد، شاعران و هنرمندان انگلیسی هم منتقدان سیاسی تندروتری شدن.»

چشم‌های جک درخشیدند. دستش را بلند کرد. «ما دربارۀ این موضوع توی تاریخ هنر خیلی صحبت می‌کنیم. هنر می‌تونه روی جامعه تأثیر زیادی داشته باشه، چون می‌تونه به شگفت‌انگیزترین شیوه‌ها اظهار نظر کنه و باعث ایجاد بحث بشه! حتی توی جوامع دیکتاتوری هم هنرمندان راهی پیدا می‌کنن تا...» «آم، استاد بارلو؟» لولا حرف او را قطع کرد. «لازمه بدونین که اگه بذارین جک دربارۀ هنر حرف بزنه، کل وقت کلاس رو می‌گیره.» جک لبش را گاز گرفت، اما سپس لبخند زد و همراه بقیۀ بچه‌ها خندید. «ما امروز باید دربارۀ چیزهای زیادی صحبت کنیم، اما ممنون آقای گالت. شاید باید این ترم ازت درخواست کنم که دربارۀ هنرمندان دورۀ رنسانس برامون صحبت کنی.» چشم‌های جک گشاد شدند. «بله، آقا.» هنگام شام جک همچنان لبخند می‌زد. امی خوشحال بود که جک روز اولِ خوبی داشته است. او بیشترِ سه سالِ اول در ولزورث را در زیر سایۀ سازمان سپری کرده بود. برادران بزرگ‌ترش که عضو آن بودند و همین‌طور برن باعث شده بودند او روزهای سختی را بگذراند. ولی حالا که مالکوم و وینسنت هر دو از مدرسه رفته بودند، انگار برن کمتر به اذیت کردن او علاقه نشان می‌داد. شاید حالا دیگر جک می‌توانست استعداد خود را نشان بدهد. سم با لارابی جلسه داشت، پس امی، جک و لولا سه صندلی کنار یکدیگر پیدا کردند.

فهرست مطالب کتاب

فصل یک: دوستدار حیوان‌ها
فصل دو: بانک سلطنتی لندن
فصل سه: ولزورث
فصل چهار: دوستان جدید و دشمنان قدیمی
فصل پنج: شام خیریه
فصل شش: اتهام
فصل هفت: قربانی
فصل هشت: مظنونینِ همیشگی
فصل نُه: حس کاذب امنیت
فصل ده: جاسوس
فصل یازده: مرحلۀ دوم
فصل دوازده: رفت‌وبرگشت
فصل سیزده: سیزده شمع
فصل چهارده: ولزورث در مقابل اریندیل
فصل پانزده: جاده‌ای نه‌چندان طولانی
فصل شانزده: حرکت بعدی
فصل هفده: فرد سرشناس وارد می‌شود
فصل هجده: دیدار دوباره با جاسوس
فصل نوزده: حقیقت آشکار می‌شود
فصل بیست: کتابخانۀ بریتانیا
فصل بیست‌ویک: پس از سقوط
فصل بیست‌ودو: بازگشت به خانه