معرفی و دانلود کتاب شاهزاده‌ی ناکجا

معرفی کتاب شاهزاده‌ی ناکجا

رودا آماده است. او باید بداند در پشت دیوارهای شهرش چه موجوداتی زندگی می‌کنند. مهم نیست که دیگران چه تصوری نسبت به حیوانات اسرارآمیز آن‌سوی دیوار دارند، دختر شجاع کتاب شاهزاده‌ی ناکجا خود باید از واقعیت با خبر شود و دوست گمشده‌اش را هم به خانه‌اش برساند. روشل حسن نوجوانان را با قصه‌ای ماجراجویانه و فانتزی روبه‌رو می‌کند. او امیدوار است خوانندگانش نیز مانند رودا، از چیزهایی که نسبت به آن‌ها شناختی ندارند، وحشت نکنند و با تجربه‌های جدید روبه‌رو شوند.

درباره‌ی کتاب شاهزاده‌ی ناکجا

ما نمی‌دانیم پشت دیوارهایی که از جهان محافظت می‌کنند چه موجوداتی وجود دارند. چندین سال است که کارگردانان درباره‌ی حیوانات تخیلی، شهرهای افسانه‌ای و آدم فضایی‌ها فیلم‌های مختلفی می‌سازند و سعی می‌کنند خوانندگان خود را با ناممکن‌ها و آن چیزهایی که غیرواقعی نامیده می‌شوند، آشنا کنند. ما نمی‌دانیم موجودات که آن‌ها را خیالی و تخیلی به‌شمار می‌آوریم، واقعاً زاییده و پرداخته‌ی ذهن نویسندگانند یا اگر خوب بگردیم و به نشانه‌ها توجه کنیم، می‌توانیم ردپایی از آن‌ها را در واقعیت ببینیم. کتاب شاهزاده‌ی ناکجا یکی از همین داستان‌هاست. موضوع این کتاب ظاهراً تخیلی است، اما چه کسی می‌تواند تضمین کند که در هیچ نقطه‌ای از کهکشان‌های ناشناخته، هیچ موجود «تغییر شکل‌دهنده‌ای» وجود نداشته باشد و شهری گمشده در میان دیوارهای پوشیده از برف و مه مخفی نشده باشد. ما نمی‌دانیم این سرزمین واقعی است یا نه، بهتر است این سؤال را از روشل حسن (Rochelle Hassan) بپرسیم، او که دختری جسور و شجاع به نام «رودا» را می‌شناسد و ما را در سفری هیجان‌انگیز و مسیرهایی ناشناخته با او همراه می‌کند. کتاب شاهزاده‌ی ناکجا (The Prince of Nowhere)، داستان زندگی این دختر و اتفاقات عجیبی است که برایش رخ می‌دهند.

رودا آدم ترسویی نیست. او از موجودات عجیب و غول‌پیکری که در اطراف شهرش زندگی می‌کنند، ترس و وحشتی ندارد، اما همین نترس بودن می‌تواند به قیمت جان و امنیتش تمام شود. معمولاً‌ اگر نامه‌ای از طرف فردی ناشناس به دست ما برسد و تقاضایی عجیب داشته باشد، به آن توجه نمی‌کنیم و کاری که خواسته را انجام نخواهیم داد، اما رودا برخلاف این عمل کرد. او نامه‌ی بی‌نام و نشان را گشود و با آن متن عجیب روبه‌رو شد:«یک کلاغ در حال مرگ است. فوراً نجاتش بده». دختر شجاع کتاب شاهزاده‌ی ناکجا که خبر نداشت چه حوادث عجیب و ماجراجوی خطرناکی در انتظارش است، کلاغ را نجات می‌دهد و می‌فهمد که این موجود یک «دگرپیکر» است. کلاغی که یک لحظه به شکل پسرکی نوجوان در می‌آید و در لحظه‌ی دیگر تغییر ماهیت می‌دهد. کلاغ خبر ندارد از کجا آمده و به کجا می‌رود! او حتی خودش را نمی‌شناسد. تنها چیزی که می داند این است که خانه‌اش با محل زندگی رودا، فاصله‌ی بسیاری دارد. حالا این وظیفه‌ی رودا است که کلاغ را به آشیانه‌اش برساند و او را تا خانه‌اش همراهی کند؛ اما خانه‌ی کلاغ در پشت دیوارهای امن شهر قرار دارد؛ یعنی جایی که هزاران هیولا در آن زندگی می‌کنند و معلوم نیست چه اتفاقاتی ممکن است برای این دختر ماجراجو پیش بیاید.

