معرفی و دانلود کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا

عکس جلد کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا
قیمت:
۱۰۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا

کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا به قلم برناردو آچاگا، مجموعه داستان پر افتخاری است که مورد تحسین و توجه بسیاری از محافل ادبی قرار گرفته. این داستان‌ها از زبان مردمانی درونگرا در شهر خیالی اوباباکواک روایت می‌شود.

درباره کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا:

برناردو آچاگا (Bernardo Atxaga) نویسنده مشهور و پر افتخار ادبیات اسپانیایی، این مجموعه داستان را با زبانی طنز روایت می‌کند. وقایع داستان دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا (Obabakoak) در دهکده‌ای دور افتاده و عجیب در باسک به نام اوباباکواک رخ می‌دهد. این شهر خیالی، داستان هر یک از اهالی‌اش را به نوعی در خود منعکس کرده، داستان قشر روشنفکر، دانش‌آموزان، چوپانان و... همچنین ذکر این نکته خالی از لطف نیست که آچاگا این داستان را در ابتدا به زبان باسکی تألیف کرده و سپس آن را به زبان اسپانیایی برگردانده است.

همچون دیگر آثار اسپانیایی زبان، تنوع و تعدد شخصیت‌ها یکی از ویژگی‌های بارز این داستان می‌باشد که با تلفیق سبک داستان‌نویسی مدرن و روایت‌های نقل شدۀ شفاهی به رشته تحریر درآمده است. این داستان گاهی رنگ و بوی سورئالیستی به خود می‌گیرد و گاهی با عادی نشان دادن همه عناصر و عجیب به نظر آمدن تنها یک عنصر، به سبک داستان‌های رئالیسم جادویی نزدیک می‌شود. بسیاری از منتقدین اظهار نظرهایی درباره قالب این کتاب کرده‌اند که به تعبیر برخی از منابع معتبر، این اثر را نمی‌توان یک رمان نامید و از سوی دیگر با ویژگی‌های مجموعه داستان نیز هماهنگی کامل ندارد. این امر را می‌توان یکی از نشانه‌های خلاقیت آچاگا در داستان‌نویسی تلقی کرد.

این کتاب جنجالی که به بیش از 20 زبان ترجمه گشته است، در سال 2005 مورد اقتباس یک فیلم سینمایی به نام اوبابا و به کارگردانی مونچو آرمنداریس قرار گرفت.

افتخارات کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا:

- دریافت جایزه ملی ادبیات اسپانیا سال 1989
- دریافت جایزه منتقدین سال 1989
- دریافت جایزه اوسکادی سال 1989
- دریافت جایزه ادبیات اروپا سال 1990
- دریافت جایزه میل‌پاژ فرانسه سال 1992
- دریافت جایزه تروا کورون فرانسه سال 1992

خواندن کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

تمامی علاقمندان مجموعه داستان‌های خارجی و دوست‌داران ادبیات اسپانیایی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

با برناردو آچاگا بیشتر آشنا شویم:

نویسندۀ توانمند و خوش‌استعداد اسپانیایی تبار، برناردو آچاگا، جولای 1951 در شهر آستئاسو اسپانیا دیده به جهان گشود. او پس از دریافت مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه بیلبائو، تحصیلاتش را در زمینه فلسفه ادامه داد و از دانشگاه بارسلونا فارغ‌التحصیل شد. آچاگا سالیان سال به کارهایی همچون کتاب‌فروشی، تدریس زبان باسکی و تهیه برنامه‌های رادیویی در زمینه تئاتر مشغول بود؛ اما در سن 30 سالگی تصمیم گرفت تمامی زمان و انرژی‌اش را صرف نوشتن به طور حرفه‌ای کند.

از جمله آثار ماندگار آچاگا می‌توان به «خاطرات یک گاو باسکی»، «هفت خانه در فرانسه» و «خانه‌ها و قبرها» اشاره کرد. داستان‌های این نویسنده خلاق همواره مورد توجه و تحسین منتقدین و مخاطبان واقع شده است و همچنان آثارش به چندین زبان در سراسر دنیا ترجمه می‌شوند.

در بخشی از کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا می‌خوانیم:

یک روز در خانۀ مادام کاسیس بودم که ناگهان یاد دوستی قدیمی افتادم. و همین‌که اسمش را آوردم، در‌حالی‌که فکر می‌کردم در یونان است، گویی به جادو در اتاق ظاهر شد. چهارستون بدنم لرزید، چون همان هفته دو مورد دیگر هم‌زمانی برایم پیش آمده بود. حس می‌کردم نیروهایی مخفی در تعقیبم هستند و مصمم به اینکه با من بازی کنند، چنان‌که رقصنده‌ای گرداگرد یک لیوان بازی می‌کند.

این از حرف‌هایی که از تئوفیل گوتیه برگرفتم؛ این از دو نقل‌قول بلندی که می‌خواستم دربارۀ یک حس بسیار خاص درج کنم. حالا دوباره سراغ «پیچ بعدی» در جاده می‌رویم و اتفاقاتِ مربوط به زمانی که من و دوستم تقریباً به اوبابا رسیدیم و درخت نخل چراغانی را دیدیم که عموی مونته‌ویدئویی مثل همیشه برای خوشامدگویی به مهمانان روشن کرده بود.

در وسط جاده می‌راندیم و دربارۀ این عادت عمویم حرف می‌زدیم که ناگهان پس از پیچ شمارۀ دوازده، ماشینی را پارک‌کرده در کنار جاده دیدیم؛ یک لانچیای قرمز.

گفتم: «این همان ماشینِ...؟» اما قبل از اینکه حرفم را تمام کنم، کسی که آن لحظه در ذهنم بود از پشت یک درختزار بیرون آمد.

دوستم با تعجب گفت: «اسماعیل!»

چراغ‌هایمان کامل توی صورتش بود و به‌وضوح می‌شد کلۀ مربعی و چشمان گردی را دید که از میان دست‌های کاسه‌کرده‌اش به بیرون می‌نگریست.

گفتم: «دیدی چی توی دستش است؟»

فهرست مطالب کتاب

مقدمۀ مترجم
ایام شباب استبان ورفل
شرح نامۀ کشیش لیزاردی
پایان شب سیه سپید است
دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم 1. سخنان کاتارینا
دوست داشتم هر شب به پیاده‌روی بروم 2. سخنان ماری
نُه کلام به افتخار
روستای بیامدیانا
در جست‌وجوی کلام آخر
جوان و خام
خدمتکارِ بازرگان ثروتمند
در باب داستان‌ها
دایوب خدمتکار بازرگان ثروتمند
مستر اسمیت
اسم دوران مجردی: لورا اسلیگو
به پایان آمد این دفتر
صبح روز بعد
هانس منشر
داستان‌نویسی در پنج دقیقه
کلاوس هان
مارگارت و هاینریش خواهر و برادر دوقلو
من، ژان باتیست آرگو
روش صحیح سرقت ادبی
شکافی در میان یخ‌های کوهستان
شراب راین
ساموئل تیه‌ریا اوریبه
وای لی دشانگ: داستانی خیالی با مضمون مارکو پولو
ایکس و وای
مشعل
چیزی شبیه شرح‌حال

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا
نویسنده
مترجمعلیرضا شفیعی نسب
ناشر چاپینشر خوب
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات352
زبانفارسی
شابک978-622-742504-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

راهنمای مطالعه کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا

برای دریافت کتاب دوست داشتم هر شب به پیاده روی بروم و دیگر داستان‌های اوبابا و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.