بسیاری از ما اگر جای رودا بودیم، کلاغ را رها می‌کردیم و با او به سرزمین غول ها نمی‌رفتیم، اما رودا کنجکاوتر از این‌هاست. او از دیوارهای شهر رد می‌شود و با موجوداتی که همه از‌ آن‌ها می‌ترسند، روبه‌رو می‌شود. موجوداتی که تا پیش از ملاقات با آن‌ها تصور می‌کرد خون‌خوار و وحشی هستند، اما آیا واقعیت همان‌گونه است که به او گفته بودند؟ به‌نظر شما رودا می‌تواند از این سرزمین عجیب عبور کند و به سلامت به خانه‌ی خود برگردد؟

کتاب شاهزاده‌ی ناکجا برای نوجوانان کنجکاو و ماجراجو، با ترجمه‌ی نیلوفر عزیزپور در انتشارات پرتقال به‌چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب شاهزاده‌ی ناکجا

• این کتاب خوانندگان را محسور و میخکوب می‌کند. روشل حسن یک قصه‌ی ماجراجویانه را روایت می‌کند که پر از موجودات خیالی و جادویی است و قابلیت سینمایی دارد. (Booklist)
• روشل حسن شخصیت‌پردازی‌های پیچیده را در جهانی که خود ساخته و پرداخته پایه‌ریزی می‌کند. دیالوگ‌های این قصه روان و قابل درک است. (هفته‌نامه‌ی Publishers)
• نثر روشل حسن غنی و ارزنده است و شخصیت‌های پیچیده‌ای را در دل خود جای داده است. این داستان می‌تواند برای علاقه‌مندان به استدیو گیبلی، و نویسندگانی چون ریک ریوردان و مادلین ال انگل جذاب باشد. (مجله‌ی School Library)
• این کتاب هم برای نوجوانان و هم بزرگسالان فوق‌العاده جذابیت دارد. (Audiobook — Booklist)

کتاب شاهزاده‌ی ناکجا برای چه کسانی مناسب است؟

تخیل و رویاپردازی راه گریز ما از زندگی خسته‌کننده و کسالت‌بار است؛ به‌خصوص اگر نوجوان باشیم و هنوز درگیر زندگی کاری و مشغله‌های روزمره نشده باشیم و مشکلات زندگی، قوه‌ی تخیلمان را نابود نکرده باشد. کتاب شاهزاده‌ی ناکجا شما را با موجوداتی افسانه‌ای روبه‌رو می‌کند. اگر به کتاب‌های تخیلی و حیوانات غیرواقعی علاقه‌مند هستید،‌ روشل حسن در کنار شماست تا هیجان و اضطراب را تجربه کنید.

در بخشی از کتاب شاهزاده‌ی ناکجا می‌خوانیم

شاهزاده هنوز داشت صحبت می‌کرد. «تو همه‌ش رو یادته، مگه نه؟ نمی‌دونم چطوری. نمی‌دونم چرا طلسم خروج، روی تو کار نکرد. اما حتماً یادته.»
سکوتی طولانی حاکم شد. بعد، عمه دورا آن‌قدر صدایش را پایین آورد که رودا درست نشنید و گفت: «این‌جوری نمی‌تونی جون کسی رو نجات بدی.»
با عصبانیت گفت: «اگه می‌دونی کجان، بهم بگو.»
«نمی‌دونم.»

یکی از آن‌ها آهی کشید. نمی‌شد گفت کدامشان بود.

شاهزاده که داشت بلندبلند فکر می‌کرد، گفت: «تمام روز از مه بالا رفتن. حتماً گرسنه و خسته‌ان. پسره بیهوش و یخ‌بسته بود. دختره حتماً می‌خواد... می‌خواد کمکش کنه. حتماً می‌خواد ببردش یه جای گرم.»
عمه دورا گفت: «آره. حتماً.» از لحنش پیدا بود که منظوری دارد، اما رودا متوجهش نمی‌شد. چرا عمه دورا جلوی کسی که با او مثل زندانی‌ها رفتار می‌کرد، این‌قدر آرام و خونسرد حرف می‌زد؟
«رفتن آشپزخونه، مگه نه؟»
«فکر کنم.»

شاهزاده از جلوی در کنار رفت.

«حق با منه. می‌دونی از کجا می‌دونم؟» لبخند تلخی روی لب‌هایش نقش بست. «بعد از این‌همه سال، من فرق کردم. اما تو... هنوز تقریباً عین قدیم‌هاتی.» دستگیره‌ی در را گرفت و برای آخرین بار نگاهی به دورا انداخت. «جون من، کارم رو خراب نکن.»